موسیقيهای امروزی بر روی جذابیتهای جنسی و ظاهری تأکید میکنند
یکی از پدیدههای شایعی که در جامعه ما شکل گرفته، شده است و آن، سندروم عشق در نگاه اول است. فکر میکنید چرا خیلی وقتها ازدواجها در جامعه ما به طلاق میرسد،...
تاريخ انتشار: چهارشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۰۷
به گزارش تيترآنلاين، «دکتر مژده کاردانی» دکترای روانشناسی تربیتی و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد در گفتوگو با خبرنگار موسیقی برنا در خصوص تأثیر مخرب موسیقی و ترانههای مبتذل کنونی بر زندگی و ازدواج جوانان، با اشاره به درمان بیماریها به وسیله موسیقی، گفت: به این دلیل ما میگوییم باید اثرات مثبت موسیقی را بررسی کرد که از موسیقی به عنوان یک روش درمان در قرن حاضر استفاده میکنند و به آن «موسیقی درمانی» میگویند که برای درمان بیماریهایی نظیر افسردگی، اضطراب، عصبیتها و ... به کار میرود. این نوع درمان به دو نوع روش فعال و غیر فعال تقسیم میشود. روش غیرفعال زمانی است که فرد بیمار، موسیقی را گوش میکند و به دلیل برانگیختن واکنشهای عاطفی، تأثیرات مثبتی برای او دارد. روش فعال زمانی است که فردی موسیقی را تولید میکند و بر روی واکنشهای ذهنی، عاطفی و جسمیاش تأثیر میگذارد.
وی به تأثیر موسیقی بر اعصاب اشاره کرد و افزود: موسیقی، اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک را درگیر میکند. این دو عصب با هم هماهنگ کار میکنند که در اثر نوای موسیقی آرام، کارکرد مثبت بدن و حافظه افزایش مییابد. معمولا موسیقیهای آرام بخش و شاد به رشد، تقویت هوش، افزایش تمرکز و کاهش اضطراب کودکان و نوجوانان کمک میکنند و قدرت یادگیری را بالا میبرند.
گوش دادن به موسیقیها با ریتم تند، رشد کودک را نیز به تأخیر میاندازد کاردانی تشریح کرد: اما زمانی که شخصی موسیقیهایی که ریتم تند و ارتعاشات متنوع بسیاری دارند را گوش میدهد، در هماهنگی اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک اختلال ایجاد میکند و همین اختلال منجر به اشتباه در کارکرد آنها میشود. به همین علت مشاهده میکنیم گوش دادن به موسیقیهای تند، به تدریج باعث به وجود آمدن ضعف اعصاب و آسیب به سیستم حافظه میشود. هیجانزدگی که موسیقیهای با ریتم تند ایجاد میکنند، فشار روانی بسیاری به وجود میآورد که حتی رشد کودک را نیز به تأخیر میاندازد؛ در مورد افراد بزرگسال نیز، تداوم گوش دادن به این موسیقیها به دلیل حس هیجانزدگی، تعادل سیستم عصبیشان را دچار اختلال می کند.
موسیقیهای نا امیدکننده، تمایل به خودکشی را در بین جوانان ایجاد میکند وی با اشاره به محتوای کلامی موسیقیها، تأکید کرد: مسأله قابل توجه، محتوای کلامی موسیقیها، یعنی اشعار و کلامی که همراه با موسیقی خوانده میشود، است که اثرات تلقینی محتوای بعضی از این موسیقیها، بر روی شخصیت، حس و روان بسیار اسفبار است و احساس پوچی، افسردگی و ناامیدی را برای آنها در بر دارد. همچنین تحقیقات نشان داده موسیقیهایی که تم غمگین دارند و مدام از مشکلات زندگی گلایه میکنند، تمایل به خودکشی را در بین جوانان ایجاد میکند.
