تيترآنلاين - ميان انواع روشهاي غيرمجاز ترک اعتياد، گذشته از آنهايي که جيبتان را خالي ميکنند و هيچ کاري هم برايتان نميکنند، روشهاي خطرناکتري هم هستند که يک بار امتحان کردنشان هزينههاي سنگينتري دارد؛ روشهاي جديدي که تنها شنيدنشان مو به تن انسان سيخ ميکند و عواقب جبرانناپذيري از قبيل جنون، بيماريهاي لاعلاج و حتي مرگ را به دنبال دارند. اين روشهاي غيرانساني که اسامي عجيب و غريبي هم دارند در کمپهاي غيرقانونياي اجرا ميشوند که از سازمان بهزيستي کشور يا هيچ ارگان ديگري مجوزي براي فعاليت دريافت نکردهاند و اگرچه سازمان مبارزه با مواد مخدر و نيروي انتظامي در يک سال اخير به تعطيلي و مجازات اين کمپها کمر بستهاند، هنوز جسته و گريخته به فعاليت زيرزمينيشان ادامه ميدهند. براي اينکه با روشهاي وحشتناک غيرعلمي و من درآوردي اين کمپها براي ترک اعتياد آشنا شويد اين گزارش كه در همشهري سر نخ شماره 56 ارائه شده را تا آخر بخوانيد.
حوادثي که دربارهشان ميخوانيد، سه مورد از صدها موردي هستند که در کمپهاي وحشت اتفاق ميافتند. اولين اتفاق مربوط به پسري است که به علت مصرف شيشه به چنان حال و روزي افتاده بود که نميتوانست قدم از قدم بردارد. همين چندماه پيش پدر که از ديدن حال رقتبار پسرش به تنگ آمده بود، تصميم گرفت او را در يکي از کمپهايي که با استفاده از کتک معتاد را ترک ميدهند، بستري کند؛ «مسوولان کمپ گفتند پسرم اعتيادش را در 21 روز ترک ميکند. در اين مدت حق نداشتيم او را ببينيم و فقط با ما تماس ميگرفتند تا برايش لباس و پول ببريم.» چند روز که گذشت دوباره با پدر اين جوان تماس گرفتند و اين بار گفتندحال پسرتان خيلي بد است و باز هم به پول احتياج دارد؛ «ما هم پول را داديم. بعد از21 روز پسرم به خانه برگشت اما نه با حال عادي. او ميگفت که در مدت ترک مدام او را کتک ميزدند و درون استخر آب يخ ميانداختند. تمام بدنش پر بود از زخمهاي چرکي.»
مورد دوم برميگردد به مهرماه سال88 زماني که پدر جواني به نام مجيدکه شيشه مصرف ميکرده، با مسوولان يکي از همين کمپها تماس ميگيرد و ميگويد که پسرش را براي ترک به کمپ ببرند. لحظاتي بعد چهار مرد به خانه آنها ميروند. پدر با امضاي يک رضايتنامه به آنها ميگويد پسرم حاضر نيست به کمپ بيايد. يکي از مردان در جواب ميگويد به زور ميبريمش! دقايقي بعد آنها وارد خانه ميشوند و با زور و کتک پسر را داخل ماشين مياندازند. در طول مسير مرد جوان بيقراري ميکرد و هم او را کتک ميزدند. وقتي به کمپ ميرسند، مسوول کمپ با بدن سرد مجيد مواجه ميشوند و فکر ميکنند به خاطر مصرف نکردن مواد بيهوش شده اما وقتي او را به درمانگاه ميبرند، کادر پزشکي ميگويند او به خاطر شکستگي سر و خون ريزي فوت کرده است.
يک ماه بعد هم مسوولان يک کمپ ترک اعتياد با نيروي انتظامي تماس ميگيرند و خبر از کشته شدن جوان 28 سالهاي به نام کريم در آنجا ميدهند. پليس به محل اعزام ميشود و آثار ضرب و جرح را روي بدن مرد جوان ميبيند و نهايتا پزشکي قانوني اعلام ميکند او به خاطر شدت ضرباتي که با يک جسم سخت به سرش وارد شده، کشته شده است. در تحقيقاتي که از شاهدان بستري در کمپ، به عمل آمد معلوم شد مرد جوان که تازه در کمپ بستري شده بود به علت اعتياد به شيشه دچار توهم بوده و بلند بلند با خودش حرف ميزده. مسوول کمپ به او تذکر ميدهد که ساکت باشد ولي او شروع به داد و بيداد ميکند. بعد مسوول کمپ با کمک همکارانش جوان معتاد را به سالن برده و بعد از بستن دست و پايش به شدت با چوب او را کتک ميزند؛ طوريکه بعد از ده دقيقهکريم جان خود را از دست ميدهد.
