"در حالي كه معمر قذافي يكشنبه شب از ملت ليبي خواست كه طرابلس را از حمله مخالفان نجات دهند، اما به نظر ميرسد كه حكومت 42 ساله وي رو به پايان است."
خبرگزاري رويترز در گزارشي درباره معمر قذافي، ديكتاتور ليبي آورده است: "در حالي كه حكومت زينالعابدين بنعلي و حسني مبارك، رهبران سابق تونس و مصر كه همسايگان ليبي هستند در برابر انقلابهاي مردمي سرنگون شدند، اما معمر قذافي در برابر نيروهاي سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) و مخالفان خود جنگي تمامعيار به راه انداخت، اما نتوانست مانع اين شود كه مخالفان كنترل شهرهاي ليبي را در دست بگيرند.
قذافي طي دوران زمامداري خود كه بيش از 40 سال طول كشيد، شخصيتي خونخوار و عجيب داشت.
وي در سفرهايش به كشورهاي ديگر در چادر زندگي ميكرد. محافظانش زن بودند و همواره آمادگي اين را داشت كه مخالفان خود را اعدام كند و تانك را روانه آنها كند!
در اكثر دوران حكومت قذافي وي جايگاهي ويژه در ليست افراد مورد غضب كشورهاي غربي به خود اختصاص داد، اما همچنان در داخل ليبي از طريق از بين بردن مخالفان و عدم پذيرش تعيين جانشين، قدرت را در دست داشت.
وي با اعلام دست كشيدن از برنامهاش جهت دستيابي به سلاحهاي كشتار جمعي در برابر لغو تحريمها عليه ليبي خود را به غرب نزديك كرد، اما نتوانست مانع رسيدن جريان انقلابها در كشورهاي عربي به ليبي شود.
دادگاه بينالمللي كيفري كه مقر آن در شهر لاهه هلند قرار دارد، هماكنون قذافي، پسر دومش سيفالاسلام و رئيس سازمان اطلاعاتياش عبدالله السنوسي را به دليل ارتكاب جنايتهاي ضدبشري و برنامهريزي براي قلع و قمع قيام مردمي تحت پيگرد قرار داده است.
هنگامي كه ليبي كه يك كشور توليدكننده نفت است، وارد جنگ داخلي شد ارتش قذافي با شدت هرچه تمامتر عليه مخالفان خشونت به كار گرفت و هنگامي كه قيام مردمي در اواسط ماه فوريه گذشته در ليبي آغاز شد، صدها تن از مخالفان در بنغازي و ساير شهرهاي اين كشور به قتل رسيدند.
فشارهاي بينالمللي عليه قذافي بيشتر شد و در نهايت ناتو اقدام به بمباران تانكها، توپها و پايگاههاي ويژه قذافي در طرابلس كرد كه در نتيجه سيف العرب، كوچكترين پسر وي و سه تن از نوادگانش در يكي از اين بمبارانها كشته شدند.
رونالد ريگان، رئيسجمهور اسبق آمريكا قذافي را 'سگ هار'، ناميده بود و در سال 1986 هواپيماهاي جنگي آمريكا را جهت بمباران منطقه باب العزيزيه كه مقر اقامت قذافي است، فرستاد كه در نتيجه اين حمله 60 تن از جمله دخترخوانده قذافي كشته شدند.
آمريكا اين حمله را در پاسخ به انفجار هواپيماي يك كلوپ شبانه در برلين كه محل آمد و شد سربازان آمريكايي بود، انجام داد.
قذافي مشهورترين و اولين سخنراني خود پس از قيام مردم را از ساختماني ايراد نمود كه طي بمبارانهاي سال 1986 هواپيماهاي آمريكايي ويران شده بود و طي 25 سال گذشته عمليات بازسازي در آن انجام نشده بود.
وي طي اين سخنراني در كنار مجسمهاي به شكل دستي كه هواپيماي جنگي آمريكا را در دست گرفته، مخالفان را به شديدترين مجازاتها تهديد كرد.
وي طي سخنرانيهايي كه از تلويزيون پخش ميشد، از قيام مردم در شرق ليبي انتقاد كرد و مخالفان را موش و مزدور خارجي خواند و اعلام كرد كه آنها به دست اسامه بنلادن رهبر سابق القاعده شستوشوي مغزي شده و تحت تاثير قرصهاي روانگردان قرار گرفتهاند!
چندبار گزارشهايي مبني بر اينكه قذافي در بمبارانهاي ناتو كشته و يا زخمي شده، منتشر شد اما وي هر بار در تلويزيون سخنراني ميكرد و اين شايعات را تكذيب ميكرد.
