آنقدر درباره کمبود و گرانی دارو نوشته و خواندهایم که ممکن است بعضیها فکر کنند این موضوع تکراری شده است، اما به نظر میرسد تکراریتر از همه چیز درد و رنج مداوم بیمارانی است که نه تنها باید با بیماری طاقت فرسای خود دست و پنجه نرم کنند بلکه گرانی سرسام آور دارو و در بعضی موارد نایابی آن درد مضاعفی بر آنها تحمیل میکند که توان مبارزه با بیماری را از ایشان میگیرد، دردی که با وجود تکراری بودن همیشه تازه است.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که مسئولان عرصه سلامت از وزیر گرفته تا معاون بهداشتی و رئیس سازمان غذا و دارو از نبود مشکل کمبود دارو سخن میگویند و البته تاکید میکنند که گرانی دارو هم در حال برطرف شدن است. البته آنها راه حلهایی هم در آستین دارند، مانند استفاده از کارت هوشمند و ایجاد سامانه گردش دارویی کشور که به تازگی توسط وزیر بهداشت مطرح شده است. با این وجود هنوز بسیاری از بیماران به ویژه مبتلایان به بیماریهای خاص داروهایشان را پیدا نمیکنند و اگر هم موفق به پیدا کردن آن بشوند در اغلب موارد توان خریدنش را ندارند.
داروها، ارز ندارند
این روزها موضوعی که بیشتر از هر چیز باعث نگرانی میشود ادامه این روند است، در حالی که یکی از اصلی ترین وعدههای وزیر بهداشت جدید سامان دهی به اوضاع دارو بود و در مقابل کسانی که مدت زمان باقی مانده از وزارت او (حداقل در این دولت) را برای انجام چنین کاری کافی نمی دانستند میگفت: «در پنج ماه کارهای بسیاری میتواند کرد به شرط آن که همت انجام کار وجود داشته باشد.» اما حالا نه تنها مشکل تامین داروی بیماران حل نشده بلکه این نگرانی وجود دارد که در جریان انتقال امور به دولت جدید باز هم رسیدگی به اوضاع دارویی کشور چند ماهی فراموش شود.رهبر مژدهی آذر، رئیس انجمن داروسازان میگوید: «نوسانات نرخ ارز بر داروهای وارداتی و تولید داخل آثار منفی بسیاری تحمیل میکند و مسلما رفع این معضل منوط به تسریع بانکهای عامل در اجرایی شدن تصمیم شایسته دولت در خصوص اختصاص ارز به دارو است.»
او ادامه میدهد: «نوسان قیمت ارز روی داروها تاثیرگذار است به نحوی که در پرداخت هزینه خرید دارو و تامین آن، میان شرکتهای تولیدکننده، واردکننده و توزیعکننده مشکلاتی به وجود آمده است. متاسفانه کارخانجات، تولیدکنندگان و واردکنندگان به مشکل برخورد کردهاند و در آینده نیز مشکلات زیادی ایجاد خواهد شد چرا که شرکتهای واردکننده به داروخانهها الزام کردهاند که باید حتما خرید نقدی داشته باشند.ما هم به عنوان انجمن داروسازان به این مسئله معترض هستیم چون داروخانهها قدرت خرید نقدی ندارند به این دلیل که در گذشته خرید به صورت چکهای چند ماهه بود اما در حال حاضر این شرکتها به داروخانههایی که توان خرید نقدی ندارند دارو نمیدهند و این مسئله خود در آینده برای شرکتهای بیمه و بیماران بیمه شده مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد.»
انکار ، مشکل بزرگ بازار دارو
بسیاری از کارشناسان معتقدند، انکار گرانی کمرشکن و کمیابی دارو اولین دلیلی است که باعث میشود گره از کار مشکلات دارویی مردم باز نشود. مسعود سنایی، مسئول یکی از داروخانههای تهران به «قانون» میگوید: «به نظر میرسد دولت ابتدا باید دست از انکار مشکلات دارویی مردم بردارد، تا کی میخواهیم بگوییم مشکل کمبود و گرانی نداریم، و از آن طرف مردم هنگام مراجعه دارویی را که میخواهند پیدا نکنند یا با قیمت بسیار بالای آن مواجه شوند؟ باید بگویم که دم خروس بیرون زده است و بهتر است مسئولان در مرحله اول کوتاهی خود در عرصه دارو را بپذیرند و بعد هم به رفع مشکلات بپردازند.»
