چگونه وزیر فعلی ارتباطات از سرعت اینترنت راضی است؟ در حالی که ماهها است حتی ایمیل هم به زحمت باز میشود آیا صحبت از توسعه آی تی حرف عاقلانهای است؟
تاريخ انتشار: چهارشنبه ۵ تير ۱۳۹۲ ساعت ۰۵:۳۴
چرا همه از سرعت کم اینترنت ناراضیاند؟ چگونه وزیر فعلی ارتباطات از سرعت اینترنت راضی است؟ در حالی که ماهها است حتی ایمیل هم به زحمت باز میشود آیا صحبت از توسعه آی تی حرف عاقلانهای است؟
آیا با سرعت نصفه و نیمه ۱۲۸ کیلوبایتی اینترنت و از لابهلای اختلالات روزمره میتوان توسعه اقتصادی انجام داد؟ چرا اینترنت در ایران گرانتر از همه همسایگان است؟ چرا تکنولوژیهای جدیدی مثل نسل چهارم موبایل در عراق و افغانستان در حال راهاندازی و استفاده است و ما هنوز با سرعت چند ده کیلوبایتی موبایل سروکله میزنیم؟ چرا همه شرکتهای اینترنتی از کمبود سرعت اینترنت ناله میکنند و مسوولان وزارت ارتباطات میگویند نیازی به پهنای باند بیشتر نداریم؟ کدام نهادها و افراد در توسعه سرعت اینترنت در این سالها کوتاهی کردهاند؟ چرا هیچکس مسوولیت اختلالهای اینترنتی را که کسبوکار مردم را دچار اختلال کرده، نمیپذیرد و با این وجود چه باید کرد؟ سوالاتی از این دست دنیایاقتصاد را بر آن داشته تا طی چند گزارش موضوع «سرعت اینترنت»، تاثیر افزایش سرعت اینترنت در توسعه اقتصادی، مشکلات و راهحلهای گذر از این وضعیت بحرانی در ایران را مورد بررسی قرار دهد. در نخستین گزارش وضعیت فعلی سرعت اینترنت در ایران را میخوانید:
یک وزیر ارتباطات هشت سال قبل گفته بود که سرعت اینترنت خوب است؛ چون من میتوانم با همین سرعت یک کتاب (فایل PDF) دانلود کنم. هشت سال بعد یعنی همین هفته گذشته نیز وزیر فعلی ارتباطات که عمر دو سه ماهه وزارتش چند هفته بعد پایان میگیرد، سرعت اینترنت را خوب ارزیابی کرده و گفته است من از سرعت اینترنت راضیام. هشت سال قبل یعنی در سال ۱۳۸۴ پهنای باند اینترنت ایران ۱/۸ گیگابیت بود و امروز نیز بنابر آمارهای وزارت ارتباطات چیزی حدود 70 گیگابیت پهنای باند داریم.
این یعنی میزان پهنای باند در این مدت ۵۷ درصد سالانه رشد داشته است. از آن زمان تاکنون هر چند میزان رضایت وزرای ارتباطات از سرعت اینترنت تغییری نکرده اما بدون آمارگیری هم میتوان به قاطعیت گفت رضایت کاربران اینترنت از سرعت کاهش یافته است. از سوی دیگر بر اساس آمارهای متما (هرچند در صحت و سقم روشهای دستیابی آمار آن شبهههای زیادی وجود دارد) تعداد کاربران اینترنت ایران امسال به ۴۵ میلیون رسیده است. هشت سال قبل ما حدود ۹ میلیون کاربر داشتیم و این به آن معنی است که میزان رشد سالانه کاربران اینترنت در ایران حدود 28/22 درصد است. سوال اینجاست چگونه در حالی که پهنای باند در ایران سالانه دوبرابر رشد کرده به همین میزان کیفیت و سرعت اینترنت روند نزولی طی کرده است؟ پاسخ چندان دشوار نیست. واقعیت این است (اگر نوع استفاده وزرای ارتباطات از اینترنت را استثنا کنیم) تقاضای کاربران فعلی افزایش پیدا کرده و کاربری اینترنت در کشور رشد کرده است.
