صنعت مد خودش را با سلیقه مردم هماهنگ میکند؛ یعنی مطالعه میکنند که مردم چه چیزی را دوست دارند و همان را تولید میکنند،
تاريخ انتشار: يکشنبه ۷ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۵۶
تيترآنلاين - در ایران بین صنعت و طراحان مد فاصله زیادی وجود دارد. فکر میکنید چرا این لباسهایی را که در اینجور نمایشگاهها میبینید، در بازار نمیبینید؟ چون یک لباس باید صرفه اقتصادی داشته باشد تا به مرحله تولید برسد. تولید10 هزار تا لباس هم صرفه اقتصادی ندارد.
تولیدکننده باید مطمئن باشد که این لباس 100هزار تا میفروشد تا برایش تولید آن لباس صرف کند وگرنه ریسک نمیکند. حالا چرا تولیدکننده سلیقهاش را عوض نمیکند؟ چون سالهاست همین مانتوی مشکی ساده را تولید کرده و دیده چند میلیون میفروشد. خب، برای چی بیاید طرح جدیدی تولید کند که نمیداند فروش میرود یا نه؟»
از طرف دیگر، کار تحقیقی روی مد در ایران، لوسبازی به حساب میآید. کسی از خریدار سؤال نمیکند که چه چیزی دوست دارد و چه چیزی میخواهد بپوشد. تولیدکننده تولید میکند و خریدار هم مجبور است به همانها تن بدهد. طراحان هم کاری بیشتر از این نمیکنند.
طراح لباس مینشیند در دفتر کارش و پشت درهای بسته طرح میدهد. نتیجهاش هم میشود طرحی که خودش دوست داشته، نه طرحی که مشتری دوست دارد. اینطوری است که تولیدکننده هم همانها را تولید میکند و سلیقه جامعه را خودش تعیین میکند.
در فرانسه و سایر کشورهای دیگری که مد تبدیل به یک صنعت درآمدزا شده، چندین دهه است که این سیستم تحمیل سلیقه صنعت به مردم ورافتاده و صنعت مد خودش را با سلیقه مردم هماهنگ میکند؛ یعنی مطالعه میکنند که مردم چه چیزی را دوست دارند و همان را تولید میکنند، در حالی که سیکل ناقص طراحی و تولید در کشور ما اینطوری پیش میرود؛ طراحی نادرست، تولید نادرست، خرید نادرست و بالاخره نارضایتی؛ مشتری یعنی ما!
به گزارش تيترآنلاين در اين خصوص روزنامه ايران گزارش و گفتگويي با طراحان و توليد كنندگان جوان لباس ايراني داشته است كه مطالعه نظرات آنها خالي از لطف نخواهد بود.
1- چشمت را ميگيرد، ميخرياش. اين مانتو تك است، هم راحت، هم خنك، هم خوشطرح و خوشمدل. چند روز بعد، چند مغازه آنطرفتر، همان مدل رامي بيني در چند رنگ. دو، سه هفته بعد، حداقل هفت، هشت نفر ديگر را ديدهاي كه از همان مانتو پوشيدهاند و چند مغازه كه نه، چند محله آنطرفتر هم همان مدل را روي رگال آويزان كردهاند اما با جنس پارچه متفاوت. حالا اين مانتو خوشطرح و خوشمدل، ديگر تك نيست. دلت ميخواهد طراحي لباس ياد بگيري و لباسهايت هميشه تك باشد يا اصلاً يك توليدي بزني و سطح كارهايت را در حد يك مارك معروف بالا ببري و.... چند جوان را می شناسید با این آرزوها؟ 