تيترآنلاين - مدير گروه هنر و رسانه مركز پژوهشهاي مجلس گفت: فضاي اختلاط در ادارات خود به خود بي عفتي و بدحجابي را به وجود ميآورد؛ وقتي يك خانم و آقا 20 سال با هم در يك اتاق همكار هستند و هر روز همديگر را ميبينند، به مرور بد حجابي و بيعفتي اتفاق ميافتد و اين يك مشكل ساختاري است.
به گزارش شبكه خبر دانشجو ، حجت الاسلام علي جعفري بدحجابي رايج در جامعه ايران را معضلي در نشانه و نه در معنا دانسته و رفع آن را منوط به مشاركت مردم و پرهيز از نگاه دو گانه فرار مردم از حجاب و تلاش حكومت براي حجاب دار كردن مردم مي داند؛ چرا كه مسئله بدحجابي مربوط به زنان و دختران اين جامعه بوده و رفع آن نيازمند مشاركت آنها با سياستگذاران است.
چرا پس از گذشت بيش از سه سال از تصويب طرح حجاب و عفاف هنوز بهبودي در معضل بدحجابي جامعه به وجود نيامده است؟
علت اينكه پس از گذشت بيش از سه سال از تصويب طرح حجاب و عفاف توسط شوراي عالي انقلاب فرهنگي هنوز هيچ نتيجه قابل توجهي در زمينه بهبود معضل بدحجابي در جامعه به وجود نيامده، اين است كه مردم در حل اين معضل مشاركت داده نمي شوند.
متاسفانه يك نگاه دو گانه به وجود آمده كه به نظر مي رسد مردم بي حجاب و فراري از حجاب و حكومت به دنبال حجاب دار كردن مردم هستند، در حالي كه در اين طرح نيز بايد همانند طرح هدفمند كردن يارانهها كه با مشاركت مردم بزرگترين اقدام اقتصادي انجام شد، مردم را براي رفع معضل بدحجابي به مشاركت دعوت كرد.
مردم گريزان از حجاب نيستند، اما در حقيقت دولت بدون مردم نمي تواند در اين كار موفق شود و مردم هم اگر احساس كنند كه يك عدهاي با آنها به شكل منحرف و غريبه تعامل مي كنند و تعبيرشان اين است كه آنها از دين و حجاب گريزان هستند، به طور طبيعي از خود مقاومت فرهنگي نشان مي دهند.
زنان ايران نجيب ترين و عفيف ترين زنان دنيا هستند و معضل بدحجابي، بي عفتي نيست؛ تنها در بخش اندكي از جامعه برخي مفسدان اخلاقي حضور دارند كه بايد با آنها برخورد كرد، اما عموم فرهنگ اسلامي و انقلابي ايران اين طور نيست كه در آن عفت و وفاداري به خانواده از بين رفته باشد.
دولت براي دعوت مردم به مشاركت در حل معضل بد حجابي چطور بايد عمل كند؟
اگر سياستگذار فرهنگي در حكومت اسلامي با اين نگاه غلط كه مردم از حجاب فراري هستند، وارد عرصه سياستگذاري شود، تير خلاص را به سمت خودش شليك كرده است؛ زيرا با اين نگاه معتقد است كه «من مسئول جامعهاي هستم كه آن جامعه من را نمي خواهد.»
مردم به طور ذاتي عفاف و حجاب را دوست دارند، خانوادهها هم از وضعيت بدحجابي ناراضي هستند و حتي اكثراً قريب به اتفاق بدحجابهاي جامعه هم از اين وضع بدحجابي راضي نيستند.
اما زماني كه فضاي گفتمان مدگرايي در جامعه حاكم شده و يك حركت نرم فرهنگي مهاجم وارد عمل مي شود، چطور ممكن است يك دختر دانشجوي 20 ساله در برابر اين تهاجم مقاومت كند، در حالي كه هيچ پشتوانه و ساپورت فرهنگي نمي شود.
بايد جوانان و نوجوانان را توانمند كرد و در حقيقت خانوادهها را فعال و خودآگال نمود تا ضمن صحبت كردن با فرزندان خود، آنها را از مضرات بدحجابي باخبر كنند.
بايد از طريق انجمن اوليا و مربيان در مدارس، مسئله حجاب و عفاف و مواجهه با نامحرم را براي نوجوانان روشن، و در كتابهاي درسي مسئله حجاب را غني كرد و معلمان را از ناهنجاريهايي كه دامنگير نوجوانان و جوانان مي شود، مطلع ساخت.
اين در حالي است كه براي حل اين معضل هيچ تعامل سازنده اي ميان سياستگذار و مديران فرهنگي صورت نگرفته است.