در این هشت سال شاهد توسعه گسترده شبکههای جدید خدماتدهنده اینترنت بودیم که هر چند توزیع اینترنت را در کشور افزایش دادند، اما از طرف دیگر نیازهای جدیدی را نیز برای این شبکه ارائه کردهاند. پیشرفتهترین دستگاهها و موبایلها که در بازار ایران فروش خوبی هم دارند همه از پروتکلهای سریع اینترنتی پشتیبانی میکنند که ما در ایران از آن محرومیم. برای بسیاري از آنها اتصال به اینترنت همپای اتصال به منبع انرژی اهمیت دارد.
از سوی دیگر خود دولت هم نیازهای جدیدی برای استفاده از اینترنت تعریف کرده است. بسیاری از نهادهای دولتی حداقل بخشی از خدمات خود را اینترنتی کردهاند. پروژههای بزرگی مثل کارت سوخت یا ثبتنام در دانشگاهها یا خدمات معمولی بانکی مثل پرداخت قبض حالا دیگر اینترنتی یا الکترونیکی شده است. حالا با گسترش روزافزون سرویسهای تحت وب در سازمانها و نهادهای پایهای مثل پالایشگاهها، پتروشیمیها، شبکههای انرژی روبهرو هستیم و بخش قابل توجهی از نهادهای اقتصادی مشغول توسعه شبکههای داخلی و سیستمهای محلی خود بر اساس اتصال اینترنتی (و یا مبتنی بر شبکه فیبر) هستند. چنین حجمی از نیاز به هیچ وجه با توسعه پهنای باند فعلی متناسب نیست.
سیاستهای سردرگم دولت در اینترنت واقعیت این است که همه وزرای ارتباطات در دو دولت گذشته چندان اهتمام به توسعه اینترنت یا افزایش کیفیت و سرعت آن نداشتند و به این منظور برنامهریزی قابل توجهی برای بهرهمندی ۴۵ میلیون ایرانی از اینترنت پرسرعت در این مدت نکردند. آنها فرصت قابل توجهی در توسعه زیرساختهای ایران را از دست دادند و از قضا در حالی که دنیا روی اینترنت پرسرعت متمرکز شده بود، آنها تعداد کاربران اینترنت را مبنای رشد قرار دادند یا با شیوههای خاص فرمولسازی ضریب نفوذ کاربران اینترنت را به عنوان عملکرد شایسته خود فریاد زدند؛ در حالی که به هر حال واقعیات خود را از دل آمارها بیرون میزند؛ هر چند از میان همین آمارها نیز واقعیتهای روشنی را میتوان استخراج کرد.
بنابر آمارهای متما تعداد کاربران ایرانی که به اینترنت پرسرعت دسترسی دارند، ۴/۶۵ درصد کل کاربران است. یعنی هنوز حدود ۹۵ درصد کاربران اینترنت در ایران اینترنت کند دارند. (اگر آن دسته از ۵ درصد کاربران اینترنت پرسرعت هم نظرسنجی کنید شک ندارم سرعت اینترنت خود را بسیار کند میدانند).
در سال ۱۳۹۰ سایت نت ایندکس آمارهایی از متوسط سرعت اینترنت در جهان ارائه داد که در آن ایران به رتبه ۱۶۴ از بین ۱۷۰ کشور جهان رسیده بود. جالب اینجا بود که کشورهایی چون افغانستان، عراق، مغولستان و قرقیزستان بالاتر از ما قرار گرفتند. در واقع در حالی که مسوولان ارتباطی ما در این سالها درخصوص راهاندازی اینترنت ملی، اینترنت پاک، شبکه ملی اطلاعات، جستوجوگر ملی و... وعدههای زیادی دادند، کشورهای دیگر جهان و از جمله همسایگان ما به رغم داشتن مشکلات اقتصادی و سیاسی بسیار، مسیر توسعه را گم نکردهاند یا به دنبال جایگزینها یا رقبای مفهومی داخلی توسعه آن را کند و متوقف نکردهاند.