او ادامه میدهد: «اگر تا چند وقت پیش فقط با مشکل کمبود داروهای بیماران خاص روبهرو بودیم الان باید با کمبود و گرانی داروهای رایج و پرمصرفی مثل انواع آنتی بیوتیکها و مسکنها هم کنار بیاییم، البته وقتی اسم این دو قلم دارو را میبریم خیلیها به یاد استامینوفن و چرک خشک کنهای ساده میافتند و نبودن آنها را معضل بزرگی نمیدانند اما باید بگویم منظور ما از نبود این اقلام آنهایی است که استفاده بیمارستانی دارند، مثلا کسی که بعد از جراحی وارد بخش میشود نیاز به آنتی بیوتیکهای قوی دارد و در صورت نبود آنها و یا استفاده از انواع نا مناسب جانش را از دست میدهد.در حال حاضر مراجعات زیادی داریم که اطرافیان بیمار از سوی بیمارستان به دنبال نوعی مسکن یا آنتی بیوتیک میآیند و آن را پیدا نمیکنند.»
مردم: نمیدانیم به کجا پناه ببریم
چیزی که درد کمبود دارو را تازه میکند و باعث میشود گفتن از آن تکراری نباشد، گفتوگو با بیمارانی است که از نزدیک با این مشکل مواجه هستند و کسی هم نیست که صدای آنها را بشنود. زهرا غلامی که فقط 16سال دارد و به همراه پدرش دنبال دارو میگردد به «قانون» میگوید: «مدتی است که یکی از داروهایم به نام «پیریمیدون» را پیدا نمیکنیم، البته قبلا هم بارها پیش آمده بود که یکی از داروهایم کمیاب بشود اما حداقل میتوانستیم نمونه خارجی دارو را که قیمت بسیار بالایی دارد بخریم اما حالا آن هم نیست. این موضوع باعث شد که چند روز پیش بعد از حدود دو سال دوباره تشنج کنم.» پدر زهرا ادامه میدهد: «این موضوع روی درس زهرا تاثیر زیادی گذاشته است تا جایی که موفق نشد امتحاناتش را به خوبی بگذراند. البته روحیه اش هم به خاطر تشنج کردن سر کلاس به شدت آسیب دیده است و حاضر نیست سال دیگر را هم در همین مدرسه باشد.»
سهیلا کمالی، زن مسنی است که کنار آبسرد کن داروخانه هلال احمر نشسته است، آنقدر خسته به نظر میرسد که به سختی جرأت میکنم نزدیکش بروم و مشکلش را بپرسم، میگوید: «ما پدر و مادرها از همه بیچارهتریم، مجبوریم بیماری بچهمان را ببینیم اما کاری از دستمان بر نمیآید، هیچکس هم نیست که به دادمان برسد. بیشتر از یک ماه است که نمی توانم داروی بتافرون را بخرم، چند وقت پیش وقتی قیمت جدیدش را شنیدم فکر کردم گوشهایم عیب پیدا کردهاند، اما واقعا قیمت این دارو در عرض چند روز بیشتر از دوبرابر شده، دخترم سه سال است که ام اس دارد و برای اینکه خوب بشود و به زندگی امیدوار باشد از همه چیزمان گذشتهایم اما فایدهای ندارد، دیگر نمیدانم به کجا پناه ببرم. خیلی از داروها با این که ایرانی هستند باز هم گران شدهاند.»
وقتی یکی از افراد حاضر در داروخانه صحبتهایم با خانم کمالی را میشنود جلو میآید. او هم یک بیمار سرطانی در خانه دارد و به دنبال داروهایش از این داروخانه به داروخانه ای دیگر میرود، وی میگوید: «شاید باور نکنید اما چند ماه پیش برای پیدا کردن یک دارو از تهران به قم رفتم، از قم به قزوین، فردا صبحش به من گفتند دارو در هلال احمر گیلان موجود است خودت را به سرعت برسان، خلاصه در عرض دو روز به سه شهر رفتم تا توانستم به اندازه مصرف یک ماه دخترم آمپول5fu پیدا کنم. شما را به مقدسات قسم بنویسید مسئولان به داد ما برسند چون هیچ چیزی واجبتر و حیاتیتر از دارو نیست.»