بن‌لادن و ديگر ماجراها

نويسنده: دكتر حسين واله

قوي‌ترين دموكراسي جهان با داعيه گسترش دموكراسي و حقوق بشر به دولت اجازه مي‌دهد كسي را در آن سوي اقيانوس متهم و تعقيب كند، بگيرد، بدون محاكمه اعدام كند و جسدش را به دريا بيندازد

بنا به گزارش كاخ سفيد كماندوهاي آمريكايي سه روز پيش در يورشي دور از چشم دولت پاكستان به اقامتگاه اسامه بن‌لادن، رهبر القاعده در 40 كيلومتري اسلام‌آباد، پايتخت پاكستان حمله كرده و او را كشتند و سپس جسدش را به دريا افكندند. طبق اطلاعات رسيده بعداً فاش شده بن‌لادن مسلح نبوده، با دست خالي مقاومت كرده و با شليك يك گلوله به مغزش به قتل رسيده است. همسر بن‌لادن نيز در اين ماجرا با دست خالي از او دفاع كرد و درنتيجه از ناحيه پا مجروح شد.

10 سال پيش ايالات متحده در رأس ائتلافي غربي به افغانستان لشكر كشيد تا طالبان را كه حاضر به تحويل بن‌لادن، متهم اصلي حملات 11 سپتامبر نبودند، مجازات و سرنگون كند. طالبان سرنگون شد، ولي نابود نشد و القاعده نيز در سراسر جهان انتشار يافت. بن‌لادن مفقود شد تا هرازچندگاه، پيامي در مناسبت‌هاي بااهميت، از جمله در آستانه انتخابات دور دوم رياست جمهوري جرج بوش، از رسانه‌هاي جهاني منتشر كند. چندين بار شايعه قتل بن‌لادن نيز منتشر شد، اما هيچگاه رسماً نفي يا تاييد نشد.

قتل بن‌لادن به شيوه‌اي كه دولت آمريكا در بالاترين سطح روايت مي‌كند، پرسش‌هايي برمي‌انگيزد. چرا و چگونه بن‌لادن در 40 كيلومتري اسلام‌آباد، يعني يكي از امنيتي‌ترين نقاط كشور پليسي پاكستان را كه از متحدان اصلي آمريكا در جنگ عليه تروريزم القاعده است براي پنهان شدن انتخاب كرده است؟ زمانبندي اين عمليات به چه دليل چنين انتخاب شده است؟ چرا كماندوهاي آمريكايي بن‌لادن غيرمسلح را بازداشت نكردند تا مانند ديگر متهمان القاعده در دادگاه‌هاي آمريكا محاكمه و مجازات كنند؟ چرا نعش او را در دريا رها كرده‌اند؟

پاسخ‌هاي فرضي به اين پرسش‌ها را فعلاً به تخيل خواننده واگذار مي‌كنيم تا 30 سال ديگر اسناد محرمانه دولت آمريكا از طبقه‌بندي خارج شود، ولي عجالتاً دو نكته را كه به احتمال بسيار زياد صحيح است، از لابلاي سطرها برجسته مي‌كنيم:

1ـ قوي‌ترين دموكراسي جهان با داعيه گسترش دموكراسي و حقوق بشر به دولت اجازه مي‌دهد كسي را در آن سوي اقيانوس متهم و تعقيب كند، بگيرد، بدون محاكمه اعدام كند و جسدش را به دريا بيندازد.

2ـ عملياتي از جنس سازماندهي، مسلح‌سازي و تقويت مالي و اطلاعاتي القاعده براي مهار شوروي در قرن بيستم، امروز هم در جاهاي ديگر براي مقاصد ديگر در جريان است و هيچ بعيد نيست به پاياني مشابه برسد.