تيترآنلاين - ۱ -اين بار ديگر جام جهاني فوتبال برايم فقط جام جهاني فوتبال نيست نشسته ام که جام ۲۰۱۰ آفريقاي جنوبي و صورت تازه جهان را ببينم. آن جا که مي شود تجمع شرکت ها، برندها، مسيرهاي اطلاعاتي، مدها و روحيه ها، روش ها و مسيرهاي جديد را ديد.
مي خواهيد بدانيد جهاني که روز به روز و با سرعت غريبي رنگ عوض مي کند به کدام سو مي رود؟ يکي از راه هايش اين است که جام جهاني فوتبال را با دقت دنبال کنيد. اين ديگر تنها يک ورزش پرطرفدار نيست، برخورد تمدن هاست و چهارراه شلوغ همه آن چه دنياي ما را مي سازد. همين است که وقتي مي بينم خبري از تيم ملي ما در اين جام جهاني نيست، فقط به عنوان يک طرفدار تيم فوتبال ايران افسوس نمي خورم، فرصت حضور در يک آزمون جهاني را از دست داده ايم که مي توانست جايگاه مان را - نه فقط در رشته فوتبال- مشخص کند.
۲ -در جام جهاني امسال البته کمتر خبري از دعواهاي مرزي خواهد بود. ديگر قرار نيست کشوري انتقام خاطره اشغال نازي ها را از آلمان بگيرد يا مستعمره اي در برابر کشور قدرتمند قد علم کند، آن چيزي که نبردهاي بزرگ دهه هاي گذشته را مي ساخت. خاطره دوران سياه تبعيض نژادي و آپارتايد در آفريقاي جنوبي- که اين دوره از مسابقات را برگزار مي کند- هم يک خاطره کم و بيش دور است. احتمالا ماندلا به ورزشگاه خواهد آمد و صداي کفي و دستي و هورايي به خاطر سال ها مبارزه و تلاشش براي مبارزه با تبعيض به پا خواهد خاست.
اما جدال اصلي جاي ديگر است؛ اين که کدام کشورها چه جايگاهي در جامعه جهاني خواهند يافت. کشورها تلاش خواهند کرد تا سهم بيشتري از آن چيزي به دست آورند که بر جامعه امروز دنيا حکومت مي کند؛ سهم بيشتري از تيترهاي شبکه هاي تلويزيوني و اينترنتي، از دامنه سرچ هاي گوگل، از بازار ستاره ها، آن جا که اقتصاد واقعي وجود دارد و آن جا که قدرت جا به جا مي شود.
۳ -خوبي جام جهاني امسال اين است که يک چشمه از تمام آن چه را که در آن مشاهده خواهيم کرد، قدرت رسانه ها، ارزش تيترها و آن چه گوگل از فوتبال مي سازد(و نه برعکس).
۴ -آفريقاي جنوبي از حالا کارش را شروع کرده است. سود مسابقات که تنها در بليت فروشي نيست. قرار است با جام جهاني، يک قاره کمي فاصله گرفته از مرکز، به ميان مهلکه پرتاب شود و چند گام ديگر پيش برود. اين شايد جذاب ترين بخش جام جهاني امسال براي من باشد. تماشاي اين که قاره کهن چگونه تلاش مي کند تا به برکت فوتبال به خط مقدم برسد که سري ميان سرها پيدا کند که جايگاه بهتري در سيستم قدرت و ثروت جهاني بيابد. جوانان ايراني هم بعد از تمام شدن اين جام، تصوير تازه اي از درخت ها و زرافه ها و صحراهاي آفريقا خواهند داشت، نلسون ماندلا را بهتر و بيشتر خواهند شناخت و مسافران ايراني، در ميان گزينه هاي سفرشان،آفريقا را هم کنار آنتاليا، دبي، مالزي و برزيل خواهند گذاشت.
پس چهارچشمي جام جهاني ۲۰۱۰ آفريقاي جنوبي را مي پاييم، به خاطر همه فرصت هايي که با نبودنمان از دست داديم، به خاطر همه ستاره ها و تيترها و رسانه هايي که از کفمان رفت و به خاطر تمام سودي که از قرار گرفتن در اين عرصه سياسي- اجتماعي- اقتصادي مي برديم و نبرديم. حالا فقط تماشاگريم؛ تماشاگر اين که قاره سياه چطور مي خواهد از فرصتي که در اختيارش قرار گرفته استفاده کند.