آيا سوريه به سمت جنگ داخلي به پيش ميرود؟ پاسخها متفاوت است، ولي وزير امور خارجه امريكا بيش از ديگران قطعيت دارد كه ميگويد: "عقيده دارم جنگ داخلي ممكن است شعلهور شود، به شرط اينكه مخالفان خوب مسلح باشند و كمك مالي زيادي دريافت كنند."
بعد از وي، همتاي روسي او قرار دارد كه اوضاع كنوني سوريه را شبيه جنگ داخلي توصيف ميكند.
هيلاري كلينتون وزير امور خارجه امريکا نميگويد كه سلاح براي مخالفان مسلح بشار اسد رئيس جمهور سوريه از كجا و از چه راههايي ارسال ميشود. هنوز تعداد سربازاني كه از ارتش فرار كردهاند و به مناطق مرزي در خاك تركيه و لبنان گريختهاند معلوم نيست؛ ولي ترديدي وجود ندارد كه اگر آنها با سلاح فردي خود فرار كرده باشند، نميتوانند در برابر ارتش همچنان منسجم سوريه بايستند و به سلاح و کمکهاي مالي خارجي نياز شديدي دارند.
به تدريج مخالفان مسلح دولت سوريه به صحنه تبليغاتي ميآيند. سرهنگ رياض الاسعد، كه در تركيه پناه گرفته و از آنجا حمله به سربازان ارتش سوريه را سازماندهي ميكند، ميگويد، افرادش تنها از سربازان "اهل سنت" تشكيل شدهاند. يكي ديگر از فرماندهان شورشي اعتراف ميكند كه بخش اعظم مهمات را از لبنان دريافت ميكند.
گروه 14 مارس، به رهبري سعد حريري، كه هنوز بشار اسد را مسئول ترور پدرش در سال 2005 ميداند، سعي ميكند از وي انتقام بگيرد.
علاوه بر موضوع جنگ داخلي، حمله نظامي از خارج به سوريه براي تغيير رژيم ـ همانند ليبي ـ نيز ورد زبانهاست. دبير كل پيمان ناتو بارها گفته است كه اين پيمان دست به چنين كاري نميزند.
ايجاد ائتلافي بين المللي براي تشكيل اتحادي نظامي عليه بشار اسد هنوز خارج از دسترس است. روسيه و چين ديگر نميخواهند داستان ليبي تكرار شود.
اين حمله ممكن است حالتي محدودتر به خود بگيرد. مطبوعات تركيه اين روزها آكنده از مقالات و تحليلهايي است كه اقدام دولت در ايجاد منطقهاي حائل در شمال سوريه را بررسي ميكنند.
رهبر اخوان المسلمين سوريه آشکارا ميگويد از تركيه رسما خواسته است اين منطقه را ايجاد كند. منابع رسانهاي در تركيه ميافزايند كه اين منطقه به عمق 5 كيلومتر خواهد بود. با اين حال، برپايي منطقه حائل مخالفاني دارد كه قبل از هر چيز ميگويند كه اين منطقه در خاك سوريه ايجاد ميشود و به معناي نقض تماميت ارضي كشوري عربي است. همچنين برقراري آن به موافقت بين المللي نياز دارد كه هنوز محقق نشده است.
در اواخر دهه 90 در قرن گذشته ميلادي، سوريه و تركيه تا آستانه جنگ نظامي پيش رفتند. دولت آن زمان تركيه به شدت سوريه را به حمايت از شورشيان متهم ميكرد.
دمشق نيز ياد استان اسكندرون (قاتاي در نقشه تركيه) را زنده ميكرد كه چگونه استعمارگران آن را از خاك سوريه جدا كردند و به تركيه پيوند دادند. عبدالله اوجلان، فرمانده كردهاي تركيه، به دام افتاد و آنكارا مناسبات خوبي با دمشق برقرار كرد تا جايي كه از آنها به عنوان دو پايه از محوري ياد ميكردند كه تهران و بغداد دو پايه ديگر آن را تشكيل ميدادند. همه چيز بر باد رفته است.
جنگ داخلي در سوريه به اين سبب مطرح ميشود كه اكثريت عمدهاي از مسيحيان و علويان و شيعيان و درزيها از تغيير رژيم و روي كار آمدن دولتي سلفي بيمناكاند.
همچنين بخش مهمي از اهل سنت معتدل سوريه نيز از افكار اخوان الملسمين جانبداري نميكنند. حوادثي كه در شهر حمص روي داده نمونهاي از برخورد شديد ميان افراد مسلح مخالف نظام با پيروان مذاهب ديگر در سوريه است.
جنگ داخلي يا حمله و مداخله خارجي يا منطقه حائل مرزي سه احتمالي است كه براي شكسته شدن توازن كنوني در سوريه مطرح ميشود. بشار اسد نشان داده است كه ميتواند طرفداران خود را در تظاهرات چند صد هزار نفري در شهرهاي مهم سوريه به خيابانها بياورد.
مخالفان نيز در 8 ماه گذشته همواره به تظاهرات ادامه دادهاند. شايد در كنار سه احتمال قبلي بايد به احتمال ديگري نگاه كرد كه دولتهاي عربي براي سوريه طراحي ميكنند.
تعليق عضويت سوريه از اتحاديه عرب و تهديد کردن دمشق به مجازاتهاي اقتصادي حداكثر كاري است كه دولتهاي عربي ميتوانند براي پايان يافتن وضعيت كنوني در سوريه انجام دهند.
تحريم اقتصادي عربي كار را براي بازرگانان سوري سخت ميكند كه هنوز بخش عمده آنها از بشار اسد حمايت ميكنند. اتحاديه عرب همچنين قرار است لشكري 500 نفري از ناظران خود را در سراسر سوريه پخش كند تا از نزديك اوضاع را زير نظر داشته باشند.
دولت سوريه همه مصوبات اتحاديه عرب و حتي تعليق عضويت را پذيرفته است كه نشانه آن شركت نكردن در نشست مشترك اين اتحاديه و تركيه در كشور مغرب بود.
اتحاديه عرب هيچگاه نقش مهمي در حل بحرانها در كشورهاي عربي نداشته است. تجربه ليبي نيز بعد از درخواست امريكا و پيمان ناتو از اين اتحاديه رخ داد. ابتدا دولتهاي سعودي و قطر در شوراي همكاري طرح منطقه پرواز ممنوع را به اتحاديه عرب بردند و از آن جا به بعد شوراي امنيت وارد عمل شد و پيمان ناتو ماموريت انهدام ارتش ليبي را در اختيار گرفت.
اخراج سوريه از اتحاديه عرب به معناي برداشتن پوشش عربي از سوريه است و دولتهاي عربي خود را در برابر احتمالات بعدي مسئول نميدانند.