![]() ![]() ![]() |
۱ |
اواخر تیر و اوایل مرداد ماه گذشته درسانحه هواپیمای توپولف که مسئولان امر با اطمینان کامل از عدم نقص فنی هواپیما اطلاع دادند و پس از چند روز نیز با عادی شدن وضعیت بازهم این سانحه به فراموشی سپرده شد تا چند صباحی بگذرد ولی سانحه ای دیگر به فاصله چند روز اتفاق افتاد تا درد کهنه وضعیت نابسامان بخش هوایی کشور سر باز کند، آن هم در حالی که وزارت راه وترابری با ارائه آمارهای رو به رشد و افتخار به این که دولت تاکنون سانحه هوایی منجر به از دست رفتن جان بسیاری از هموطنان کشور نداشته است سرگرم بود ولی این دو سانحه پی در پی نیز گویای ضعف ها و چالشهای سرپوش گذاشته شده این بخش بوده و هست.
اما صرفنظر از اینکه وقوع دو سانحه گذشته و دو سانحه اخیر باعث کشته شدن حدود 190 نفر شد، نشان دهنده ضعف مدیریت در وزارت راه وترابری بود. اما مسئولان این وزارت خانه باز هم سکوت اختیار کرده اند در حالی که مردم توقع دارند وزیر راه این بار دیگر از مردم به ویژه بازماندگان این سوانح عذرخواهی کند.
این در حالی است که مرسوم است وقتی سانحهای به این شدت رخ میدهد مسئول مربوطه خود پیش قدم میشود و با به گردن گرفتن مسئولیت سانحه استعفا میدهد.
جالب آن كه بازهم در دو سانحه اواسط سال خلبان مقصر شناخته شد و گفته شد بررسیهای اولیه سانحه هواپیمایی ایلوشین نشان داده است که خلبان بدون رعایت قوانین با سرعتی بالاتر از حد مجاز بر باند فرودگاه فرود آمد و این علت اصلی این سانحه بوده است.
همه مقصرند جز .....
این را دیگر همه هم وطنان فهمیده اند كه در سوانحی از این دست همواره یا خلبان مرحوم مقصر است یا سوزن بان محروم. خلاصه آن كه سنگ و بوته و زمین كج و آسمان صاف هم می توانند مقصر باشند ولی جناب وزیر و معاونانش هرگز.
كما این كه "علیرضا ارزنده" کارشناس فاکتورهای انسانی میگوید: وقتی سانحه هوایی رخ میدهد تمامی مسئولیت ها به گردن خلبان میافتد که مسئولیت پرواز را پذیرفته است اما آیا مقصر شناختن قربانی دردی را دوا میکند؟ اینکه در سوانح هوایی خلبان مقصر شناخته میشود کمکی به رفع مشکلات نمیکند. چرا که خود خلبان در این حوادث میتواند قربانی حادثه باشد. دلیل منطقی نیست. حتی اگر خلبان هم مقصر باشد این مسئله ممکن است از عوامل دیگری نظیر سازماندهی و مدیریت شرکت های هواپیمایی، آموزشهای ناکافی یا غیرمؤثر یا سایر فاکتورهای انسانی ناشی شود که باید آنها شناسایی