آيا ورود دستگاههاي دولتي به اين قضيه براي رفع معضل بدحجابي در ادارات، مي تواند در كاهش روند رو به رشد بدحجابي تاثير داشته باشد؟
به طور مثال پليس به عنوان يك دستگاه انتظامي در اين خصوص توجيه و وارد عمل شده يا رئيس يك سازمان دولتي براي حل مسئله در بين كاركنانش وارد عمل مي شود، در حالي كه هيچ توجهي به وظيفه معلمان كه مهمترين نقش را ايفا مي كنند، نكرده ايم.
ما در كتب درسي، دانشگاهي و حوزوي، به نسبت اين فضاي مشوشي كه در مسائل حجاب و عفاف به وجود آمده، هيچ ارتقايي به وجود نياورده ايم؛ بايد اعتراف كرد كه روحانيت و حوزههاي علمي خواهران يا بخش بسيج خواهران كه با مردم در ارتباط هستند در حقيقت هيچ حركتي در اين راستا انجام نداده اند.
كوتاهي از كجا صورت گرفته است؟
كم كاري در اين است كه مردم در سياستگذاري ها ناديده گرفته شده اند، در حالي كه مشكل بي حجابي براي همين مردم و براي دختران و زنان اين جامعه است، بنابراين بايد آنها را پاي ميز تربيت آورد و با مفسدان كه مروجان ناهنجاري ها هستند، برخورد كرد.
در حقيقت معضلي به نام بدحجابي در نشانه و نه در معنا رخ داده است كه بايد با تعامل با خانوادهها در يك سطح عمومي آن را حل كرد.
آيا با طراحي قانون و ضوابط در ادارات و نظارت بر پوشش و حجاب پرسنل مي توان تاثيري بر بهبود بدحجابي هاي موجود در ادارات و نهادهاي دولتي گذاشت؟
اولويت ما پرداختن به بدحجابي در ادارات و دستگاههاي دولتي نيست، بلكه بايد ديد چند درصد خانمهاي بدحجاب در ادارات دولتي هستند؛ اين در حالي است كه در ادارات يا بانكها هيچ كاري نمي توان انجام داد.
فضاي اختلاط در ادارات خود به خود بي عفتي و بدحجابي را به وجود مي آورد؛ وقتي يك خانم و آقا مثلاً 20 سال با هم در يك اتاق كار مي كنند و هر روز همديگر را مي بينند، به مرور و به طور معمول بد حجابي و بي عفتي اتفاق مي افتد و اين يك مشكل ساختاري است.
بايد در گزينش و استخدام نيرو و به صورت بنيادي و سرچشمهاي، اين مسئله را اصلاح كرد؛ وقتي در بانك خانمي را استخدام مي كنند، به مرور زمان رابطه صميمي بين كاركنان خانم و آقا به وجود آمده و حساسيت نسبت به مسئله حجاب تضعيف مي شود.
ما يك ميليون خانم معلم زن داريم كه آنها را رها كرديم و چسبيديم به ادارهاي كه دو تا خانم بدحجاب در آن هست و انتظار داريم مدير آن در ساختار اداري با اين دو خانم بدحجاب برخورد كند تا آنها باحجاب شوند.
مسئله ما اينها نيستند؛ مسئله ما اين است كه پديدهاي به نام بدحجابي در فرهنگ عمومي و در خيابانهايمان داريم كه بايد آن را درمان كنيم، بنابراين براي حل اين معضل نبايد از اداره شروع كرد، بلكه بايد از خانه و مدرسه و نهادهاي تربيتي شروع كنيم و حركت رو به جلو داشته باشيم و در اين مسير اگر ادارات هم مانعي بر سر راه بودند آن وقت به سراغ ادارات رفته و آنها را نيز اصلاح كنيم.
بايد در اين زمينه اولويت بندي شود، اشكال شوراي عالي انقلاب فرهنگي در مورد طرح حجاب و عفاف اين بود كه عنوان مي كرد: «همه بايد همزمان اين كار را انجام دهند.» در حالي كه اين طور نمي شود كار را پيش برد و اين كار اولويت زماني مي خواهد.
يك مدير هرگز حاضر نمي شود در ساختار اداري خود تنش ايجاد كند تا چند خانم بدحجاب، باحجاب شوند.
معضل بدحجابي در بيمارستان هاي خصوصي و دولتي بسيار چشمگير است. چه راهكاري براي رفع آن مي توان انديشيد؟
در بيمارستانها بدحجابي يك مشكل ساختاري است، به طوري كه پزشكان و پرستاران به صورت مختلط با هم كار مي كنند و در دانشگاه علوم پزشكي به صورت مختلط تربيت مي شوند و رابطه آنها صميمي و نزديك مي شود.
اين افراد در فرهنگ دانشگاههاي پزشكي اين گونه تربيت شده اند، بنابراين نمي توان در بيمارستان يكباره از آنها خواست كه جور ديگري رفتار كنند.
فضاي بيمارستان يك فضاي مختلط است، بنابراين ساختار درماني مختلط را بايد درست كرد و فضاها را از هم تفكيك نمود و در دانشگاهها اخلاق پزشكي را تدريس كرد.