در ماه مه وي نيروهاي ناتو را مورد تمسخر قرار داد و گفت كه آنها هيچ موقع نميتوانند وي را پيدا كنند.
وي در پيامي صوتي كه از تلويزيون الجماهيريه كه همان تلويزيون رسمي ليبي است، پخش شد، اعلام كرد كه 'صليبيهاي ترسو' نميتوانند وي را پيدا كنند، چراكه وي در جايي اقامت دارد كه آنها هرگز قادر به شناسايي آن نيستند.
پس از اين نيز چندين بار ديگر تنها پيامهاي صوتي وي از تلويزيون رسمي ليبي پخش شد تا مخفيگاهش لو نرود.
مدتي پيش نيز شايعاتي از سفر قذافي به ونزوئلا منتشر شد اما در آن موقع ديكتاتور ليبي اعلام كرد كه هرگز به كشور ديگري نخواهد رفت و ليبي را ترك نخواهد كرد، چراكه ميخواهد در اين كشور 'شهيد' شود.
وي تاكيد كرد كه همچنان به مقاومت ادامه خواهد داد و مخالفان را به مزدوري نيروهاي بيگانه و القاعده متهم كرد.
قذافي كه داراي يكي از طولانيترين دوران زمامداري در سطح جهان است، دولتي رسمي ندارد و اسم وي نزد مردم ليبي 'برادر، رهبر انقلاب'، است.
عشق وي به خودنمايي و دلقكبازي در سفرهاي خارجياش كاملا نمايان بود، چراكه وي هميشه در چادرهاي باديه نشينان اقامت ميكرد و دهها تن از زنان از محل اقامت وي محافظت ميكردند.
وي طي ديدار سال گذشته خود از ايتاليا جهت گسترش روابط دوجانبه با اين كشور، با دعوت از صدها جوان ايتاليايي جهت پذيرش دين اسلام غوغايي به راه انداخت.
همچنين بسياري از نامههاي ديپلماتيك مقامات آمريكايي كه توسط پايگاه ويكي ليكس منتشر شد، درباره تمايلات و علايق رهبر ليبي بود.
در نامهاي كه روزنامه نيويورك تايمز آمريكا منتشر كرد، آمده است كه قذافي هنگام ديدار از نيويورك جهت حضور در مجمع عمومي سازمان ملل در سال 2009 تاكيد داشته كه در طبقه همكف اقامت داشته باشد و اصرار داشته كه نبايد ارتفاعي بيش از 35 درجه بگيرد!
در مورد وي همچنين آمده است كه به شدت به گروه همراهش وابسته بود، گروهي كه متشكل از چهار پرستار اوكرايني بود، از جمله زني كه به 'مو بور جذاب'، شهرت داشت.
برخي نامههاي منتشرشده در ويكي ليكس نيز از رابطه عاطفي ميان قذافي و اين پرستار كه نامش 'گالينا كولنتسكا' است، خبر داده بودند اما اين پرستار 38 ساله هنگام آغاز درگيريها در ليبي از اين كشور فرار كرد.
وي با وجود كارهاي عجيبي كه انجام ميداد، مورد حمايت تعداد زيادي از ليبيها بود. آمادگياش جهت مبارزه با كشورهاي غربي و اسراييل چه از طريق سخنراني و چه به صورت عملي، حمايتهاي مردم كشورهاي عربي را به همراه داشت كه احساس ميكردند رهبرانشان دچار ضعف و ناتواني هستند.
قذافي در سال 1942 در چادري در نزديكي "سرت"، در ساحل درياي مديترانه به دنيا آمد. پدرش چوپان باديهنشين بود. وي تحصيل در رشته جغرافيا را در دانشگاه ناتمام گذاشت تا به زندگي نظامي روي آورد و مدت كوتاهي را در مركزي آموزشي وابسته به ارتش انگليس گذراند.
وي در سال 1969 طي كودتاي نظامي بدون خونريزي كه آن را انقلاب 'فاتح اول سپتامبر' ناميد، 'ملك ادريس اول'، پادشاه آن زمان ليبي را سرنگون كرد و قدرت را در دست گرفت.
وي در دهه 70 آنچه كه 'نظام جهاني سوم' ناميد، به وجود آورد؛ نظامي كه براساس ديدگاههاي قذافي كه در 'كتاب سبز' منتشر شده، حد وسط كمونيسم و سرمايهداري است.
