گمانهزنيهاي زيادي دربارهي مدل و چشمانداز اين تابلو نقاشي وجود دارد، مثلا اينكه داوينچي در خلق اين اثر كمال صداقت را داشته و در به تصوير كشيدن زيبايي اين زن اغراق نكرده است
تيترآنلاين - تابلو معروف موناليزا يا همان «لبخند ژكوند»، شاهكار لئوناردو داوينچي در قرن شانزدهم، در چنين روزي ـ22 آذر ماه (13 دسامبر) ـ به دنياي هنر معرفي شد.
به گزارش ايسنا، لئوناردو داوينچي كه در قرن شانزدهم تابلو موناليزا را روي تابلو از چوب درخت سپيدار و با رنگ روغن خلق ميكرد، هرگز تصور نميكرد كه اين اثر بينظير روزي به يكي از ارزشمندترين ميراث هنري دنيا تبديل شود. اين تابلو كه به جهت چهرهي خاص زني كه به تصوير كشيده شده به لبخند ژكوند نيز معروف است در دورهي رنسانس در فلورانس توسط داوينچي كشيده شد و هماكنون در موزهي لوور پاريس نگهداري ميشود.
داوينچي در سال 1503 يا 1504 در ايتاليا شروع به خلق اين اثر هنري كرد و به گفتهي «جورجيو واساري»، از معاصران وي، داوينچي پس از چهار سال كار به روي اين تابلو، آن را نيمه تمام رها كرد، اما سه سال بعد، پس از سفر به پاريس آن را دوباره از سرگرفت و مدتي پيش از مرگ در سال 1519 آن را به اتمام رساند.
داوينچي در سال 1616 به دعوت پادشاه فرانكو اول اين تابلو را از ايتاليا به فرانسه برد و پس از مرگ، پادشاه فرانكو آن را خريداري كرد تا آن كه بعدها در اختيار لويي چهاردهم قرار گرفت.
لويي چهاردهم شاهكار داوينچي را به كاخ ورساي منتقل كرد و پس از انقلاب فرانسه در موزهي لوور جاي گرفت، اما بعدها ناپلئون اول آن را به اتاق خواب خود منتقل كرد؛ هرچند بار ديگر به موزهي لوور بازگشت.
گمانهزنيهاي زيادي دربارهي مدل و چشمانداز اين تابلو نقاشي وجود دارد، مثلا اينكه داوينچي در خلق اين اثر كمال صداقت را داشته و در به تصوير كشيدن زيبايي اين زن اغراق نكرده است و يا اينكه به ادعاي كارشناسان هنري چين، زمينههاي پشت تصوير برگرفته از نقاشيهاي چيني است. عنوان اين نقاشي نشات گرفته از توضيحي است كه «جروجيو واساري» در شرح حال خود از داوينچي، 31 سال پس از مرگ او نوشت.
وي معتقد بود كه داوينچي اين نقاشي را براي فرانچسكو دل ژكوند، تاجر ابريشم اهل فلورانس كشيد و پورتره همسر وي، موناليزا بوده است.
شهرت تابلو موناليزا در 22 اوت 1911 پس از سرقت در موزهي لوور دو چندان شد. پليس فرانسه در بازجوييهاي خود حتي پابلو پيكاسو را نيز احضار كرد. در حالي گمان ميرفت كه اين شاهكار بينظير ديگر براي هميشه از دست رفته است، دو سال بعد سارق واقعي كه از كارمندان موزه بود، شناسايي و دستگير شد. وي قصد داشت اين تابلو را به مسوولان موزه فلورانس بفروشد.
موناليزا در سراسر گالريهاي ايتاليا به نمايش درآمد و پس از آن در سال 1913 به لوور بازگشت. سال 1956 با اتفاقات ناخوشايندي براي تابلو موناليزا همراه بود. ابتدا قسمتهاي پايين اين تابلو توسط اسيد از بين رفت و در دسامبر همان سال، يك شهروند اهل بوليوي سنگي بر روي آن پرتاب كرد كه آرنج سمت چپ تصوير اين زن را تخريب كرد. استفاده از شيشه ضد گلوله اين اثر هنري گرانقيمت را در برابر حملات بيشتر مصون نگه داشت تا اينكه در آوريل 1974، يك زن معلول كه نسبت به سياستهاي موزهي ملي توكيو در قبال معلولان معترض بود، هنگام برپايي گالري ويژهي نمايش موناليزا بر روي آن رنگ قرمز پاشيد. اخيرا دو پژوهشگر اسپانيايي با انجام آزمايشهاي متعدد معماي لبخند ژكوند كه مرموزترين تابلو داوينچي است را رمزگشايي كردند.