ممكن است بتوان محدوديت ها و طرح هايي را اعمال كرد، اما اساس آن تغيير نمي كند و درست نمي شود؛ مسئله بدحجابي، تربيتي و ساختاري است؛ البته تا يك سطحي مي توان با مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي آن را حل كرد.
حتي اگر دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي هم به جاي رئيس بيمارستان علوم پزشكي باشد، نمي تواند اين مسئله را حل كند.
مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در خصوص طرح حجاب و عفاف چقدر موفق بوده است؟
اين مصوبه از زماني كه وارد مرحله اجرا شد حتي يك درصد هم موفق نبوده است؛ مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي مصوبه دولت نيست كه آيين نامه نظارتي داشته باشد.
اين طرح را بايد هيئت دولت يا نمايندگان مجلس تصويب كنند؛ بيشتر مصوبه هاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي در درجه اول مشكل ساختاري دارند، از اين رو مشخص نيست كه آيين نامه اجرايي اين مصوبه را چه كسي بايد تنظيم كند و اگر اين آيين نامه اجرايي نشد چه كسي مسئول ارزيابي آن است.
شوراي عالي انقلاب فرهنگي طرحي را مصوب، و اجراي آن را به وزارت ارشاد واگذار مي كند، در حالي كه كسي كه طرحي را مصوب مي كند بايد خودش مسئول ارزيابي و نظارت بر آن باشد؛ به اين ترتيب اگر دولت اين طرح را تصويب كند نمي تواند به بهانه اينكه اين مصوبه به او تحميل شده از ارزيابي آن شانه خالي نكند.
رسانه ملي چقدر مي تواند نسبت به ترويج فرهنگ بدحجابي موثر باشد و به نظر شما چقدر در كاهش روند بدحجابي موفق بوده است؟
چيزي كه در صدا و سيماي جمهوري اسلامي دغدغه اصلي ماست، بد حجابي نيست، بلكه بي عفتي است كه يك پديده معكوس نسبت به جامعه به شمار مي رود؛ در خيابان ها بدحجابي هست، ولي بي عفتي نه، اما در صدا و سيما بي عفتي محجبه داريم.
صدا و سيما تنها جايي است كه حجاب را خيلي خوب رعايت مي كند، اما بي عفافي در آن بسيار زياد است و يك روند بي عفتي محجبه را ترويج مي دهد.
در اين ميان اگر حجاب را در جامعه تحميل كنيم، ولي عفاف نباشد، پديده اي به وجود مي آيد كه در آن با محجبه هاي بي عفت مواجه خواهيم بود.
در برخي موارد، صدا و سيما در سطح جامعه نيز بي عفتي باحجاب را ترويج مي دهد؛ به طور مثال در بسياري از موارد چادرهايي كه در سطح جامعه استفاده مي شود يا نوع لباس پوشيدن ها شايد به ظاهر حجاب باشد، اما بي عفتي را ترويج مي دهد، دختران اين چادرها و لباس ها را محفلي براي فرار از سنت هاي خانوادگي مي دانند؛ در حقيقت پوشش آنها ظاهرا چادر است، اما كاركرد چادر را ندارد.
ما در جامعه با عفت توام با بي حجابي و حجاب توام با بي عفتي مواجهه هستيم. روند اين مسير به كجا ختم مي شود؟
در نهايت خانواده ها بايد خودآگاه شده و وارد اين ماجرا شوند، اين در حالي است كه در دهه اخير مسئله حجاب در ايران مسموم شد و تجربيات تلخ، اما بسيار خوبي را به خانواده ها داد، از اين رو در دهه 90 استقبال خوبي از حجاب خواهيم داشت.
بايد تلقي ما در مورد جامعه ايران عوض شود؛ چرا كه جامعه ايران يك جامعه عفيف است و اكثريت آن محجبه و اقليت آن با معضل بدحجابي درگير هستند؛ در اين ميان اقليت بسيار ناچيزي كه شايد كمتر از 50 هزار نفر باشند به عنوان مقصر اصلي، مسئله بي عفتي را ترويج مي دهند كه بايد با قاطعيت با آنها برخورد شود.
همچنين بايد در فضاي سياسي نظام تغييرات رخ داده و نظام جنسيتي و فضاي كسب و كار متحول شود، از سوي ديگر با تسهيل ازدواج جوانان مي توان ساختارها را با آرمان هايي كه به دنبال آن هستيم، متناسب كنيم.
نظرات بينندگان: ۱ نظر انتشار يافته ۰ نظر در صف انتشار ۰ نظر غيرقايل انتشار
۱۳۹۰-۰۲-۳۱ ۲۰:۰۳:۱۳
حجاب مهم نیست درحال حاضرمهم این است که پشت فرمان کمربند ببندیدبه همین خاطر ازانواع امکانات برای جلوگیری از آن استفاده کرد (2784)