خبر كمي عجيب بود پژو از ايران ميرود اما اين خبر نه از طريق پژو و نه از طريق ايرانخودرو اعلام شده بود. منبع خبر شركت جنرالموتورز آمريكا بود كه حالا با خريد تنها 7 درصد از سهام پژو اين شركت را مجبور به خروج از ايران كرده است. جنرالموتورز شركتي كه در دهه 50 شمسي براي اولين بار خارج از خاك آمريكا خودروهايش را در ايران توليد ميكرد، مدتهاست گويي شمشيرش را از رو بسته است. زماني جنرالموتورز با خريد سهام دوو اين شركت كرهاي را چنان از ايران خارج كرد كه مديران شريكش يعني كرمانخودرو بهتزده شدند. پس از اين اقدام، كرمانخودرو هرچه كرد نتوانست به روزهاي اوج بازگردد. اين شركت حالا محصولات شركت چري چين را توليد ميكند؛ آيا حالا سرنوشت كرمانخودرو در انتظار ايرانخودرو است. شايد در ابتدا خبر خروج پژو از ايران تنها شبيه يك اقدام تبليغاتي باشد اما برخي از خبرها حاكي است دفتر پژو در ايران تعطيل شده و برخي از مهندسان پژو نيز به ايران بازنگشتهاند البته در تماس با ايرانخودرو اين شركت مدعي است هماكنون مهندسان پژو در ايران در حال كار كردن هستند. با اين همه عدهاي ميگويند رفتن پژو از ايران و خروج مهندسانش به تدريج خواهد بود و آنها طي مدت شش ماه ايران را ترك خواهند كرد. در ميان اين خبرهاي ضد و نقيض و در حالي كه معلوم نيست كدام خبر صحيح است، موضع شركت پژو فرانسه همچنان چندان روشن نيست و به نظر ميرسد اين شركت همچنان دست به عصا ميخواهد بازار ايران را حفظ كند. با اينكه گفته ميشود شركت جنرالموتورز قول بازار جايگزين را به پژو داده اما بازار ايران براي پژو بيش از 10 درصد از كل بازارش را شامل ميشود و حتي به نظر ميرسد در صورت بسته شدن كامل دفتر پژو باز هم اين شركت دست شركتهاي زيرمجموعه خود براي فروش قطعات به ايران را باز خواهد گذاشت. حتي گفته شده پژو قبل از خريد سهامش توسط جنرالموتورز حدود يك سال قطعات پژو 206 را به ايران پيشفروش كرده است. در اينباره يكي از منابع آگاه در فرانسه به شرق ميگويد پژو مشكل اساسي براي حمل قطعات و مبادلات مالي به ايران پيدا كرده و تقريبا اين روند از اسفندماه سبب كاهش واردات قطعه از فرانسه شده است البته فشار جديد جنرالموتورز هم مزيد بر علت شده و به همين دليل پژو در ظاهر سعي ميكند نشان دهد با ايران قطع همكاري كرده ولي در پشتپرده تبادل تجاري با ايران را ادامه ميدهد. در اين شرايط پيشبيني ميشود حداقل 40 درصد فعاليتهاي پژو با ايران كاهش يابد. حال اگر فعاليتهاي پژو با ايران كاهش يابد يا در بدترين سناريو اين فعاليتها قطع شود، آيا سرنوشت كرمانخودرو در انتظار ايرانخودرو است يا اين شركت مسير ديگري را ميتواند طي كند. جايگزينهاي پژو هماكنون ايرانخودرو به غير از پژو دو شريك بزرگ ديگر دارد رنو و سوزوكي. البته شركت سوزوكي به دليل بازار آمريكا اگر فشار بيشتري به آن وارد شود، بازار ايران را فداي بازار آمريكا نخواهد كرد اما استراتژي رنو كاملا متفاوت است. پيمان كارگر، مديرعامل شركت رنوپارس در گفتوگو با شرق گفته است ما در بازار آمريكا حضور نداريم و استراتژي ما ادامه حضور و گسترش فعاليت در ايران است. وي در پاسخ به اين سوال كه در صورت خروج پژو آيا جاي اين شركت را در ايران پر خواهيد كرد يا خير، گفت: ما دوست داريم با رقبا در بازار حاضر باشيم چرا كه حضور رقبا به ما انگيزه ميدهد ولي ما طبق برنامه خود قصد افزايش توليد در ايران را داريم و سعي ميكنيم به تقاضاي بازار ايران پاسخ دهيم و در همين راستا به شركاي خود در ايران مدلهاي جديد هم عرضه ميكنيم طبق برنامه قبلي هم بر روي پلتفرم x90 مدلهاي جديدي هم در ايران توليد خواهد شد و فكر ميكنم شرايط جديد سبب ميشود تمايل شركاي ما هم براي توليد مدلهاي جديد رنو در ايران بيشتر شود. رنو هم بالطبع در چنين شرايطي رغبت بيشتري براي توليد در ايران دارد. البته غير از پژو، ايرانخودرو همكاريهايي نيز با شركت چري چين در گذشته داشته و برخي اخبار تاييدنشده هم حاكي از اين است كه اين شركت در حال مذاكره با تاتاموتورز هند است ولي از ديد برخي كارشناسان در اين وضعيت حركت ايرانخودرو به سمت شركتهاي خودروساز چيني و هندي اشتباه است چرا كه اين شركت با كمي تلاش ميتواند محصولات خود مانند سمند، رانا و دنا را تقويت