نمایشگاه کتاب فرانکفورت و حراج اعتبار فرهنگی ایران
مقابل ما دیوار میکشند و میخندیم!
ممکن است آنها گمان میکنند که نمایشگاه کتاب ما با نمایشگاههایی مانند فرانکفورت، تفاوت چندانی ندارد و غیبت در چنین آوردگاههایی صرفاً زیان اقتصادی حوزه فرهنگ را به دنبال دارد!
تاريخ انتشار: دوشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۱۹:۴۶
غرفه مسدود شده ایران در نمایشگاه فرانکفورت
شصتوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، 20 مهر در آلمان گشایش یافت، اما به دلیل غیبت و بیاعتنایی مسئولان فرهنگی کشورمان به این رویداد بزرگ، غرفه ایران با دیوار بسیار بلندی مسدود شد.
آگاهان و صاحبنظران مسائل فرهنگی دنیا، نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت را بزرگترین و معتبرترین رویداد نمایشگاهی در حوزه کتاب میدانند. هرچند اگر از حیث بازدید بخواهیم رنکینگ (رتبهبندی) نمایشگاههای کتاب جهان را مورد بررسی قرار دهیم، شاید نمایشگاه کتاب تورین ایتالیا در صدر باشد، اما محال است نمایشگاه دیگری در زمینه تعداد ناشران و همینطور اثربخشی بر جریان کتاب از نمایشگاه پرسابقه فرانکفورت پیشی بگیرد.
به گزارش فارس، یکی از دلایلی که نمایشگاه کتاب فرانکفورت را نسبت به سایر آوردگاههای فرهنگی و نمایشگاههای کتاب برجسته میکند، سابقه دیرینه آلمانها در صنعت چاپ و آلمانی بودن گوتنبرگ، پدر این صنعت است. یوهان گوتنبرگ که به عنوان مخترع صنعت چاپ از او یاد میشود، با ابداع اولین روش استفاده از حروف چاپی قابل جابجایی و ماشین چاپ، این امکان را فراهم آورد تا بتوان مطالب نوشته شده گوناگون را با سرعت و دقت به چاپ رساند. برای همین، برخی از کارشناسان، دیرینگی نمایشگاه کتاب فرانکفورت را به قدمت صنعت چاپ در آلمان و ریشه داشتن این نمایشگاه در 5 قرن قبل، یعنی زمان زندگی گوتنبرگ نسبت میدهند. مخترع دستگاه و پدر صنعت چاپ که خود زاده شهر «ماینتز» در جنوب غربی آلمان و در حوالی شهر فرانکفورت بود، چنان تأثیری بر این منطقه گذاشت که محدودهای در فرانکفورت تا اواخر قرن هفدهم، بهعنوان مرکز مبادله کتاب باقی ماند. این قضیه سبب شد تا سایر اهالی اروپا نیز کتابهایشان را به فرانکفورت بیاورند و آرام آرام این شهر قدیمی و زیبا، به تنها مرکز مبادله و نمایش کتاب در سراسر اروپا تبدیل شود.
نمایشگاه پنجروزه کتاب فرانکفورت از این جهت، مهمترین تماشاخانه و محل گفتگوهای فرهنگی عرصه بینالملل در حوزه نشر است که مطمئناً هیچ کشوری عدم حضور خود را در آن نمیپسندد و ماهها قبل از آنکه این نمایشگاه در میانههای ماه اکتبر میلادی برگزار شود، همه کشورها، حضور فعالانه خود را در این آوردگاه بزرگ تدارک میبینند. این در حالی است که عنوان ناشر دولتی در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته مفهومی ندارد و بخشهای غیردولتی و خصوصی برای شرکت در نمایشگاه کتاب فرانکفورت نهایت کوشش خود را به کار میبندند؛ چرا که فرانکفورت در معمولیترین و سطحیترین نگاه، بازار نقل و انتقال حق نشر کتاب (خرید و فروش کپیرایت) و بهترین محیط برای مبادله فرهنگی است، اما اگر بخواهیم نیک به آن نظر کنیم، این نمایشگاه، مطلوبترین فضا برای ارائه شناختهای گوناگون به بازدیدکنندگان درباره ویژگیهای تمدنی هر کشور است و کمتر ملتی است که از این موقعیت ارزشمند به بهترین وجه ممکن بهره نبرد.
توجه داشته باشید که کشور ما در سالهای اخیر، چالشهای گوناگونی را در عرصه بینالملل پشت سر گذاشته و با چالشهای بسیار گستردهتری در حوزههای متعدد روبروست. اتهام زدن به جمهوری اسلامی ایران در ماجرای هستهای، ادعای دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر و اخیراً ماجرای واهی و تهمت بیپایه و اساس قدرتهای استعماری و نوکران خاورمیانهای آنها در مداخله ایران در ترور سفیر عربستان در آمریکا، تنها چند پرده از چالشهای سیاسی ـ دیپلماتیک ما در عرصههای جهانی است که دستگاه دیپلماسی کشورمان باید با بازوان فرهنگی به مقابله با این تهدیدها و چالشها بپردازد، اما آیا ساز و کار این حمایت فراهم شده است و آیا ما با ارائه نشریات و محصولات فرهنگی در همنشینیهای بینالمللی توانستهایم کشورمان را در این دستاندازهای پرخطر همراهی کنیم یا خیر؟
شصت و سومین نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت در حالی برگزار شد و دیشب در جنوب غربی آلمان به کار خود پایان داد که غرفه رسمی جمهوری اسلامی ایران در این نمایشگاه با دیواری حائل مسدود شده بود و ناشران بخش خصوصی فقط این فرصت را یافتند که در فرانکفورت حاضر شوند، به مبادلات فرهنگی و بیشتر اقتصادی خود بپردازند و طبیعتاً با انبانی سرریز از آثار قابل ترجمه به کشور برگردند. آنها در این نمایشگاه تلاش کردند تا حق چاپ یا همان کپی رایت کتابهای خود را به ناشران خارجی عرضه کنند و از این رهگذر، اقتصاد خود را رونق بخشند و همین حالا میشود پیشبینی کرد که ناشران و نمایندگان جمهوری اسلامی ایران در کمتر نشستی از 300 سخنرانی تخصصی نمایشگاه کتاب فرانکفورت حاضر شدهاند و تجربههای خود را افزودهاند.
وزارت ارشاد جمهوری اسلامی و مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران که متولی حضور کشورمان در این گونه نمایشگاهها هستند، چه تدابیری برای عزیمت به فرانکفورت به کار بستهاند و در حالی که مقابل غرفه ایران را با دیواری مسدود کردهاند، آنها غیر از سکوت و لبخند چه موضعی اتخاذ کردهاند که بشود به سالهای بعد و بعدتر امیدوار بود؟ البته ممکن است آنها گمان میکنند که نمایشگاه کتاب ما با نمایشگاههایی مانند فرانکفورت، تفاوت چندانی ندارد و غیبت در چنین آوردگاههایی صرفاً زیان اقتصادی حوزه فرهنگ را به دنبال دارد! اما چنین نیست و این نمایشگاه، نه تنها معرضی برای تماشای تازهترین تولیدات فاخر فرهنگی در شکل و شمایل کتاب است که تصویر دقیقی از پیشرفتهای صنعت چاپ در آنها به نمایش گذاشته میشود.