2 - سهيلا، 27 ساله و طراح لباس است. اكثر لباسهاي سهيلا تك است و تك ميماند چون آنها را جايي ارائه نكرده و فقط يكي براي خودش دوخته است. طرح همه مانتوهايش نشانههايي از طرحهاي ايراني- اسلامي دارد. مانتوها زيبا طراحي شدهاند و كارآمد هم هستند يعني اندازهها متناسب است و راحتي كسي كه آن را ميپوشد در نظر گرفته شده، نه تنگ است نه دست و پاگير. با اين همه فقط سه، چهار تا از طرحهايش را فروخته و اتفاقاً يكي از اين طرحها گل كرده. درباره اين مانتو ميگويد: يك روز يكي از دوستانم به ديدنم آمد و گفت همه بازار را زير و رو كرده و مانتو
” صنعت مد خودش را با سلیقه مردم هماهنگ میکند؛ یعنی مطالعه میکنند که مردم چه چیزی را دوست دارند و همان را تولید میکنند، در حالی که سیکل ناقص طراحی و تولید در کشور ما اینطوری پیش میرود؛ طراحی نادرست، تولید نادرست، خرید نادرست و بالاخره نارضایتی؛ مشتری یعنی ما! “
مورد نظرش را پيدا نكرده، ميگفت همه مانتوها يا تنگ و كوتاه بودند يا چند متر اضافه داشتند، يا خيلي ساده و اداري بودند يا زيادي مجلسي و گران. او دنبال مانتويي ميگشت كه هم راحت باشد، هم خوشطرح و شيك، هم بشود درمحل كار آن را پوشيد، هم بيرون و هم قيمت مناسب داشته باشد. به كاربرد مانتو فكر كردم و سليقه دوستم كه آنقدرها روي مد نيست اما طرفدار كارهاي تك و خوب است. چند طرح زدم تا اين يكي به دلم نشست. با يكي از توليديها صحبت كردم. طرح را پسنديد و گرفت. استقبال هم شد. دو، سه هفته نشده، مدلي كه داده بودي، گل كرد. كسي هم در قيد و بند اين نيست كه بداند طراح اين مدل كيست. يكي از مشكلات ما همين است. به محض اينكه كار خوبي به بازار ارائه ميشود، همه از روي آن كپي ميكنند. در واقع به نظر ميرسد در معادله دادوستد و سود و زيان و فروشنده و مشتري و بازار، چيزي كه مطرح نميشود طراح و طراحي است. اكثر توليديها از ژورنال استفاده ميكنند، چند طرح را تلفيق و طرح جديد را استفاده ميكنند. طراح بايد يا توليدي آشنا داشته باشد و درصدي كار كند يا از روي ژورنالها و تلفيق چند طرح، طرحهاي سردستي بزند و ارزان بفروشد. براي همين كارهايتان را ارائه نكردهايد؟ بله. وقتي طرح را نميخرند چه ميشود كرد؟ همان چند طرح را هم به توليدي آشنا دادم. به ايجاد يك برند فكر كردهاي؟ بله، خيلي ولي كار آساني نيست. سرمايه زياد ميخواهد تا جاي خودت را باز كني. در اين شرايط، وقتي مدلها به اين سرعت كپي ميشوند و توليديها دنبال طرحهاي خارجي از روي ژورنالها هستند و تنوع طرحها بسيار بالاست، صنعت نساجي هم درحد انتظار نيست، نميتوان به سادگي يك برند ايجاد كرد و به رقابت پرداخت. حتماً ميدانيد كه بعضي از توليديها توان خوبي دارند با پارچه خارجي، لباسهايي با دوخت خوب ارائه ميدهند كه گاهی همين لباسها با چسباندن يك مارك به اسم خارجي و مارك به مردم فروخته ميشود. خب اگر از طراح و توليدي خوب حمايت شود، ميتوان اين روند را تغيير داد. طراحان داخلي،بين مردم زندگي ميكنند و شرايط، نيازها و انتظارات آنان را به خوبي ميدانند، پس ميتوانند طرحهاي