شخصیتپرستی و انتصابات فامیلی عوامل داخلي سقوط دولت قرقیزستان
شخصیتپرستی یک وسیله برای" مرکزیت دادن فضای سیاسی در کشورهای آسیای مرکزی است و در حال حاضر کار به جایی رسیده است که این چابلوسیها نه تنها ...
تاريخ انتشار: پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۲۱
نويسنده : مهين السادات صمدي
تيترآنلاين - حوادث اخیر قرقیزستان سوال های زیادی را برای ناظران ایجاد میکند از آن جمله: بر قرقیزستان چه گذشت که مردم در برابر حکومتی که خود انتخاب کرده بودند و تنها پنج سال از عمر آن میگذشت و با رای 78 درصد مردم روی کار آمده بود درافتادند و آن را ساقط کردند.
به گزارش ايراس، رویدادهای اخیر قرقیزستان که در صدر اخبار جهان قرار دارد، برای رهبران کشورهای منطقه آسیای مرکزی همچون یک هشدار تلقی میشود و آنان را تا حدودی نسبت به عملکردشان بیدار میکند و از سوی دیگر این امر، این ضرورت را مطرح میسازد که به دلایل رخ دادن این حوادث در قرقیزستان امکان دارد رویداد هایی از این دست در سایر کشورهای آسیای مرکزی نیز رخ دهد.
عوامل داخلي که زائیده سیاست های غلط حکام این کشور ها ميباشد به عواملی اطلاق میگردد که دولتها را از درون تضعیف و پایههای سقوط آنان را فراهم می سازد این عوامل در کشورهای آسیای مرکزی به صورت یکسان وجود دارد و شامل: شخصیتپرستی و بزرگ نمایی افراد -فساد اقتصادی و اداری- قبضه کردن قدرت – عدم آزادی بیان و مطبوعات و... . از این میان به بررسی دو معظل بزرگ و یکسان در کشورهای آسیای مرکزی می پردازیم یکی: پدیده شخصیتپرستی دیگری: انتصابات فامیلی و قبضه کردن قدرت.
- شخصیتپرستی یک خصوصیت قدیمی در کشور ها ی آسیای مرکزی است و نکته و پدیده جدیدی در میان این کشور ها نیست.! در فطرت مردم آسیای مرکزی و کلاً مردم شرقی، کسی که به هر وسیله یا راهی به قدرت رسیده باشد حتماً سزوار احترام ميباشد.
از نگاه جامعه شناسی شخصیتپرستی قبل از همه با هدف پنهان کردن مشکلات و کمبود های جامعه وجلوگیری از بررسی آشکار و دقیق مسائل و در واقع با هدف نهایی تحت تنقید بودن صلاحیت و مقام او توسعه می یابد. شخصیتپرستی یک وسیله برای" مرکزیت دادن فضای سیاسی در کشورهای آسیای مرکزی است و در حال حاضر کار به جایی رسیده است که این چابلوسیها نه تنها در سطوح پائین بلکه در مقام وزیران و معاونان وزیر و رهبران منطقه ایی و ناحیه ای هم خیلی توسعه یافته است.
در میان همه جمهوریهای آسیای مرکزی پدیده شوم شخصیتپرستی وجود دارد ودر این میان باید بیش از همه ترکمنستان را نام برد خصوصاً در زمان ریاست جمهور پیشین آن "صفر مراد نیازاف" این پدیده مخرب به اوج خود رسیده بود. رهبر این کشور خود را " ترکمن باشی "یعنی پدر ترکمن ها عنوان کرده بود و اسم خود را بر روی شهر ها و مناطق،خیابان ها میگذاشت و مجسمههای او از جمله مجسمه طلایی اش در میدان اصلی شهر عشق آباد نظر هر تازه واردی را به خود جلب میکرد.
از دلایل افراط گرایی شدید شخصیتپرستی در کشورهای شوروی سابق، نبود تجربه ایجاد یک دولت دموکراتیک بوده است. در واقع شخصیتپرستی و نظام دیکتاتوری آسانترین راه ادامه در جمهوریهای شووری سابق است و بسیاری این راه را به همین خاطر انتخاب کردند و نیازاف و ترکمن ها آن را به درجه افراط رسانیده بودند. این تجربه در همه کشورهای در انزوا قرار گرفته همین گونه است و در اینگونه کشور ها همه کاری ممکن است چون نمیگذارند کنترلی بر روی اعمالشان صورت بگیرد و در عین حال از انتشار اخبار واقعی خود داری میکنند.
برای نمونه، در قزاقستان نام گذاری همه کارخانهها و موسسات، بانکها با واژه نور شروع میشود مانند " نور بانک " بعضیها معتقدند که درایجاد این جو در قزاقستان اطرافیان رئیس جمهور گناه کارند ولی طراح اصلی و کارگردان این به اصطلاح فرهنگ در قزاقستان خود نورسلطان نظر بایف است. تعریف و ستایش در کشورهای آسیای مرکزی در حالی صورت میگیرد که متاسفانه این کشور ها هر چه بیشتر در فساد و رشوه غوطه ور میشوند.
در ازبکستان بها دادن به روسای جمهوری در همه چیز دیده میشود هم در قبول قرارداد ها هم در سطح جمهوریت و هم در بخش سیاست خارجی چرا که همه تصمیم گیریها به گونه ای گرفته میشوند که برای رئیس جمهور قابل قبول باشد. به عبارت دیگر باید گفت "شخصیتپرستی یا بزرگ نمایی افراد در واقع از پیامدهای دیکتاتوری است و دیکتاتوری یک ایدئولوژی برای مردم عادی است و این ایدئولوژیها حل ساده مشکلات سخت تر را پیشنهاد میکند و به تعبیر دیگر این شیوه رشوه ای است که به مردم ساده داده میشود.
پدیده منفی دیگر در کشورهای آسیای مرکزی قدرت یابی بیش از حد فرزندان و اقوام نزدیک سران حکومت ها است. بسیاری از تحلیل گران منطقه میگویند تظاهرات اعتراضی قرقیزستان زمانی دامنه گسترده پیدا کرد که " قربان بیک باقييِف " به پسر خود ماکسیم باقييِف مقام بالای حکومتی داد و به احتمال زیاد وی را برای جانشینی خود و به دست گرفتن رهبری قرقیزستان آماده میکرد. اما نفوذ خانواده روسای جمهوری در مناصب دولتی تنها خاص قرقیزستان نبوده بلکه در سایر کشورهای آسیای مرکزی از جمله در -ازبکستان-قزاقستان- تاجیکستان و ترکمنستان نیز به خوبی دیده میشود.
در واقع این انتصابات فامیلی و حضور پر رنگ خانواده ریاست جمهوری در نقش های مهم سیاسی یکی از ویژگیهای بارز همه کشورهای آسیای مرکزی است. این انتصابات با عکس العمل های متفاوتی در میان گروهها و رسانههای داخلی و خارجی شده است. اخبار منطقه گواه این امر است که آسیای مرکزی در آینده آبستن بحران های جدی میگردد.