چرا از يك مدير ناموفق بارها استفاده ميكنيم و او را به سمتهاي مهمتري ميگماريم؟
مگر اين سياسيها كه به قول شما اجرايي هستند ـ و ما نيستيم ـ چقدر تاكنون در اجرا موفق بودهاند؟ 80 سال است كه ورزش دست افراد غير متخصصص بوده و راه به جايي نبرده است،
تاريخ انتشار: چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۸:۲۵
تيترآنلاين - محمد احساني، معتقد است كه نسخه ورزش را بايد متخصصان بپيچند و نه كس ديگري. او ميگويد: "از گذشته گفتهام و باز هم ميگويم كه تا ورزش به متخصصان سپرده نشود، بيمارياش درمان نميشود. آيا بعد از يك فرصت 80 ساله به غير متخصصان، زمان آن نرسيده كه 10 سال هم ورزش را بسپريم به دستان متخصصان علوم ورزشي."
به گزارش تيترآنلاين، عضو هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس در گفتوگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران، به تحليل مشكلاتي كه دامن ورزش را گرفته پرداخت. متن كامل مصاحبه احساني در زير آمده است:
سياسي ها حداقل پول وارد ورزش كنند
روساي سازمان تربيت بدني همواره بايد بر اساس دو ديدگاه انتخاب شوند، يا تخصصي باشند (كه اين بهترين گزينش است) يا افراد سياسي قوي باشند كه بودجه كلاني را به ورزش تزريق كنند. اما متاسفانه حالا سياسي ها حتي اين كار را هم نميكنند. ما به عنوان متخصصين ورزش به اين قانع هستيم كه يك فرد سياسي بيايد و در كنار خود از متخصصين استفاده كند اما با قدرتي كه دارد پول كلاني را وارد ورزش كند اما آيا افراد سياسي توانستهاند اين كار را بكنند؟! آيا حضور سياسيون به افزايش بودجه ورزش كشور انجاميده است؟ در 80 سال گذشته افرادي در راس ورزش قرار گرفتهاند كه از نظر سياسي هم تقريبا كنار گذاشته شده بودند، جايي نبود و آنها را وارد ورزش كردند، ورزش ما از خشت اول نفرين شده است.
ورزش بيمار است و دوايش در دست متخصص
عدم برنامه، نداشتن ساختار و تشكيلات مناسب و لينك نبودن با قوانين كشور و فدراسيونهاي جهاني ورزش ما را بيمار كرده است. همه اين بيمار را ميشناسند، اما واقعا چه كسي ميتواند او را نجات دهد. همه ميبينيم كه ورزش بيمار است اما آيا جز متخصص فرد ديگري ميتواند بيماري را تشخيص داده و براي آن نسخه بپيچد؟ متخصصان معجزه نميكنند ولي در حد دانش خود به بهبودي بيماري كمك خواهند كرد. اما اگر اين بيمار را به حال خود رها كنيم يا علاج آن را به دست افراد غير متخصص بدهيم بعيد ميدانم حال و روز ورزش ما از اين بهتر شود.
80 سال ورزش را به غير متخصصين داديد10 سال هم به متخصصين بدهيد
منافع سياسي متخصصان را از ورزش دور كرده است. مديران سياسي به اتهام اينكه متخصصان ورزش اجرايي نيستند آنها را از
” آيا حضور سياسيون به افزايش بودجه ورزش كشور انجاميده است؟ در 80 سال گذشته افرادي در راس ورزش قرار گرفتهاند كه از نظر سياسي هم تقريبا كنار گذاشته شده بودند، جايي نبود و آنها را وارد ورزش كردند، ورزش ما از خشت اول نفرين شده است. “
دور خارج ميكنند. اما سوال من از مديران سياسي كشور اين است كه مگر اين افراد سياسي بر مسند ورزش ميگذاريد علمي نيستند و دانشگاه نرفتهاند؟ تنها فرق آنها با متخصصين ورزش اين است كه متخصصان درس ورزش خواندهاند و آنها نه!
مگر اين سياسيها كه به قول شما اجرايي هستند ـ و ما نيستيم ـ چقدر تاكنون در اجرا موفق بودهاند؟ 80 سال است كه ورزش دست افراد غير متخصصص بوده و راه به جايي نبرده است، 10 سال هم آن را به متخصصين بدهيد و ببينيد سرانجام آن چه ميشود. البته به متخصصين واقعي باسابقه روشن و موفق!
مديران ناموفق و سمتهاي بيشتر!
براي احراز پست مديريت بايد شرايط احراز داشته باشيم. نميدانم چرا از يك مدير ناموفق بارها و بارها استفاده ميكنيم و هر بار كه در قسمتي از ورزش ناموفق ميشود او را به سمتهاي مهمتري ميگماريم. كجاي دنيا اين گونه است؟ بايد سيستم طوري بسترسازي شود كه مديران موفق رشد كنند. اگر متخصصان با كانال زدن وارد ورزش شوند و از علم و تخصص كافي برخوردار نباشند تازه مشكلات شروع ميشود. متخصص داريم تا متخصص، متخصصي كه در كارهاي اوليه خود مشكل دارد چه متخصصي است!؟
اين انتخابات است يا انتصابات؟!