استفاده از سگ براي ترساندن!
بسياري از اين کمپهاي وحشت هيچ نام و نشان و تابلويي بر سردرشان وجود ندارد اما مثل قارچ همه جا رشد کردهاند و حتي در يک گاوداري که شک هيچ کس را برنميانگيزد، سروکلهشان پيدا ميشود. يکي از اين کمپها که هنوز هم به فعاليت غيرقانونياش ادامه ميدهد در گاودارياي در حاشيه تهران قرار دارد. گفتهميشود روش اين کمپ سگ درماني است با آنجا تماس ميگيريم. مردي که تلفن را جواب ميدهد ميگويد آنها فقط از سگ براي ترساندن معتاد استفاده ميکنند؛ يعني سگ را جايي نزديک فرد معتاد ميبندند تا پارس کند و او درد ناشي از خماري و قطع مصرف مواد مخدر را فراموش کند. البته همين که حرف مصاحبه و عکس ميشود، ميگويد سگها الان اينجا نيستند و نميتوانيد بياييد!
اين طور که فرهاد اقطار ـ مديرکل دفتر پيشگيري و امور اعتياد سازمان بهزيستي کشور ـ در تاريخ دهم اسفند 1388 اعلام کرده تعداد کمپهاي غيرقانوني کشور که با روشهايي از قبيل کتک درماني، شکنجه و انداختن معتادان در استخر آب يخ ادعاي درمان اعتياد را دارند، به هزار ميرسد. جعفر عطاري مقدم، عضو انجمن روانپزشکان ايران هم در مصاحبهاي که در شانزدهم فروردين ماه1389 با خبرگزاري فارس انجام داده گفته است در هيچ کجاي دنيا ديده نشده که مرکز ترک اعتيادي از روشهاي عجيب و غريب کتک زدن و تهديد کردن براي ترک دادن استفاده کند.
سوءاستفاده مالي
بهمن لطفيخواه ـ معاون پيشگيري و امور فرهنگي سازمان بهزيستي تهران ـ درباره ساماندهي کمپهاي وحشت ميگويد:«پارسال به کمپهاي بدون مجوز فرصت داده شد که تا پايان سال براي گرفتن مجوز براي کمپهاي درمان اعتياد به سازمان بهزيستي مراجعه کنند. 90 کمپ براي دريافت مجوز به سازمان بهزيستي مراجعه کردند که از اين تعداد فقط 60 کمپ موفق به دريافت مجوز شدهاند.» لطفيخواه در ادامه صحبتهايش هشداري هم به خانوادههايي که بيمار معتاد دارند، ميدهد؛ «خيلي از افرادي که گرداننده کمپهاي وحشت هستند، خودشان معتادند. اين کمپها نيروي متخصص براي درمان اعتياد را ندارند و وقتي معتاد وارد کمپ ميشود، با کتک، تنبيه، زنجير و استخر آب يخ روبهرو ميشود. در ضمن خانوادههاي داراي بيمار معتاد آگاه باشند که اين کمپها از آنان سوءاستفاده مالي ميکنند. برخي از خانوادهها براي 20 روز بستري شدن بيمارشان حتي يک ميليون تومان هم پرداخت کردهاند. در حالي که کمپهاي با مجوز سازمان بهزيستي براي 28 الي 30 روز اقامت فقط 75 هزار تومان از بيمار ميگيرند.» جالب اينکه به گفته همين مقام مسوول، براساس تحقيقاتي که سازمان بهزيستي کشور انجام داده، هيچ کدام از معتاداني که از روشهاي عجيب و غريب اين کمپها جان به در بردهاند، موفق به درمان اعتيادشان نشدهاند.پس مطمئن باشيد که خطر بيخ گوشتان است و اگر بدون مطالعه و آگاهي براي ترک اعتياد به هردري بزنيد، ممکن است در دام خطرناک تبهکارهايي بيفتيد که در پوشش کمپهاي ترک اعتياد دست به دزدي و جنايت ميزنند.