كرده و گسترش دهد. پس از طراحي سمند ادامه اين پروژه چندان جدي پيگيري نشد چرا كه هزينه بالا و سختي راه در حالي كه امكان جايگزين كردن يك محصول خارجي وجود داشت چندان منطقي به نظر نميرسيد. خودرو سمند در سال 1378 روي پلتفرم پژو 405 و با كمك شركت فرستاتوموتيو انگلستان طراحي شده بود در ادامه با طراحي موتور Ef7 با شركتهاي آلماني موتور اين خودرو ميتوانست گزينهاي غير از موتور پژو داشته باشد با اين همه امكان تامين موتور از پژو سبب شد اين پروژه نيز چندان جدي پيگيري نشود و تاكنون ظرفيت توليد اين موتور نيز به ظرفيت مناسبش نرسيده است. شايد سختي راه سبب شد طراحي باقي قطعات در ايرانخودرو مانند سيستم ترمز و فرمان و فنربندي هيچگاه به صورت جدي پيگيري نشود چرا كه پژو آن قطعات را آماده و با هزينه كمتر در اختيار ايرانخودرو قرار ميداد، براي همين ايرانخودرو براي پلتفرم جديد به فكر استفاده از پژو 307 افتاد توافقات اوليه انجام شد ولي هيچگاه محصول اين طرح نيز اجرايي نشد. خودروهاي بعدي از جمله رانا و دنا كه قرار است در سال 91 به توليد برسند نيز يكي بر روي پلتفرم پژو 206 و ديگري بر روي پلتفرم پژو 405 توسعه يافتهاند و از مجموعه پلتفرم اين خودروها تنها گزينه ايراني موتور ef7 و ef4 است كه با توجه به وجود موتور tu5 پژو، ايرانخودرو باز هم به نظر ميرسيد آنگونه كه بايد تمايلي به اين موتورها نشان نميداد. با اينكه موتورهاي ef7 و ef4 از نظر فني بسيار بهتر از موتورهاي پژو هستند اما سختي ساخت داخل سبب شده بود ايرانخودرو گزينه سادهتر يعني استفاده از موتورهاي پژو را در اولويت قرار دهد اما حالا با كاهش يا قطع همكاري با پژو اين موتورها ميتوانند مورد توجه قرار گيرند و از سوي ديگر اجراي طرحهايي مشابه پروژه موتور ملي با كمك مشاوران خارجي براي سيستم فنربندي و باقي ناداشتههاي فني خودرو نيز دوباره انگيزه اجرايي پيدا ميكند. در اينباره يك استاد دانشگاه معتقد است اگر در اين شرايط ايرانخودرو با تحمل سختي به سمت استفاده از موتورهاي طراحي مشتركش و به دست آوردن دانش طراحي باقي قطعات موتور توسط مشاوران خارجي باشد عملا كاهش همكاري با پژو سبب يك جهش در صنعت خودرو خواهد شد. در ارتباط با اين موضوع يكي از مديران ايرانخودرو هم ميگويد رفتن پژو مانند تيغ دودم است اگر ايرانخودرو حاضر باشد يك سال كاهش توليد را تحمل كند و به دنبال استفاده از محصولات خودش و توسعه آن مانند سمند رانا و دنا باشد و باقي قطعات پژو 206 و سمند و پژو 405 را داخلي كند، اين شركت با يك جهش خوب روبهرو ميشود ولي اگر بخواهد به هر طريقي ثابت كند كه كم نياورده و سعي كند تا با واردات قطعات چيني و هندي خطوط توليد خود را سرپا نگه دارد و نگذارد كاهش توليد اتفاق بيفتد با قرباني كردن كيفيت هم به مشتريان زيان رسانده و هم فرصت توسعه را از قطعهسازان ايراني گرفته است. هماكنون بيش از 90 درصد قطعات سمند، پژو 405 و پژو پارس داخليسازي شدهاند، هر سه خودرو روي يك كفي مشترك قرار دارند. پژو 206 نيز بيش از 70 درصد قطعاتش ساخت داخل شده است. اين كارشناس معتقد است داخليسازي باقي قطعات 206 كه عددي بين 40 تا 20 درصد ارزيابي ميشود حدود 18 ماه زمان نياز دارد و احتمال كاهش شديد توليد اين خودرو در چنين شرايطي وجود دارد از طرفي توليد خودروهايي مانند پژو 206 اتوماتيك ديگر ممكن نخواهد بود و موتور 1300سيسي پژو 206 هم به دليل درصد بالاي قطعات وارداتي امكان توليد ندارد ولي موتور 1500 سيسي پژو 206 به دليل حجم بيشتر قطعات ايراني طي مدت دو سال قابليت دوباره توليد پيدا خواهد كرد. در مورد گيربكس پژو 206 هم امكان داخليسازي وجود ندارد ولي ميتوان گيربكس سمند و پژو 405 را با تغييراتي در پژو 206 و خودرو رانا كه پلتفرمي مشابه پژو 206 دارد استفاده كرد. برخي ديگر از قطعات مانند ecu يا كامپيوتر موتور هماكنون قابليت داخليسازي ندارند ولي ميتوان اين قطعات را از كره تامين كرد. اين كارشناس معتقد است اگر هماكنون به جاي داخليسازي قطعات و توسعه محصولات خودمان به سمت قطعات چيني و هندي و خودروهاي اين كشورها برويم، وضعيت را بدتر كردهايم چرا كه عملا پولي را كه ميتوانستيم به جاي كارگر فرانسوي به كارگر ايراني بدهيم راهي جيبهاي كارگران چيني كردهايم.