من نويسنده با هر گونه تظاهر و خودنمايي و تلف كردن وقت دولت و ملت مخالفم و عقيده دارم ما به قدري مشكلات و كارهاي روي زمين و بزرگ در پيش داريم و امكانات كشور به حدي زياد و فضاي كار البته با كمي تفكر و مداقه و دورانديشي فراهم است كه به كارهاي سطحي و خودنمايي و تظاهر نيازي نداريم.
چند روز پيش از دوستي شنيدم (ولي خود نديدم) كه در تلويزيون مصوبه اي خوانده و اعلام شده و مقرراتي براي مساحت اتاق وزيران، استانداران و مقامات دولتي وضع شده است كه اندازه دفاتر كار آقايان نبايد بيش از اين طول و عرض باشد؛ وزير 80 مترمربع، استاندار 70 مترمربع و معاونان وزرا 40 مترمربع و... بنده از كساني بوده و هستم كه از اينكه بعضي از آقايان وزيران، معاونان وزيران، استانداران، مديران عالي، شهرداران و رؤساي ادارات دولتي، حتي فرمانداران و بخشداران و شهرداران شهرهاي كوچك هر كدام براي خود دفاتري مانند دفتر استالين و موسوليني راه انداخته اند، بسيار دلخور هستم. روزي كه براي ديدن شهردار يكي از شهرهاي كوچك پيرامون تهران رفته بودم، ديدم جناب شهردار دفتر ودستكي براي خود تدارك ديده كه انگار رئيس جمهور يا صدراعظم كشور فرضي «لي لي پوت» در داستان سفرهاي گاليور است! باور كنيد، دفتر و ديوانخانه جناب شهردار بزرگتر از دفتر هوارد هيوز، ميلياردر آمريكايي و بيل گيتس رئيس هيأت مديره مايكروسافت و نيز بزرگتر از دفتر مدير هواپيمايي لوفت هانزا بود!
مرحوم دكتر محمود تفضلي كه سالها وابسته فرهنگي ايران در هند بود، مي گفت: وقتي شاه در سال 1335 بنابه دعوت دولت جمهوري فدرال هند به دهلي نو سفر كرد، از ديدن عمارت كهنه اي كه اقامتگاه رسمي رئيس جمهور هند، مرحوم «رادهاد كريشنا» بود و نيز عمارت كهنه نخست وزيري هند كه جواهر لعل نهرو در آنجا زندگي مي كرد و امور دولت شبه قاره اي هند را مي گرداند، مبهوت شد.«رادهاد كريشنا» از خودرويي انگليسي كهنه لرد «مونت باتن»، فرماندار كل و نايب السلطنه سابق هند در دوران استعمار استفاده مي كرد، زيرا كنگره هند اجازه خريد خودروي جديد براي رياست جمهوري را نمي داد. گاهي «نهرو» مسافت نزديك را با دوچرخه مي پيمود كه ورزش هم كرده باشد.اين كساني كه تلاش مي كنند بر طول و عرض دفاتر خود بيفزايند يا خرج و هزينه سنگين و ده ها، بلكه صدها ميليارد توماني بناهاي نو را برگردن بيت المال و دولت بيندازند، احتمالاً از عقده هاي روحي بخصوص عقده «حقارت» رنج مي برند و خودشان هم بي خبرند.
از عمارت پارلمان انگلستان در ساختمان با عظمت «وست منيستر» ديدن مي كردم (1355 ه.ش) باور كنيد از نيمكتهاي چوبي، فضاي كوچك مستطيلي تنگ و جايگاه لردها و نيز اعضاي مجلس مبعوثان (عوام) تعجب كردم.
در سالهاي 1335 به بعد با آن سناتورهاي پير و زهوار در رفته مجلس سناي ايران، حدود پنجاه ميليون تومان، مبلغ بي زبان آن زمان را كه بعدها تا صد ميليون تومان آن زماني (معادل 450 ميليارد تومان امروز) افزايش يافت، خرج مجلس سنا كردند تا مثلاً آبروي مملكت در برابر خارجيان حفظ شود! همه مبلمان اين كاخ با عظمت از خارج وارد شد. حتي موكت ايتاليايي به جاي فرش ايراني از خارج آوردند و سنگهاي رويين و موزاييك و... و آن دو ستون كذايي فلزي كه بعدها سياه شد، از اروپا خريداري شد.
اين كارها كه متأسفانه هنوز هم تكرار و باز هم تكرار مي شود، در كشوري انجام پذيرفت كه 10 سال پيش از آن در سال 1326 وقتي اداره تشريفات دولت وقت آمريكا تصميم گرفت 260 باب اتاق كاخ «بلرهاوس» يعني كاخ پذيرايي نهاد رياست جمهوري آمريكا را تزيين و مفروش كند، همه كارشناسان دكوراسيون در آمريكا نظر دادند كه در هيچ كشوري مانند ايران قالي عالي و نفيس با عمر جاوداني بافته نمي شود و سفير وقت آمريكا در ايران آقاي «جرج آلن» به كارگاه هاي قاليبافي كاشان و كرمان سفارش داد 260 تخته قالي عالي ايراني تهيه كنند كه همه با هواپيما به آمريكا فرستاده شد.وقتي دكتر مصدق در اواخر مهرماه 1330 به واشنگتن رفت و پرزيدنت «ترومن» ضيافتي پانصد نفري به افتخار او داد، مصدق از ديدن آن همه قالي ايراني كه اتاقهاي عالي ترين كاخ پذيرايي آمريكا را مفروش كرده بود، حيرت كرد و شادمان شد و گفت: اين ملت با فرهنگ و كهن ايران است، حالا شما رفتار انگلستان، متحد خود را با اين ملت مورد داوري قرار دهيد.بگذريم، بخشنامه دولت در اين مورد بسيار دير صادر شده و الان هم لزومي ندارد اتاق وزيران و استانداران و مديران عامل و معاونان وزرا را متركشي كنند و خرج بنايي بتراشند كه درست 70 متر بيشتر نباشد !دولت يا هر مقام تصميم گيرنده نبايد اين بخشنامه را عطف به ما سبق كند؛ زيرا من مطمئن هستم از فردا هزينه هاي زيادتري سربار بودجه دولت شده و احتمالاً ساختمانهاي جديدتري ساخته مي شوند كه با بخشنامه جديد تطبيق كنند!