به گفتهي آنها، جريانهايي از اطلاعات وجود دارند كه به آنها «كانال» گفته ميشود. اين كانالها دادههاي مربوط به بزرگي، نور و موقعيت يك شئي را رمزگذاري ميكنند و موجب ميشوند كه هر بار به لبخند ژكوند نگاه ميشود، يك درك متفاوت از حالت آن استنباط شود.
به گزارش تيترآنلاين، به باور بسیاری از مردم، راز این نقاشی در لبخند اسرارآمیز مونالیزا نهفته است، لبخندی که لحظهای پدیدار میشود و لحظهای دیگر محو میشود.
اما اگر شما نیز تاکنون لبخند مونالیزا و اینکه چرا یک لحظه شاداب و لحظه دیگر جدی است را جزو اسرار سربهمهر لئوناردو داوینچی بهشمار میآوردید، متاسفانه باید بگوییم این راز داوینچی نیز حل شد. پژوهشگران فهمیدهاند که دلیل لبخند مرموز مونالیزا، این است که چشمان شما سیگنالهای درهمی را در مورد لبخند او به مغز ارسال میکند.
لوئیز مارتینز اوترو، روانشناس موسسه روانشناسی آلیکانته اسپانیا که همراه با دیهگو آلونسو پابلوس این تحقیقات را انجام میدهد، در گفتگو با نیوساینتیست گفت: «سلولهای مختلف شبکیه چشم، دستههای مختلفی از اطلاعات را به مغز میفرستند. این سیگنالها یا کانالها، اطلاعات اندازه شیء، وضوح، روشنایی و مکان آن را در محوطه بصری به رمز در میآورند. گاهی اوقات یک کانال از کانال دیگر پیشی میگیرد و شما لبخند را میبینید؛ دیگر زمانها کانالهای دیگر پیروز میشوند و شما لبخندی مشاهده نمیکنید.»
این نخستین بار نیست که دانشمندان این شاهکار لئوناردو داوینچی را بررسی میکنند. در آغاز، این توضیح ارایه شد که داوینچی برای رسم لبخند از رنگهایی استفاده کرده که سلولهای حساس به نور مستقر در اطراف شبکیه را تحریک میکند؛ وقتی فرد به جایی غیر از لبها تمرکز کند، این سلولهای استوانهای تحریک میشوند و لبخند ظاهر میشود. در سال 2000 / 1379، مارگارت لیوینگ استون، روانشناس دانشکده پزشکیهاروارد نشان داد که لبخند مونالیزا از زوایای کناری واضح تر از مرکز است و در سال 2005 / 1384، یک تیم آمریکایی اعلام کرد که خشهای تصادفی در مسیر شبکیه تا قشر بینایی معین میکنند که ما لبخند را ببینیم یا نه.
نظرات بينندگان: ۱ نظر انتشار يافته ۰ نظر در صف انتشار ۰ نظر غيرقايل انتشار
كوروش سواري
۱۳۸۹-۱۰-۱۲ ۱۰:۲۹:۴۲
در تمام اثر هاي هنري دنيا اثاري از احساس هنر مند ان ديده ميشود !!اما چرا موناليزا تا اينقدر مورد بحث واقع ميشود!!؟...تاريخ سازي يا ساختن هويتي كه وجودندارد بيماري است كه در بيشتر كشورهاي دنيا رو به افزايش است(مخصوصا در قاره سبز)..بنا به نبود اثار باستاني در اين ممالك و ديگر مختصات ديگر شروع به جمع اوري نظرات و ابهاماتي بي اساس وساختگي در باره اثرهاي هنري زيبا و چشم نوازي هم چون موناليزا نمودند!!! كه بگويند ما هم داريم!!... (1822)