خیالپردازیهای عاشقانه، باور ذهنی جوانان را شکل میدهد این دکتر روانشناس با بیان اینکه موسیقی عاشقانه، خیالپردازی را تقویت میکند، اظهار داشت: بعضی موسیقیها، حس خیال پردازی ایجاد میکنند؛ موسیقیهایی که خیلی عاشقانهاند و در خصوص مواردی صحبت میکنند که افراد توسط آن به خیالات خود میروند، اگر این نوع خیال پردازی زیاد شود، رابطه فرد را با دنیای بیرون کم میکند. بنابراین اثرات محتوایی موسیقیها، در اثر شنیدن مداوم و تمرکزی که روی آنها میشود، موجب باور ذهنی جوان در مورد شنیده هایش می شود.
عشقهای لحظهای؛ معیارهای انتخاب همسر کاردانی با ذکر مثالی عنوان کرد: تصور کنید وقتی جوانی محتوای موسیقیای را گوش میکند که از بیوفایی عشق، خیانت، نبخشیدن، انتقام گرفتن و ... صحبت میکند. این باور در ذهن جوان شکل میگیرد که عشق حتما ناکامی و بیوفایی دارد و قطعا در صورت خیانت، باید انتقام بگیرد. این مورد سبب ایجاد یکی از پدیدههای شایعی که در جامعه ما شکل گرفته، شده است و آن، سندروم عشق در نگاه اول است. فکر میکنید چرا خیلی وقتها ازدواجها در جامعه ما به طلاق میرسد، به این دلیل که جوانان ما عشق در نگاه اول را تجربه میکنند و بر اساس این عشق لحظهای و معیارهای ظاهری و جنسی سطحی، تصمیم به ازدواج میگیرند. به همین خاطر است که بسیاری از ازدواجهای امروزی، ازدواجهایی است که دوام ندارند، چراکه پایه و اساس منطق و شناخت نداشته و بر اساس هجوم هیجانات شکل گرفته است.
موسیقهای امروزی بر روی جذابیتهای جنسی و ظاهری تأکید میکنند وی با اشاره به هیجانهای ریتمیک موسیقیهای عاشقانه، بیان داشت: موسیقیهایی که عشق در نگاه اول را تلقین میکنند، موسیقیهایی هستند که محتوای عاشقانهشان همراه با هیجان ریتمیک است که تأثیرگذاری بر روی جوان را افزایش میدهد. این نوع موسیقیها بیشتر بر روی جذابیتهای جنسی و ظاهری تأکید میکنند و نه معیارهای عقلانی، که نام «عشق» را بر آنها گذاشتهاند. زمانی از یک جوان یا نوجوان میخواهید که یک موسیقی عاشقانه را نام ببرد، موسیقیای را نام میبرد که اصلاً محتوای عاشقانه و معنایی از عشق ندارد و بیشتر جذابیت ظاهری و جنسی را در بر دارد و سخن از دلتنگیها و دلباختگیها است. این موارد باعث ایجاد باوری ذهنی برای یک جوان میشود که اگر زمانی قصد ازدواج داشته باشد، فکر میکند که ازدواج درستی دارد و فکر میکند که عشق، همان رنگ به رنگ شدن و لرزش دل است. وقتی که جوان با مشکلات روبرو میشود به موسیقیهایی پناه میبرند که آنها هم معمولا تم غمگین و نا امیدانه دارند، یعنی الگوهایی که دریافت میکند به دلیل پدیدهای که ما در روانشناسی آن را «همانندسازی» مینامیم، با مواردی که در محیط بیرون وجود دارد، همانندسازی میکند. و بیشترین نوع همانندسازی مربوط به یک فرد با یک فرد دیگر و یا با موسیقی، فیلم، کتاب و محتواهایی هست که با آن سروکار دارند.
کاردانی اضافه کرد: غیر از اینکه موسیقیهای مبتذل و سطحی بر روی زندگی زناشویی و روند ازدواج جوانان تأثیر میگذارد، بر روی نوجوانان هم بسیار تأثیرگذار است. موسیقیها با محتوای مبتذل بر روی نوجوانان 14 تا 20 ساله بسیار تأثیرگذارتر از بزرگسالان است؛ چراکه قلیان هیجان در این سن خیلی بیشتر و هنوز بلوغ و پختگی در آنها شکل نگرفته است. همچنین این جوانان در خانوادههایی زندگی میکنند که شناخت سنی و نسلی با والدینشان دارند و مسلماً موسیقیهایی که این جوانان میپسندند مورد پسند والدینشان نیست، بنابراین تضاد به وجود میآید و برای حل این تضاد، به موسیقی روی میآورد.
