بهتر این بود که این کلمه عوض نمیشد و ما همیشه همان کلمه “پوشش” را به کار میبردیم. زیرا چنانکه گفتیم معنی شایع لغت حجاب پرده است، و اگر در مورد پوشش به کار برده میشود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است
تاريخ انتشار: سه شنبه ۲۲ تير ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۲۷
تيترآنلاين - بیست ویکم تیرماه در تقویم کشور ما روز «عفاف و حجاب» نامیده میشود؛ موضوعی که در ضرورت عرفی، سودمندیهای اخلاقی، وجوب شرعی و لزوم قانونیِ آن تردیدی نیست. با این حال هر از چند گاهی به مناسبتی مورد بحث و گفتوگو قرار میگیرد. واقعاً مسئله چیست؟! حجاب و عفاف از واژههای پر بسامد در فرهنگ دینی و ملی مااست. بدون شک وجوب حجاب از احکام شناخته شده شرعی و عفاف از پسندیده ترین سجایای اخلاقی است. اما مفهوم این دو واژه چیست؟ چه رابطهای دارند؟ فلسفه و مبنای لزوم آنها کدام است؟
معنای حجاب و عفاف حجاب واژهای است عربی که در بستر اصلی خود کمتر به معنای پوشش زنان به کار رفته است. نتیجه تحقیق استاد مطهری در کتاب «مسئله حجاب» پیرامون معنایِ این واژه این است که کلمه حجاب در دو معنا استعمال میشود؛ هم به معنی پوشیدن و هم به معنی پرده و البته اکثراً در همین معنای دوم به کار میرود. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده، وسیله پوشش است. شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
عفاف نیز واژهای عربی است که از فرهنگ اسلامی وارد زبان فارسی شده است. عفاف را به خودنگهداری و باز داشتن نفس از محرمات و خواهشهای شهوانی، ترجمه کردهاند. ابن منظور در لسان العرب میگوید: «عفّت، خود نگهداری از غیر حلال، کارهای حرام و طمعهای پست است، عفت پیشگی یعنی خود نگهداری.» در قاموس قرآن آمده است: «عفّت به معنای مناعت است و در شرح آن گفتهاند: حالت نفسانی است که از غلبة شهوت باز دارد. پس باید عفیف به معنای خود نگهدار و با مناعت باشد.»
رابطه حجاب و عفاف از مقایسه دو واژه «حجاب» و «عفاف» معلوم میشود که هر دو در اصل معنای منع و جدایی مشترکاند. با این تفاوت که منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و برخاسته از درون است؛ البته با توجه به تأثیر متقابل ظاهر و باطن بر یکدیگر، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و حیای باطنی ارتباط وجوددارد؛ به این مفهوم که هر چه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، در تقویت و پرورش عفت، تأثیر بیشتری دارد؛ و هر چه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد، حجاب و پوشش ظاهری هم بیشتر و بهتر خواهد بود.
حجاب در اسلام پوشیده ماندن از نامحرمان دستور صریح قرآن است. قرآن کریم خطاب به پیامبر میفرماید: «به بانوان با ایمان بگو چشمهای خود را فرو پوشند و عورتهای خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینتهای خود را؛ جز آن مقداری که ظاهر است، آشکار نسازند و روسریهای خود را بر سینه افکنند و زینتهای خود را آشکار نسازند؛ ...» . افزون بر آن، در آیات دیگری، پوشیدگی کامل اندام، با وقار و به دور از تحریک سخن گفتن و دوری از آرایشهای شبیه به دوران جاهلیت، توصیه شده است.افزون براین،وجود دستورهای دینی و احادیث متعدد و معتبر در این زمینه جای هیچ تردیدی را باقی نگذاشته است؛ تا آنجا که بدون شک، پوشش زن در برابر مردان بیگانه، یکی از ضروریات دین اسلام است و انکار اصلِ آن از نظر فقهی، موجب خروج از دین است.
زن در اسلام اسلام زن را انسانی کامل و دارای همه حقوق و مسئولیتهای بشری میداند که میتواند با حفظ و پرورش گوهر وجود خود به بالاترین موقعیتهای معنوی پرواز کند .زن در این جایگاه کوثر، یعنی سرچشمه همه خوبیها و برکات دنیا و آخرت است و پیامبر خدا هم بر دست او بوسه میزند. برای همین است که زن گوهری است که باید قدر دانسته شود و به ابزاری برای هوسرانی و خدمتکاری برای مردان تبدیل نشود. حجاب برای این است. شخصیت والا و عزت نفس زنانه است که نمیگذارد کسی بی پرده با او روبرو شود؛ حتی اگر چشم ظاهرش نابینا باشد.روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد. رسول خدا فرمود: «چرا از او رو گرفتی؟، او که تو را نمیبیند؟!» فاطمه عرض کرد:« او مرا نمیبیند، اما من که او را میبینم. و او ،اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند.» رسول خدا که از این همه حکمت و فرزانگی به وجدآمده بود، فرمود: «شهادت میدهم که تو پاره تن منی».
نارسایی واژه ها با در نظر گرفتن آنچه گفته شد شاید واژه حجاب متناسب با فلسفه و مقصود آن نباشد؛ همانگونه که در قرآن و منابع روایی هم برای این مقصود از واژه حجاب استفاده نشده است. شهید مطهری میگوید: «استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقهاء کلمه “ستر” که به معنی پوشش است به کار رفته است. فقها چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شدهاند کلمه “ستر” را به کار بردهاند نه کلمه حجاب را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمیشد و ما همیشه همان کلمه “پوشش” را به کار میبردیم. زیرا چنانکه گفتیم معنی شایع لغت حجاب پرده است، و اگر در مورد پوشش به کار برده میشود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود ... پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را ذکر میکند و فتوای فقهاء هم مؤید همین مطلب است.»