آقای محمود احمدی نژاد، ریاست جمهوری در مصاحبه مطبوعاتی 5 اسفند 1391 از خودروسازان داخلی پرسید: مگر بهای قطعات آهنی یک اتومبیل، لاستیک و صندلی و موتور و شیشه پنجره چقدر افزایش یافته که بهای خودروهای داخلی را اینقدر افزایش دادهاید؟ آقای رئیس جمهوری حیا و ملاحظه به خرج داد و نگفت: فرصت طلبی سبب این همه گران کردن مصنوعی شده است. سالهاست همه خودروسازان دم از ایرانی شدن قطعات اتومبیل میزنند. سالها پیش که مرا برای سخنرانی به ایران خودرو دعوت کردند مژده ساخت موتور ایرانی را به من دادند و حتی مدلی از آن را به من هدیه کردند. قیمتهای مصنوعی و قلابی برای چه؟ رئیس جمهوری که اگر چندین جلسه این چنین سخن گوید بیگمان سرسختترین مخالفان او نیز به عدالت و مردم پروری او رأی خواهند داد. پرسید: مگر نمیگویید ظرفیت تولید دو میلیون خودرو در سال دارید. چرا تمام ظرفیت کار نمیکنید که تعداد بیشتری بفروشید و زیانهای خود را جبران کنید». کدام زیان؟ من نمیدانم و نمیفهمم چرا خودروسازان در این بازار انحصاری بیرقیب تیتیش مامانی که دولت از صبح تا شام زیر غبغب آنان را نوازش میکند و جلوی ورود خودروهای ارزان خارجی به کشور را گرفته است و چنان تعرفههای سنگینی بر خانوادگیترین خودروهای خارجی بسته که همه را فقط برای مرفهین بیدرد اختصاص داده است، زیان میکنند؟ در روزنامهها درددلها را میخوانم که فلان دبیر یا کارمند نوشته سالها پول خود را جمع کرده، از شکم اهل خانواده زده تا خودرویی خریداری کند، اما با این بهاگذاری مصنوعی ضد بشری تمام آرزوهای یک خانواده برباد رفته است. من سالهاست پس از فروش اتومبیل ژاپنی محکم و مرغوب و خوش ساخت خود و آزمایش تلخ سوار شدن چند ماهه بر یک خودروی پر از عیب داخلی رانندگی را برای همیشه کنار گذاشتم و اگر خودروی ایرانی مجانی به من عاشق تولیدات وطنی بدهند، آن را حتی به بدترین دشمنان سوگند خورده خود هدیه نخواهم کرد! اما مردم مظلوم ایران در حسرت اتومبیل میسوزند و مشتی دلال تنبل بیمصرف بیکاره انگل مفتخوار که میخواهند زود به ثروت برسند و با نمایش دادن خودروهای شیک خارجی به خود شخصیت کاذب آریستوکراسی ببخشند، اتومبیل را از مردم دریغ کردهاند. به هر ترتیب یک راه حل عملی بکر به نظرم میرسد. در مملکت هر روز و هر چند گاه زلزله میشود. مملکت به مسکن نیز نیاز مبرم دارد. چه ایرادی دارد خط تولید سواری تعطیل و به جای آن کانکسهای محکم و کانتینر چرخدار ساخته شود؟ هم کانتینر برای کامیون هم کانیتر و کانکس برای زلزله زدگان ورزقان آذربایجان و زهان خراسان. خوب است مسؤولان امتحان بفرمایند و چند روز در چادر زندگی کنند، ببینند مردم برای زندگی زیر چادر در زمستان سخت مناطق شمالی، برای بیرون رفتن و قضای حاجت و طهارت گرفتن با چه مشکلاتی روبه رو هستند. چه ایرادی دارد صنعت ناراضی تراش گران بیکیفیتی که اینقدر داد و فریاد و شیون مردم را درمیآورد تبدیل به صنعت خانه سازی فلزی شود؟ خانههای فلزی و پلاستیکی برای مردم بیخانمان ساختن کار سختی نیست. هر سال هزاران کاروان یعنی اتاقکهای مسکن مانند در جادههای اروپا و آمریکا در حال حرکت از ایالتی به ایالت دیگر هستند. دولت برای همیشه این صنعت باشکوه گران ناراضی تراش را تعطیل نکند، فرصتی سه ساله به آنان بدهد تا خود را اصلاح و معایب خود را برطرف کنند. در این مدت ورود خودروهای خانوادگی چهار سیلندر ژاپنی و کرهای آزاد شود با تعرفه وارداتی بسیار کم تا هم مردم لذت رانندگی را بچشند و از دست مشتی خودروساز سر هم بند و دلالان وابسته به تراست های مفتخوار آسوده شوند، هم خودروسازان محترم حتی با آوردن استادان از ژاپن و کره یا ایرانیان با استعدادی که در کمپانیهای خودروسازی دنیا کار میکنند شیوه رفتار با مشتری را بیاموزند و دیگر نگویند همه مردم دلال هستند و خودرو میخرند و میفروشند. راستی چه ایرادی دارد؟ مگر ما وقتی میخواستیم با روسیه تزاری بجنگیم از فرانسه مستشار نیاوردیم؟ مگر چایکاری را چینیها در سالهای دهه 1290 و دهه 1300 به ما نیاموختند؟ مگر پلیس و ژاندارمری را از سوئد نیاوردیم که تشکیلات پلیس اونیفورمه و پلیس جنایی (پلیس) آگاهی را برای ما سازمان دهی کردند؟ مگر روغن زیتون گیری را یونانیها در ایران رواج ندارند؟ مگر هواپیماسازی را آلمانیها در ایران رایج نکردند؟ مگر توپخانه را اتریشیها برای ما راهاندازی نکردند؟ مگر ذوب آهن را کارشناسان روسی نساختند؟ چه عیبی دارد، کانتینر بسازیم که دست اندرکاران صنعت اتومبیل ما بیکار نشوند و خودروهای مستحکم و مرغوب و مطمئن خارجی کمی مردم ما را از ناز و اطوار گران فروشان و محتکران و دلشوره مرگ و در آتش سوختن نجات دهد؟
مرجع : قدس آنلاین
نظرات بينندگان: ۲ نظر انتشار يافته ۰ نظر در صف انتشار ۱ نظر غيرقايل انتشار
واقعا كه توليد خودرو بي كيفيت داخلي توهين به شعور مدم كشورمان است .راستي چرا مسئولان اجازه مي دهندوضعيت خود رو كشور به دست چنين ... اداره شود؟آري برادر تنها چاره بستن در چنين كارخانه هايي است كه حق انتخاب رااز مردم گرفته اند. (12068)