قذافي، توسعه ليبي را آغاز كرد؛ كشوري كه بيشتر به خاطر چاههاي نفت و بيابانهايش شهرت داشت؛ جايي كه محل درگيريهاي زيادي طي جنگ جهاني دوم بود.
وي هنگام در دست گرفتن قدرت، تشكيل نيروهاي مسلح قدرتمند را در اولويت قرار داد. اما همزمان ميلياردها دلار از درآمدهاي نفتي را براي بهبود وضعيت معيشتي مردم صرف كرد؛ مسالهاي كه باعث افزايش محبوبيت وي نزد ليبياييهاي كمدرآمد شد.
وي در پروژههاي بزرگي سرمايهگذاري كرد، همچون كارخانه فولاد در مصراته و پروژه 'رود صنعتي بزرگ'، كه هدف از آن رساندن آب چاههاي بيابانها به مناطق ساحلي بود.
وي پيش از شروع درگيريهاي اخير در ليبي اقدامات شديدي را عليه مخالفان از جمله اسلامگراها به كار گرفت و 'كميتههاي پاكسازي'، از نيروهاي ارتش، پليس و دانشجويان طرفدار خود تشكيل داد تا از نظام حمايت كند.
وي همچنين از مساله 'ناسيوناليسم عربي' كه جمال عبدالناصر، رئيسجمهور اسبق مصر اعلام كرده بود، حمايت و تلاش كرد كه ليبي را با مصر و سوريه متحد كند، اما تلاش وي با شكست همراه شد.
وي همچنين بار ديگر تلاش كرد كه ليبي و تونس را متحد كند، اما باز هم شكست خورد.
پس از شكستهاي متوالي در اين زمينه و عدم موفقيت در اتحاد با عربها، حس 'ناسيوناليسم آفريقايي' قذافي گل كرد و وي در سال 1999 و در نشست سران 'سازمان وحدت آفريقا' در شهر 'سرت' ليبي، پيشنهاد تشكيل 'اتحاديه آفريقا' را داد، كه با موافقت ساير كشورها، اين اتحاديه در سال 2002 جانشين سازمان وحدت آفريقا شد.
وي كه يك دوره نيز رياست اتحاديه آفريقا را برعهده داشت، خود را 'شاه شاهان آفريقا' ناميد و طي مراسمي با حضور تعدادي از سران قبايل آفريقايي، تاج پادشاهي را بر سر نهاد.
قذافي در سال 1977، اسم كشور را به 'جماهيري عربي مردمي سوسياليسم بزرگ ليبي' تغيير داد و به مردم اجازه داد كه در 'كنگرههاي مردمي'، ديدگاههاي خود را بيان كنند. اما كشورهاي غربي در اكثر دوران زمامداري قذافي با وي رابطه مناسبي نداشتند، چراكه همواره قذافي را به رابطه با جنبشهاي تروريستي و انقلابي متهم ميكردند.
ديكتاتور ليبي پس از حادثه انفجار هواپيماي 'پان آمريكن'، در سال 1988 در منطقه لاكربي اسكاتلند به دست وابستگان وي كه منجر به كشته شدن 270 مسافر شد، دچار انزواي شديدي شد.
سازمان ملل در سال 1992 تحريمهايي را عليه ليبي جهت فشار بر اين كشور براي تحويل دادن تعدادي از ليبيهاي متهم در پرونده لاكربي اتخاذ كرد كه اين مساله باعث شد اقتصاد ليبي دچار ركود شديدي شود و در نتيجه قذافي روحيه انقلابياش كاهش يافت و از شدت سخنانش كه همواره در مخالفت با نظام سرمايهداري و غرب بود، كاست.
رهبر ليبي در سال 2003 از برنامه اين كشور جهت توليد سلاحهاي ممنوعه كشتار جمعي دست كشيد كه اين مساله باعث شد، ليبي پس از سالها به محافل سياسي جهان برگردد.
در ماه سپتامبر 2004 نيز پس از دست كشيدن قذافي از برنامه تسليحاتي خود و برعهده گرفتن مسئوليت انفجار لاكربي، جورج بوش، رئيسجمهوري سابق آمريكا تحريمهاي تجاري اين كشور عليه ليبي را به صورت رسمي برداشت. اما آزادشدن 'عبدالباسط المقراحي'، متهم اصلي پرونده انفجار هواپيماي آمريكايي از زندان اسكاتلند به دليل وضعيت جسماني و بازگشت وي به ليبي در سال گذشته، خشم آمريكا را دوباره برانگيخت."