شبکه ملی اطلاعات که در واقع توسعه داده شده همان شبکه فیبر قدیم بود در مقابل اینترنت قرار داده شد و تازه ماهها بعد از آنکه فضای جامعه نسبت به مسدود شدن یا نشدن اینترنت دچار تردیدهای بسیار شد، اعلام شد که اینترنت قطع نخواهد شد. دولت از سوی دیگر نه تنها کمکی به بهبود کیفيت روزبهروز ضعیف شده اینترنت نکرد، بلکه با ایجاد انحصار در بخش واردات پهنای باند عملا جلوی کاهش قیمت اینترنت را در ایران گرفت. پهنای باند در حالی همچنان در انحصار وزارت ارتباطات قرار دارد که بسیاری از تحلیلگران معتقدند که ورود بازیگران خصوصی به این عرصه و کنارکشیدن دولت از کسب سود از پهنای باند باعث کاهش بسیار زیاد قیمت اینترنت و توسعه اینترنت پرسرعت میشود.
توسعه اقتصادی در گرو افزایش سرعت اینترنت امسال، سال تحقق «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامگذاری شده است». اما به راستی رابطه اقتصاد و اینترنت چگونه است؟ آیا اینترنت در اقتصاد ایران سهمی دارد یا میتواند سهمی داشته باشد؟ یک گزارش بانک جهانی نشان میدهد که دسترسی راحت به اینترنت سریع و سرویسهای موبایل یکی از مهمترین پیشنیازهای توسعه اقتصادی است. بر اساس این گزارش، به ازای هر ۱۰ درصد افزایش سرعت اینترنت در کشورهای در حال توسعه با 3/1 درصد رشد اقتصادی مواجه میشویم. این گزارش که از تحقیقی برگرفته از نمونههای ۳۰ کشور جهان شامل برزیل، غنا و هند استخراج شده همچنین به دولتها توصیه کرده که سرویسهای آی تی و صنایع جوان و دانشبنیان را در اولویت حمایت خود قرار دهند.
وزارت ارتباطات در همه سالهای گذشته (و نه فقط هشت سال اخیر) اساسا به آیتی و اینترنت نگاهی ارتباطی داشته و توسعه آن را صرفا از جنبه توسعه زیرساختها و اتصال شبکهها در نظر گرفته است. گذشته از اینکه در همان ماموریت اصلی خود نیز ناموفق بوده؛ اما عملا کاری در حوزههای میان بخشی مثل تجمیع و یکپارچگی سرویسهای دولت الکترونیکی یا کمک به پا گرفتن شرکتهای نوپای آی تی یا حمایت از اندک شرکتهای خصوصی فعال در حوزه آی تی نکرده است. ماموریت اصلی این وزارتخانه و سازمانها و شرکتهای متبوعه آن ظاهرا در امضای تفاهمنامه با سازمانهای دولتی دیگر (که گویی دو کشور بیگانهاند و در نخستین ارتباطها حالا نیاز به فهم مشترک دارند) خلاصه شده است.
سایر نهادها نیز مستقیما کمکی در جهت روان شدن اینترنت در استفاده بنگاههای اقتصادی نکردند و آنچه در این سالها رخ داد، حاصل پیشرفت خود بخش خصوصی و نیازهایی بود که جامعه به مسوولان ارتباطی و دولتی دیکته کرد. از قضا بخشهایی از خود دولت و سازمانها و نهادها به لطف تزریق نیروهای آگاه به موضوع آی تی یا فهم درست مدیریت از مقوله اینترنت و آی تی به طور جداگانه پیشرفتهایی را در این زمینه انجام دادهاند.
هر چند دایره این پروژهها در نهادها و سازمانها روز به روز در حال گسترش است؛ اما یک فهم برنامهای جامع و مشترک از همه آنها وجود ندارد. عدم توسعه متوازن و گاه هزینههای کلانی را که برخی از آنها برای زیرساختهای خود (مثل ساخت دیتاسنتر) پرداخت کردهاند، میشد در یک برنامه جامع در نظر گرفت.
بهرغم این اما گذری بر وضعیت فنآوری اطلاعات در تک تک سازمانها، نهادها و شرکتهای خصوصی ودولتی ایران این حقیقت را دربردارد که اینترنت و سرعت و کیفیت مناسب و کارآیی آن برای آینده اقتصاد ایران یک ضرورت است.