وی با اشاره به اینکه تضادها باعث طغیان جوانان و نوجوانان میشود، به خبرنگار برنا گفت: جوانان و نوجوانانی که احساس میکنند که زندگی برایشان رنگ ندارد و فکر می کنند که کسی آنها را درک نمیکند، با گوش دادن موسیقیهای نا امیدکننده، تلقینهای نا امیدکننده برایشان تداعی میشود.
تنوع طلبی، بی اعتمادی و حس سوء ظن؛ مضرات منفی موسیقیهای مبتذل امروزی کاردانی به بروز تنوع طلبی، بی اعتمادی و حس سوء ظن، از دیگر مضرات منفی موسیقیهای مبتذل امروزی است، اشاره کرد و گفت: کلامی که در موسیقیهای مبتذل و سطحی به کار میرود، سرشار از حس بی اعتمادی و سوء ظن است که بنیان خانوادهها و روابط بین زن و شوهرها را سست میکند و انتخاب یک جوان برای همسرش تحت تاثیر قرار میگیرد. به طور کلی وقتی شخصی یک نوع موسیقی بی محتوا را به طور مدام گوش میکند، بر روی دیدگاهها، افکار، روح و روان و شخصیتاش تأثیر میگذارد.
تأکید بر آموزش طرز صحیح استفاده از موسیقی این عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد، علت تأثیرگذاری بیشتر موسیقی را در هنر بودن آن دانست و افزود: حسی که موسیقی به انسان میدهد، مسلما خیلی بیشتر از سخنرانی یک نفر بر روی ما تأثیر خواهد داشت و این تأثیرگذاری هم میتواند مثبت و هم منفی باشد. سوء استفاده از یک پدیده، آن پدیده را مضر میکند و رسانههایی مثل اینترنت و صداوسیما میتوانند طرز استفاده صحیح از یک پدیده را رواج دهند. وقتی که ما طرز استفاده و بهره گرفتن از موسیقی را نمیدانیم، قطعا صدمات جبران ناپذیری در بر خواهد داشت.
رواج رفتارهای زناشویی سطحی در موسیقیهای مخرب و مبتذل وی به محتوا و متن موسیقیهای مخرب اشاره کرد و اظهار داشت: خیلی وقتها محتوا و متن موسیقیهای مخرب و مبتذل، چیزی بیش از یک هوس را میگوید. حتی ویدئو کلیپهایی که همراه با این نوع موسیقیها است، دائم از خیانت صحبت میکند که با رفتارهایی سطحی تبدیل به آشتی بین زن و شوهر میشود. جوانی که اصلا تجربه زندگی زناشویی را ندارد، این ویدئوکلیپها را میبیند، به این نتیجه میرسد که زندگی اصلا پیچیده و سخت نیست و مهم این است که فقط یک نفر را دوست داشته باشد؛ غافل از اینکه فقط دوست داشتن و رابطه جنسی مناسب، دلیل بر کنار هم زندگی کردن نیست.
موسیقی جوانپسند امروزی باید دارای جنبههای مختلف و عمیق موضوع «عشق» باشد دکتر کاردانی در پاسخ به سؤال خبرنگار برنا مبنی بر چگونگی تغییر محتوای موسیقیهای مبتذل و سطحی، گفت: علاقه جوانان ما به سمت موسیقیهای سنتی عاشقانه کمتر شده و دیگر برای آنها قابل پسند نیست؛ چراکه آن هیجانی که میطلبد را به او نمیدهد. اگر ما بتوانیم شاعران یا ترانهسرایان و آهنگسازان را گرد هم آوریم تا در موسیقیشان، ریتمهایی را استفاده کنند که هیجان بیشتر و دلنشینتری وجود داشته باشد تا جوان پسند هم باشد، به اضافه اینکه محتوای اصولی و درستی را به کار بگیرند، نتیجه خوبی در بر خواهد داشت. ضمن اینکه جنبههای مختلف و عمیق موضوع «عشق» را با این نوع موسیقی همراه نماییم.