جالب است بدانيم در اجراي برخي از طرحها ي مختلف در کشور ـ در حوزههاي مسائل شهري، علمي و اجتماعي ـ اشاره به مقررات و يا اجراي فلان طرح در چند کشور اروپايي ميشود و با پشتوانه قرار دادن آن استدلال؟! بدنبال اجراي طرح در کشور ميروند، بدون اينکه فرهنگ و خصوصيات زيستي و اجتماعي و ديني و عرفي مردم کشورمان کاملاً بررسي و مطالعه و مد نظر قانونگزاران و مجريان قرار گيرند. بهطور نمونه مبلمان فلان شهر اروپايي براي مسئولان شهرداري الگو ميشود و يا در فلان کشور اروپايي حذف چند صفر از پول ملي آنان الگوي اقتصادي ميشود و يا اجراي برخي مقررات راهنمايي رانندگي مانند بستن کمربند ايمني براي تمام سرنشينان و يا کلاه ايمني براي موتورسواران و نمره منفي براي رانندگان و...
بايد توجه داشت در هر کشوري رانندگان با همان فرهنگ خود رانندگي ميکنند و مقررات يک کشور اروپايي نميتواند براي همه کشورها بهصورت ثابت ديکته شود. مثلاً در چين، هندوستان، اندونزي، عربستان و... رانندگان با توجه به وضعيت فرهنگي اجتماعي خود رانندگي ميکنند.
متاسفانه در ايران اين مقررات و طرحها در اجرا به صورت غلوآميز و سختگيرانه مطرح و بدون لحاظ نمودن ويژگيهاي فرهنگي و اجتماعي مردم اجرا ميگردد. با بررسي ساده در چند کشور اروپايي هم ميتوان نتيجه گرفت که آنها هم مقرراتي مانند بستن کمربند ايمني را براي تمام سرنشينان خودرو و يا تمام راکبان موتور را هم اجرا نميکنند و اين را به خود راننده واگذار کردهاند. البته بايد يادآور شد طرح جريمههاي چند صد هزار توماني آنهم در ايران که با وضعيت اقتصادي مردم هيچ سنخيتي ندارد جز ايجاد فشارهاي رواني و مضر بر همه رانندگان نتيجه موثري نخواهد داشت. اعمال قانون بايد طوري باشد که متخلفاني که به عمد مقررات را ناديده ميگيرند تنبيه شوند و نه تنبيه را مانند فشاري بر سر تمام رانندگان نگه داريم تا کسي تخلف نکند تازه براي اعمال مقررات هم بايد قبل از آن، بسترهاي لازم فراهم شود.
در شهري مانند تهران که حتي پارکينگ مناسب ندارد و هر روز هم به بهانه آلودگي هوا محدوده آن را گسترش ميدهند، ديگر مردم نميتوانند از خودروهاي خود براحتي استفاده کنند و فقط دائما هر سال بايد هزينههاي سنگين عوارض و بيمه را تحمل نمايند. نکتهاي که بايد توجه داشت اين است که برخي از مردم در خارج از محدوده ترافيک و زوج و فرد خانه ميخرند و با گسترش طرح ترافيک ديگر نميدانند چکار کنند يا بايد هر روز جريمه شوند و يا بازهم خانه خود را بفروشند و به خارج طرح نقل مکان نمايند؟!
جداي اين بحث، اي کاش با جديت هر چه بيشتربا عوامل فساد و تباهي که مستمراًً جان شهروندان را هدف قرار دادهاند قانون و مقررات لازم وضع ميگرديد و برخورد با متخلفان بهشدت صورت ميگرفت. امروزه گستاخي و جسارت عوامل فساد و گناه تا آنجا پيش رفته است که به سادگي در هر جاي شهر بساط خود را پهن ميکنند و مشغول صيد جوانان و نوجوانان ميشوند. آماري هم از اين آسيبها نداريم تا ببينيم آمار سالانه تلفات جادهها بالاست يا آماراز بين رفتن سرمايههاي معنوي و مــادي و منــابع انساني کشور؟ انشا الله با تدابير شايسته مسئولان امر و نمايندگان محترم مردم در مجلس، شاهد بهبود قوانين و مقررات بر پايه فرهنگ بومي خودمان باشيم.