گفتههاي مسئولين در اين شرايط حالت فانتزي پيدا کرده و در مواردي گويا که مربوط به عوالم ديگرو در ارتباط با مردم ديگر سرزمينها ميباشد
تاريخ انتشار: دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۰۰
در شرايطي که عرصه بر مردم تنگ است و مردم در مضيقه قرار دارند تدبيرها چنان کار ساز نبوده وتاکنون گرهي گشوده نشده است مرور نوسانات کنوني و نحوه پاسخگويي مسئولان مربوطه بخصوص مسئولان اقتصادي و وعدههاي زنجيروار آنان هيچکدام منتبح به نتيجه و راهگشا نبوده است جيب مردم هر روز خالي تر و بر قدرت مالي آنان کاسته شده و ارزش دارايها يشان به حداقل ممکن رسيده است گفتههاي مسئولين در اين شرايط حالت فانتزي پيدا کرده و در مواردي گويا که مربوط به عوالم ديگرو در ارتباط با مردم ديگر سرزمينها ميباشد.
نکته مهم در اين ميان اينستکه مردم ما هر گاه که در معرض تهديد خارجي قرار ميگيرند و تحت فشارهاي دشمن ساخته به سختي ميافتند به خوبي راههاي برون رفت و تحمل شرايط را در مييابند و با هوشمندي و تدبير خود زيانهاي آن را به حداقل ميرسانند چون مردم زلزله آذربايحان را بلاي طبيعي ميدانستند و نقش عوامل انساني را ناچيز و بدون تاثير ميديدند هم مصيبت زدهها به نيکي شرايط را درک کردند و با آن کنار آمدند و هم اقشار مختلف مردم از سراسر کشور چنان به حرکت آمدند که اگر ضرورتها و شرايط اجازه ميداد تمام ايرا ن در منطقه حاضر ميشد و هر کس به هر آنچه داشت به کمک ميآمدند و خرابيها را به طرفة العيني جبران ميکردند و مگر همين مردم نبودند که در طول دفاع مقدس برغم فشارهاي زندگي و پايين بودن سر آنه در آمدشان با طيب نفس و رضايت خاطر نه فقط دارايي شان را با رزمندگان تقسيم کردند بلکه بهترين و گرانمايه ترين سرمايه زندگي خود را که عبارت بود از فرزندان رشيدشان را نيز تقديم کردند پير زني که تمام دارايي اش چند تخم مرغ بود با تمام خلوص آن را در سبد ميگرفت و تقديم ميکرد توده مردم کمبودها ي آن روزها را با شکيبايي تحمل ميکردند و سختيها را با هم شريک ميشدند و داراها به ندارها مدد ميرساندند و ندارها بخاطر غصه نداري افسرده و پژمرده نميشدند فضاي عمومي و ارزشهاي حاکم اجازه احتکار و گران فروشي و کم فروشي را نميداد برخورداري مادي و رفاه فردي از چنان ارزشي برخوردار نبود که ديگران در حسرتش بسوزند و براي بدست آوردنش حاضر به هر تخلفي باشند امّا امروزکه هم سطح زندگي مردم غير قابل قياس با آن روزها ست و هم اينکه کشور در حال جنگ مستقيم و فيزيکي نيست ولي به دليل تغيير ارزشها شرايط به گونه اي است که تحمل مردم کم شده و مداراي آنان به حداقل رسيده است آن روزها باورهاي مردم دست نخورده بود و مددرسان بود ولي امروز در نتيجه وعدههاي بدون پشتوانه و عملکردهاي منافقانه دچار دگر ديسي شديد شده است.
مردم چطور بايد بپذيرند که مشکلات ناخواسته و دشمن خواسته عامل شرايط کنوني است در حالي که خود شاهد تناقضات بسيار هستند از يکطرف بنام کمبود منابع هر روز مجبورند بخشي از نيازهاي فوري و حياتي خود را صرف نظر نمايند از سوي ديگر مطابق آمارها و مشاهده صحنه عمومي نظاره گر مسابقه ثروت و مکنت بدون محنت عده اي نو کيسه ميباشند از يکسو خيل عظيمي از مردم نسخه بدست براي نجات جان بيمارشان آواره خيابان و داروخانه هستند هر کجا که سرک ميکشند با جواب نداريم چون تحريم هستيم مواجه ميشوند و از سوي ديگر ويراژعده اي جوان و نوجوان با گران ترين خودروهاي بازارهاي جهاني در جلوي چشمشان غره ميروند گويا تحريم فقط براي اين بخش از مردم هست تحريم نه فقط زندگي عده اي را دچار نوسان نکرده که نان سفره شان را دو چندان هم کرده است آخر اين گروه به دليل دسترسي به منابع از محدوديتها براي خود رانتي ساخته اند که در شرايط عادي قادر به آن نبودند در گذشته محدوديتها قدرت رانت سازي نداشت ولي اکنون به هر بخش که نيک بنگري گروهي که چونان غارتگران گنج قارون بي رحمانه به جان منابع افتاده اند هويداست اين شکافت هاست که اخلاق مردم را تغيير ميدهد خلف وعدهها ست که مردم را نسبت به همديگر بي رحم ميکند ناراستي هاست که دروغ و دغل و حيله را در جامعه رواج ميدهد خلاصه آتش زيانهاي تخريب و سرقت اخلاق مردم به مراتب سوزاننده تر از آتش خالي شدن جيب مردم است پس لطفاً به اخلاق مردم رحم کنيد.