اين چه انتخاباتي است كه همه را حذف ميكنند و يك نفر ميماند؟ بايد مشخص شود كه به انتخابات معتقدند يا نه، نميگويم گزينش رييس فدراسيون انتصابي باشد بد است، اما بايد موضع خود را مشخص كنيم. اگر هدفمان انتخابي است كه اين انتخابات نيست؛ اگر ميخواهيم گزينش رييس فدراسيون انتصابي باشد، بايد صراحتا اعلام كنيم و مسووليت آن را به عهده گرفته و جوابگوي شكست و پيروزي باشيم. اما اين طوري نميشود. يك بام و دو هوا... باخت كه ميشود فدراسيون ها مقصر هستند و در زمان پيروزي همه جلوي دوربين ميروند.
آقاي سعيدلو يك درصدي كه گفتيد چه شد؟
از روز اول آقاي سعيدلو قول داد كه يك درصد از بودجه سازمانها را به ورزش اختصاص دهد. از او ميخواهم حداقل به همين قولش عمل كند. اگر اين يك درصد واقعا به ورزش تزريق شده به رييس سازمان تبريك ميگويم كه توانسته اين كار بزرگ را انجام دهد وگرنه از او ميپرسم پس اين همه مانور تبليغاتي براي اختصاص يك درصد چه بود؟
دستهاي بسته متخصصان اجرايي!
كميته ملي المپيك در دوره اي از زمان دست متخصصان ورزشي بود اما كميته با سازمان تربيت بدني فرق دارد، از طرفي اگر روزي كميته هم دست متخصصان بود اما دست آنها بسته بود. مثل حالا كه ميبينيد همان اجرائي ها چه مشكلاتي دارند. از طرف ديگر مگر اجراييهايي كه اكنون در راس ورزش هستند كاري كردهاند كه علميهاي قبلي نتوانستند بكنند. از نگاهي ديگر، اگر رئيس معاونين خود را از متخصصين انتخاب ميكند بايد دستشان را باز بگذارد نه اينكه افراد علمي را به
” 80 سال است كه ورزش دست افراد غير متخصصص بوده و راه به جايي نبرده است، 10 سال هم آن را به متخصصين بدهيد و ببينيد سرانجام آن چه ميشود. البته به متخصصين واقعي باسابقه روشن و موفق! “
صورت نمايشي كنار خود بگذارد.
به خاطر خودتان و به خاطر ورزش كنار برويد
در اين كه معاونان متخصص سازمان تربيت بدني خوشفكرند شكي نيست اما اينكه چقدر قدرت دارند تا اين فكر خوب را اجرا كنند مهم است. افراد متخصص اگر تاثيرگذارند به كار خود ادامه دهند وگرنه با ادامه كار نه تنها به خودشان لطمه ميزنند بلكه به جامعه تربيت بدني هم لطمه خواهند زد. اگر اين متخصصان دستشان بسته است و نميتوانند كاري از پيش ببرند به خاطر حفظ شخصيت خودشان و به خاطر ورزش بايد كنار بروند.
طرح جامع كجاست؟
طرح جامع ديدگاه علميهاي سازمان تربيت بدني بود و بايد در زمان عليآبادي ادامه مييافت اما متاسفانه رييس پيشين سازمان تربيت بدني اعتقادي به مسائل علمي نداشت. خوشبختانه سعيدلو در كلام به علم معتقد است. اميدوارم او هرچه سريعتر به برنامهمحوري برسد وگرنه ايشان هم به سرنوشت ساير آقايان دچار ميشود.
نگاه دنيا به المپيك است، نگاه ما به...
نگاه دنيا به المپيك است و براي آنها بازيهاي قارهاي و جهان در درجه چندم اهميت قرار دارد. دنيا در اين بازيها طوري برنامهريزي ميكند كه در المپيك موفق شود. دارم بحث تخصصي ميكنم، تعداد مدالهاي كشتي ژاپن در آسيا يك دهم ايران هم نيست اما كشتيگيران ژاپني در المپيك بسيار موفقتر از كشتيگيران ايراني ظاهر ميشوند، ما در دوحه ششم ميشويم. اما دو سال بعد و در المپيك در ميان كشورهاي آسيايي يازدهم، چرا؟ اين پنج كشور از كجا ميآيند؟ كشورهاي دنيا تيمهاي اميد را به بازيهاي قارهاي ميفرستند تا زمان بازيهاي المپيك در اوج عملكرد باشند، اما ما يك تيم ملي بزرگسالان داريم كه آن را به بازيهاي المپيك ، آسيايي ، جهاني، دانشجويي، آموزشگاهي، ارتشهاي جهان و ساير تورنمنتها ميفرستيم.
آخر متخصصان چرا؟
بعضي ها حرف از توانايي ايران براي ميزباني بازيهاي المپيك ميزنند. من از حرف مديراني كه با ورزش آشنايي ندارند و ساختار ورزش را نميشناسند ناراحت نميشوم، ناراحتي من از كساني است كه ادعا ميكنند چند سال است كه در ورزشند و اين چنين حرف ميزنند. سياسيها دوست دارند حرفهايي بزنند كه مردم خوششان بيايد اما متخصصان چرا؟ چطور ميتوانيم ميزبان المپيك باشيم، در حالي كه در بسترهاي اوليه پيشرفت گير كردهايم و هنوز يك برنامه مدون نداريم.
فوتبال، كودكي زاييده ورزش بيمار!
فوتبال شاخهاي از درخت بيمار ورزش است. وقتي ريشه درخت تلخ باشد ميوهاش شيرين نميشود. تمام فدراسيونها مشكل دارند اما فوتبال چون عموميتر و محبوبيتش بيشتر است و پول و شهرت بيشتري دارد، مشكلاتش بيشتر به چشم ميآيد.