علي (ع): کسي که از راه شر به پيروزي دست يابد در حقيقت مغلوب است
داد و بيداد از بد اخلاقي سياسيون سالهاست در اين مملکت گوش فلک را کر کرده است اما هنوز هم در خم يک کوچه ايم. صحنه سياسي امروز ايران بيش از هر زمان گرفتار بد اخلاقي است
تاريخ انتشار: شنبه ۲۵ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۵۰
تيترآنلاين - «نسبت جامعه اخلاقي با جامعه عدالت محور» عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن مي خوانيد: داد و بيداد از بد اخلاقي سياسيون سالهاست در اين مملکت گوش فلک را کر کرده است اما هنوز هم در خم يک کوچه ايم. صحنه سياسي امروز ايران بيش از هر زمان گرفتار بد اخلاقي است.
در باب اخلاق سياسي، اجتماعي، سخن بسيار گفته و قلم فرسايي شده است اما مطالعه سير تحولات سياسي در کشور ، گويا هيچ اثر عملي از آن همه سخن و قلم برجاي نمانده است امام اخلاق و عدالت علي (ع) ميفرمايد : الغالب بالشََّر مغلوب؛ کسي که از راه شر به پيروزي دست يابد در حقيقت مغلوب است به تعبير امروزي ها، هدف وسيله را توجيه نميکند.
ماکياول معتقد بود زمامدار ، نه تنها معمار کشور و دولت است، بلکه معمار اخلاق ، مذهب و اقتصاد است . زمامدار براي نيل به قدرت و حفظ آن مجاز است به هر عملي از زور ، حيله و تزوير متوسل شود او ميگفت اخلاق و مذهب و ساير تصورات اجتماعي همه آلت دست زمامدار براي رسيدن به قدرت است و اينها را نبايد در سياست و اداره حکومت و زمامداري دخالت دهد .
طرفداران مکتب ماکياول هر نوع دروغ و وعده اي را براي ورود به قدرت مجاز ميدانند. يک سياستمدار معروف فرانسوي گفته بود در عمر سياسي خود، چهارده بار قسم خوردم و در دوران اجرايي ، هيچ يک از آنها را به ياد نياوردم و آن حرفها و قسمها در واقع مثل بليط تئاتر است که براي ورود به سالن تئاتر نشان داده ميشود اما بين آن بليط و آنچه در سالن به اجرا در ميآيد هيچ ارتباطي وجود ندارد.
اين روش در فرهنگ سياسي ما نيز ردپاي مهم پيدا کرده است و بر همين اساس هم گفته ميشود سياست از حقيقت فاصله دارد و سياستمدار زيرک را کسي ميدانند که توان بالايي در استفاده از اصل ماکياولي (هدف وسيله را توجيه ميکند) ميدانند.
داشتن اهداف هرچند والا و گرانبها به هيچ وجه دليل نميشود که براي تحقق آن به هر وسيله نامشروعي دست زد نميتوان براي جلب رضايت مردم ، حقيقتي را به آنها وارونه ارايه داد.
اسلام دست سياستمداران براي دست يازيدن به هروسيله را باز نگذاشته است. رواج بداخلاقي، خود دليل دور بودن جامعه از عدالت است در جامعه اي ميتوان سخن از عدالت به ميان آورد که بستري براي عدالت در آن مهيا شده باشد. مادام اي که عدالت به بارننشسته باشد، تلاش براي گسترش اخلاق در جامعه بيهوده خواهد بود. به بيان ديگر نميتوان جامعه عدالت محور را با ابزارهاي غير اخلاقي طلب کرد . پيش شرط جامعه عدالت محور ، جامعه اخلاقي است تحقق هر کدام بدون ديگري ناقص است.
نمودار اصلي جامعه اخلاقي ، رعايت موازين در برابر غير همفکران است اگر عدالت در برخورد با منتقدين و غير همفکران به اجراء درآيد، آنگاه بايد به اخلاقي بودن سياست اذعان داشت. يکي از مظاهر مهم جامعه اخلاقي، شناخت درست دوست و دشمن است در جامعه اي که دوستان به صفت دشمنان و گاهي هم دشمنان به لقب دوستان توصيف شوند اين جامعه با اخلاق فاصله بنيادي دارد اگر اخلاق از جامعه رخت بربندد و جامعه بدون موازنه شود، ظلم در حق دوستان رواج مييابد.
دوستان، دشمن نما ميشوند و دشمن دوست نما ميگردد هرکسي با ما مخالف بود به محاربه و محکوم به حذف ميگردد. ارزشهاي اخلاقي در مذهب ما آنچنان پر ارجند که مذهب اسلام به رعايت اين موازين شناخته ميشود و پيامبرش خود را مامور ترويج اخلاقيات معرفي کرده است. اسلاميت حکومت تابع ميزان پايبندي آن به اخلاقيات است . جامعه پر از دروغ ، تهمت ، غيبت، رياکاري ، تملق ، با جامعه علوي و نبوي فاصلهها دارد.
خلاصه اينکه ما قبل از نياز به جامعه توسعه يافته به يک جامعه اخلاقي محتاجيم سفره گروههاي سياسي و دولتها جمع ميشود اما چيزي که تمام نميشود و ميماند ، مدارا ، مروت ، انصاف و صداقت است جامعه صداقت محور ، حقيقت گرا و اهل مروت و انصاف ميتواند جامعه منتظر بماند با ظلم و دروغ نميتوان به پيشواز جامعه منتظران رفت.