دستفروشان در تمام كشورهاي دنيا فعالند اما تفاوت ما با كشورهاي ديگر اين است كه آنها اين دستفروشان را ساماندهي كردهاند و در مكانهاي مشخص سر و سامان دادهاند در حالي كه اين اتفاق هنوز در كشور ما رخ نداده است
تاريخ انتشار: شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۲۳:۲۰
تهيه کننده : مريم خباز
دستفروش اينجا، دستفروش آنجا، دستفروش همه جا، از همان اول صبح تا پاسي از شب، داخل اتوبوس، كنار خيابان، در حاشيه اتوبان، درون يك كوچه، مقابل پايانه مسافربري، روي پل عابر پياده و حتي زير زمين! زن و مرد و بچه و پير و جوان فرقي نميكند چون حكايت نياز است و نداشتن سرمايه و غيرتي كه نميگذارد بيكار بمانند. سالهاست مسوولان شهري وعدههايي براي ساماندهي دستفروشان دادهاند اما در نزديكي عيد وعدهها فراموش ميشود و دستفروشان ميمانند.
كسي كه سرمايه كافي ندارد تا مغازهاي دست و پا كند، كسي كه همه دارايياش همان چند تكه كالاست كه در بساطي محقر پهن كرده، كسي كه چشم اميدش براي ادامه زندگي به دستفروشي است يا كسي كه نانآوري ندارد و براي تامين مخارجش اميدي به هيچكس ندارد، هر چند ميداند حضورش مانع كسب مغازهداران است و ممكن است اكيپهاي مبارزه با سد معبر شهرداري هر لحظه سر برسند، اگر دستفروشي نكند بايد چه كار كند؟ پاسخ اين پرسش هنوز معلوم نيست چون اگر پاسخي براي اين سوال متصور بود، حتما تاكنون مسوولان چارهاي براي آن انديشيده بودند.
دستفروشان در تمام كشورهاي دنيا فعالند اما تفاوت ما با كشورهاي ديگر اين است كه آنها اين دستفروشان را ساماندهي كردهاند و در مكانهاي مشخص سر و سامان دادهاند در حالي كه اين اتفاق هنوز در كشور ما رخ نداده است. چندي قبل شهرداري شهر جنگزده بغداد اعلام كرد فروشندگان خياباني تنها در صورت دريافت مجوز رسمي، مجاز به فروش كالاهاي خود هستند. اين در حالي است كه شهرداري ضمن صدور مجوز، كيسههاي بازيافت يارانهاي را نيز در ميان فروشندگان توزيع ميكند تا آنها به جاي پراكندن بيحساب و كتاب زباله در خيابان و پيادهروها به جمعآوري آنها تشويق شوند.
در كشور ما شهرداريهاي هيچيك از شهرها حتي تا اين مرحله نيز پيش نرفتهاند و فقط هرازگاهي به نام ساماندهي دستفروشان آنها را از چند منطقه جمع ميكنند و بدون آن كه محلي جايگزين برايشان تعريف كنند به ظاهر آنها را جمعآوري ميكنند، غافل از اينكه دستفروشان بزودي از مكاني ديگر سر درميآورند. در اين ميان اتفاق ديگري نيز ميافتد يعني كتك خوردن و توهين شنيدن دستفروشان از برخي ماموران اكيپهاي سد معبر و گاهي اوقات از دست دادن اجناسشان. پس مشخص است كه در چنين شرايطي نهتنها اوضاع بهتر نميشود بلكه وضعي شبيه بازي تعقيب و گريز پيش ميآيد كه در آن دستفروشان با دلهره ميگريزند و ماموران آنها را دنبال ميكنند تا به دامشان بيندازند.