آيا واقعا تفكيك جنسيتي مشكل شماره يك نظام آموزش عالي است؟
اگر تفكيك جنسيتي مشكل شماره يك نظام آموزش عالي است خوب است پاسخ دهيد اينكه وقتي جدول 100 و حتي 200 دانشگاه برتر جهان منتشر ميشود و نام هيچ دانشگاه ايراني در آن نيست، اين موضوع مشكل شماره چند است؟
جنجال بر سر طرح تفكيك جنسيتي در دانشگاهها، عليالظاهر با دستور رئيسجمهوري براي توقف اين طرح فروكش كرد، اما به نظر نميرسد بحث و جدل در اين باره پايان پذيرد.
خارج از اصل بحث كه اساساً اين كار درست يا نادرست و ضروري يا غيرضروري است، اينك و در شرايط كنوني، با دخالت و دستور مستقيم احمدينژاد، موضوع لامحاله سياسي شده است. چه، رئيسجمهوري دستور بررسي دقيقتر و كارشناسي موضوع را نداد، بلكه از اختيارات خود بهره گرفت و دستور توقف موضوع را صادر كرد.
طي ماههاي گذشته روزي نبود كه اظهار نظري در مورد تفكيك جنسيتي در دانشگاهها از سوي مراجع اجرايي، دانشگاهي و مذهبي ارائه نشود و تقريبا تمامي اين اظهارات درجهت «انجام» اين طرح بود و تفاوت ديدگاهها صرفاً در اين بود كه كلاسها بايد دخترانه و پسرانه شود يا دانشگاهها از اساس به دانشگاه دخترانه و دانشگاه پسرانه تغيير يابد. برخي هم پيشنهاد دادند كه اگر اين كار در بدو امر امكان ندارد، ميشود دانشگاهها را به شكل روزهاي زوج و فرد اداره كرد تا يك روز در ميان به هر جنس اختصاص يابد.
برخي هم از اين پيش تر رفتند و گفتند بايد استادان مرد وزن متناسب با جنس دانشجويان سركلاسها بروند و استاد مرد به مردان تدريس كند و استاد زن به زنان. منتقدان نيز، هرچند در اقليت تريبوني بودند، اما اين طرحها را توهين به ساحت استاد و دانشجو دانستند.
به هرحال وزارت علوم قرار بود از مهرماه به تدريج اين طرحها را در برخي دانشگاهها آغاز كند كه به دستور رئيس جمهوري اين داستان فعلاً متوقف شد.
قرار نيست، اينجا و در اين ستون، اصل موضوع تفكيك جنسيتي را تأييد يا رد كنيم. به هرحال ما در مصدر اجرايي نيستيم و در تصميمگيري اجرايي دخالتي نداريم اما به عنوان يك نماينده افكار عمومي پرسشي را در اين باب طرح ميكنيم:
آيا، به راستي، در شرايط امروز ايران و جهان، و در موضوع «آموزش»و بويژه «آموزش عالي» مشكل اولويتدار و شماره يك دانشگاههاي ايران «جداسازي زن و مرد» است؟
اگر پاسخ «آري» است، خوب است يك مسئول پاسخ دهد كه چرا برخلاف اينكه به تصريح مسئولان آموزش عالي هرسال 200 هزار صندلي خالي در دانشگاهها داريم، باز دهها هزار نفر براي تحصيل به خارج ميروند؟ يعني آنها كه به خارج ميروند، به خاطر مختلط بودن دانشگاههاي ايران عازم غرب ميشوند؟!
اگر تفكيك جنسيتي مشكل شماره يك نظام آموزش عالي است كه ماههاي مديد وقت و انرژي را براي آن صرف ميكنيد، خوب است پاسخ دهيد اينكه وقتي جدول 100 و حتي 200 دانشگاه برتر جهان منتشر ميشود و نام هيچ دانشگاه ايراني در آن نيست، اين موضوع مشكل شماره چند است؟
اينكه آموزش عالي به جاي «دانشمحوري» نمرهمحور شده است، مشكل شماره چند است؟
اينكه عنوان «دانشجو» مفهوم و هويت خود را از دست داده به گونهاي كه اخيراً مرتب ميخوانيم كه دانشجويي به جرم قتل، قاچاق يا هر جرم ديگري دستگير شد، مشكل شماره چند است؟
اينكه بسياري از دانشگاههاي غيردولتي مورد تأييد وزارت علوم، دانشجو را با نمره صفر پذيرش ميكنند و فارغالتحصيلاني با دانش كمتر از ديپلم، تحويل جامعه ميدهند مشكل شماره چند است؟
و بالاخره اينكه هيچ تناسبي ميان تعداد جذب دانشجو و امكانات استاندارد آموزشي نداريم مشكل شماره چند است؟
آيا در ماههاي اخير، مسئولان آموزش عالي، به اندازه يكصدم بحث تفكيك جنسيتي، راجع به مسائل اساسي و بنيادين آموزش عالي و بهطور اخص «كيفيت»، سخن گفتهاند؟
واقعاً چه كسي مسئول اولويتبندي مسائل است؟
نظرات بينندگان: ۱ نظر انتشار يافته ۰ نظر در صف انتشار ۰ نظر غيرقايل انتشار
۱۳۹۰-۰۸-۱۶ ۱۹:۴۴:۲۴
من نمیدونم که این طرح بر اساس چه منطقی بیان شده ولی آیا به عواقب خیلی پیش پا افتادش فکر کردند ؟؟؟ آخرش که چی شاید این طرح مقدمه چینی برای تفکیک کل کشور ... مثلا ایران زنونه وایران مردونه !!! (4203)