زيبا، مطابق با سليقه مردم و معيارهاي موردنظر آنان ارائه دهند و حتي اين طرحها را جهاني كنند. اين پتانسيل با توجه به طرحهاي ايراني- اسلامي و زيبايي آنها و همچنين طرحهاي بومي دركشور وجود دارد. گذشته از اين، اگر بافت پارچههاي سنتي در كشور احيا شود و به آن بها داده شود، هم ميتواند به عنوان يك صنعت موفق مطرح شود، هم نياز طراحان و توليديها را به اين نوع پارچهها برطرف و به توسعه طراحي و توليد لباس كمك كند. طرح، خيلي عمر كند، سه هفته مرتضي، 23ساله. توليديشان در يكي از نمايشگاههاي مربوط به مد و پوشش، غرفه داشت. ميگفتند بدون الگو و با يك نگاه به مشتري ميتواند هر نوع مدلي كه او بخواهد را بدوزد. سراغ مرتضي ميرويم. شنيدههايمان را تصديق ميكند: ميتوانم بدون الگو هر مدلي كه بخواهيد بدوزم، پيراهن، شلوار، هرمدلي. چندسال است توليدي داريد؟ 10سال. پس تجربه خوبي داري. حالا اگر جواني بخواهد وارد اين حرفه شود، توصيهات چيست؟ اگر در اين زمينه استعداد داشته باشد و با كمك يك نفر باتجربه وارد اين حرفه شود، خيلي هم خوب است، اگرنه، ممكن است به مشكل بربخورد و نتواند ادامه دهد. توصيهام اين است كه همين طوري و به اين اميد كه بيايند و كار كنند وارد اين حرفه نشوند. بهتر اين است كه اول با هدف كسب تجربه وارد كار شوند و به شنيدهها اكتفا نكنند، بعد تصميم بگيرند. خودت طرح ارائه دادهاي؟ طرح هم زدهام اما معمولاً طرحها را با تلفيق چند مدل ميزنم. توليديها معمولاً دنبال فروشاند. براي مدلي كه معلوم نيست از آن استقبال شود يا نه، پول نميدهند. اصلاً خريدن طرح براي خيلي از توليديها
” هرچه پنهاني كار كنيد، موفقتريد. همه از روي هم كپي ميكنند. ريسك كار بالاست.شما يك طرح با يك نوع پارچه ارائه ميدهيد. كيفيت كار بالاست و 30هزار تومان قيمت ميگذاريد. يكي- دو هفته بعد، همان كار را در مغازهاي ديگر با پارچهاي متفاوت و كيفيت پائينتر ميبينيد، با قيمت 20 هزار تومان. “
جا نيفتاده و اكثرشان ترجيح ميدهند روي مدلهايي كار كنند كه به روز است. اين به روز بودن و مد شدن از كجا ميآيد؟ از كشورهاي همسايه مثل تركيه. آنها يكي- دو ماه از ما جلوترند. چرا از طرحهاي داخلي استقبال نميشود؟ شايد بازار رقابت پيچيده است و كسي ريسك نميكند. طرح هم كه عمر چنداني ندارد، همه از روي هم كپي ميكنند. عمر يك طرح تا زماني كه منحصر به يك توليدي باشد چقدر است؟ خيلي عمر كند، سه هفته. بعد ميبيني كه كپي شده. همهچيز كه به بازار و حمايت برنميگردد. خود جوانها چه نقشي دارند؟ براي موفق شدن در اين كار به تلاش زياد نياز است. به نظر من جوانها به خودشان زياد زحمت نميدهند. خودت به فكر ايجاد برند بودهاي؟ فكر كردهام. در اين بازار پيچيده رقابت ايجاد برند تا چه حد ميتواند موفق باشد؟ بستگي دارد. همكار خودم سه- چهار سال بيشتر نيست وارد اين كار شده، اما حالا در ساختمان ما موفقترين است. ديد باز دارد، دنبال طرح خوب ميگردد، فكرش خوب كار ميكند، حالا كارهايش را روي دست ميبرند. اسمش؟ علي. ریسک کار، بالاست علي، 27 ساله. خوش صحبت است. درباره موفقيت طرحهايش و توليديشان ميپرسم. ميگويد: ريسك كار بالاست. كار جديدي كه ارائه ميدهيد، همه از روي آن كپي ميكنند و ميزنند. اين كار، سخت است، هر كس وارد اين كار ميشود بايد از صفر شروع كند. بايد مغازهداري كرده باشد دنبال كارهاي جانبي مثل خريد دگمه و دوخت و برش رفته باشد و از آن سر در بياورد و كمكم پيشرفت كند. براي مثال اگر كسي با كار برش آشنا نباشد، ممكن است مهارت برش كار را در نظر نگيرد و مصرف پارچه بالا برود. موفقيت چطور به دست ميآيد؟ بستگي به كار دارد. ممكن است يك توليدي قديمي و معروف باشد، اما بعد يكي ميآيد و كار بهتري ارائه ميدهد و مطرح ميشود. خيليها دوساله اسم دركردهاند. اگر جلوي ورود اجناس خارجي گرفته شود، بخصوص در اين صنف، كار توليديها خيلي بهتر خواهد شد. حمايت از طراحي و توليد لباس اگر جديتر دنبال شود جوانان كارهاي بهتري ارائه ميکنند. به فكر ارائه طرحهايتان افتادهايد؟ مثلاً از طريق ايجاد سايت. هر چه پنهاني كار كنيم، بهتر است. مثلاً شما يك طرح با يك نوع پارچه ارائه ميدهيد. كيفيت كار بالاست و 30هزار تومان قيمت ميگذاريد. يكي- دو هفته بعد، همان كار را در مغازهاي ديگر با پارچهاي متفاوت و كيفيت پائينتر ميبينيد، با قيمت 20 هزار تومان. پس هرچه پنهاني كار كنيد، موفقتريد. همه از روي هم كپي ميكنند. ريسك كار بالاست. 3 - نرگس، 25 ساله و چند دوست جوانش، دنبال ايجاد يك برند هستند و با همه سختيهاي كار ميخواهند وارد بازار شوند: «در چند مغازه فروش مانتو و چادر، دفتر نظرسنجي گذاشتهايم تا خواست مردم و نظر آنها را جمعآوري كنيم. ما به فكر گسترش مدلهايي هستيم كه تا به حال كار كردهايم. ما به فكر ايجاد شعبههايي حتي در كشورهاي عربي و ساير كشورها هستيم. نوع پوشش اسلامي و ايراني در كشورهاي منطقه مورد توجه است. اين طرحها حتي ميتواند در كشورهاي غربي هم ارائه شود و اگر اين كار، برنامهريزي شده انجام شود، موفق خواهيم بود. يكي – دو طرح ما از سوي برخي دستگاهها مورد توجه قرار گرفته و يكي از آنها كه نوعي چادر است خريداري شده است. ما به منطقهاي كه طرح در آنجا ارائه خواهد شد و قيمت مدلها خيلي توجه كردهايم. بعضي طرحها در بعضي مناطق خوب فروش ميرود و از بعضي طرحها در بعضي مناطق استقبال نميشود. ما اميدواريم نه فقط در سطح كشور، بلكه در دنيا حرفي براي گفتن داشته باشيم و فكر نميكنيم طرحهاي اصيل ايراني – اسلامي و جوانان ايراني چيزي كم از ماركهاي مطرح و ايجاد كنندههاي آنها داشته باشند و ميدانيم كه براي رسيدن به اين هدف بايد سخت تلاش كنيم.» كار آنها در مغازهاي اجارهاي در يكي از خيابانهاي مركزي تهران، بزودي شروع خواهد شد.
نظرات بينندگان: ۰ نظر انتشار يافته ۰ نظر در صف انتشار ۱ نظر غيرقايل انتشار