فعالیت ویژهای برای معرفی مولانا و اندیشههای او برای مردم انجام ندادیم
متاسفانه كمتر شاهد آنيم که سینماگران ما در تولیدات خود از آثار مولانا یا قصههای مثنوی الهام گرفته باشند. کارهای انجام شده نیز بسیار ناچیز است
تاريخ انتشار: جمعه ۸ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۱۵:۳۳
حسن ذوالفقاری، پژوهشگر و مدرس دانشگاه، معتقد است این اندیشه که همواره توطئهای در کار است تا مولانا یا دیگر بزرگان ما را از ما بگیرند و آنها را با ملیتهای دیگری معرفی کنند، به شدت اشتباه است؛ چراکه مشکل اساسی به خود ما، کمکاریها در این حوزه و ناآگاهیهایمان باز میگردد.
ذوالفقاری به ایبنا توضیح داد: بهطور کلی در حوزه نظری و پژوهشهای ادبی بهنظر من در ارتباط با مولانا و آثار او چه در خارج از کشور و چه در داخل کشور کارهای قابل توجهی صورت گرفته است؛ به عبارت دیگر خلا چندانی در مطالعات مولاناپژوهی دیده نمیشود.
وی در ادامه گفت: متاسفانه برای آنکه اندیشههای مولانا را به شکل قالبهای نظری یا نظریههای کاربردی ارائه کنیم، اقدام شایستهای انجام نشده است. از سوی دیگر فعالیت ویژهای برای معرفی مولانا و آثار و اندیشههای او در داخل کشور و برای عموم مردم انجام ندادهایم.
این پژوهشگر با تاکید بر ضرورت معرفی عمومی مولانا ادامه داد: تاکنون اقدام عملی و کاربردی برای معرفی عمومی مولانا و آثارش به ویژه «مثنوی معنوی» صورت نگرفته است، اما این ضرورت وجود دارد که نتایج حاصل از چنین پژوهشهایی به مواد کاربردی و خام برای عموم مردم تبدیل شود تا همگان بتوانند از آن بهره بگیرند.
وی افزود: البته در این حوزه برای پژوهشگران و قشری ویژه، پژوهشهای متعددی صورت گرفته و منابع بسیاری از جمله مقاله و کتابهای تخصصی تهیه شده است، اما همانطور که گفتم برای آشنایی عموم مردم با افکار و اندیشههای مولوی کاری انجام ندادهایم.
ذوالفقاری به سادهترین شیوه برای آشنایی عموم مردم با مولوی اشاره و تشریح کرد: بخش ساده و در دسترس آن همان بازنویسی یا سادهنویسی داستانهایی از «مثنوی معنوی» برای کودکان و نوجوانان یا عموم مردم و همچنین تفسیرهایی است که از آثار مولانا ارایه شده است.
وی ادامه داد: متاسفانه كمتر شاهد آنيم که سینماگران ما در تولیدات خود از آثار مولانا یا قصههای مثنوی الهام گرفته باشند. کارهای انجام شده نیز بسیار ناچیز است، اما در میان آثار سینماگران بزرگ دنیا اقباسهای سینمایی متعددی از آثار بزرگان ادبیات کلاسیک جهان دیده میشود. به جز چند اثر، تاکنون آثار مولانا در قالب نمایش اجرا نشدهاند.
این استاد دانشگاه با تاکید بر قابلیتهای داستانی آثار مولانا توضیح داد: از آنجا که مولانا را به عنوان یکی از بزرگترین داستانپردازان میدانیم، بنابراین آثار او قابلیت انطباق با آثار نمایشی و سینمایی دارند. تصویرپردازیهایی که مولانا در اشعارش و در قالب تشبیه و استعاره ارایه میدهد اغلب تصویرهایی سینمایی هستند.
وی افزود: از سوی دیگر در غزلیات او نیز شاهد بحث روایی و داستانی هستیم، بنابراین روایت در تمامی آثار مولانا حتی «فیه مافیه» وجود دارد.
ذوالفقاری با تاکید بر ضرورت ساخت فیلمی درباره زندگی مولانا گفت: متاسفانه هنوز نتوانستهایم فیلمی در ارتباط با زندگی مولانا که سرشار از فراز و فرودهای متعدد است تهیه کنیم. وظیفه ما ایرانیان در این زمینه بسیار سنگینتر است، چراکه ایران زادگاه فکری و زبانی مولاناست.
وی به جایگاه مولانا در میان عموم مردم اشاره و تشریح کرد: مردم آگاهانه یا ناآگاهانه در کلام روزمره خود از ابیات مولانا به عنوان ضربالمثل استفاده یا داستانهای او را نقل میکنند. حدود 600 ضربالمثل از آثار مولانا میتوان استخراج کرد و بیش از 70 داستان او به افکار و زبان مردم بسيار نزدیک است.
این مصحح افزود: به عبارت دیگر زبان مولانا به زبان مردم نزدیک بوده است. افکار او تا آنسوی مرزها رفتهاند و مخاطبان خود را در سراسر جهان پیدا کردهاند. زبان مولانا زبانی جهانی است و با همه عصرها و نسلها ارتباط برقرار میکند.
وی با اشاره به دانشجویان غیرایرانی رشته زبان و ادبیات فارسی یادآور شد: بسیاری از این دانشجویان دلیل ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی را درک و بررسی آثار مولانا اعلام میکنند، این در حالی است که متاسفانه به دلیل ناآگاهیها و کمکاریها، باوجود پیشنهادهای مطرح شده، هنوز نتوانستهایم گرایش «مولویپژوهی» را در مقطع کارشناسیارشد یا دکترا راهاندازی کنیم.
ذوالفقاری بر ضرورت ایجاد چنین گرایشی تاکید کرد و گفت: برای انجام پژوهشهای جامعتر یا گستردهتر باید زمینههای علمی و زیربنایی آن فراهم شود. شاید بتوانیم به انجمنهای عمومی در این حوزه اشاره کنیم که به مثنویخوانی یا شرح اشعار مولانا اختصاص دارند. وجود چنین انجمنهایی خوب است، اما این اقدامات کافی نیست.
وی ادامه داد: متاسفانه شاهد انتشار مجلهای تخصصی در ارتباط با مولانا و بررسی سیر اندیشه و افکار او یا فعالیت موسسهای علمی-دانشگاهی که بهطور ویژه فعالیتهای خود را معطوف این حوزه کند، نیستیم.
این مدرس دانشگاه معتقد است در صورت تاسیس چنین موسسهای میتوانیم به ترجمه بهتر آثار و افکار مولانا به دیگر زبانها بپردازیم، چراکه اغلب ترجمههای موجود برآمده از حقیقت شناخت مولوی نیستند و مترجمان اغلب برداشتهای شخصی خود را بیان میکنند. ضرورت انجام چنین کاری در ارتباط با دیگر شاعران بزرگ چون حافظ، سعدی، عطار یا خیام نیز دیده میشود.
وی در پایان گفت: این اندیشه که همواره توطئهای در کار است تا مولانا یا دیگر بزرگان ما را از ما بگیرند و آنها را با ملیتهای دیگری معرفی کنند، به شدت اشتباه است؛ چراکه مشکل اساسی به خود ما، کمکاریها در این حوزه و ناآگاهیهایمان باز میگردد.