تيترآنلاين - دنیای بزرگ ادبیات در سال 2011 شماری از چهره هاي مهم و تاثیرگذار خود را از دست داد. با این حال آثار آنها تا همیشه برای دوستدرارنشان به یادپگار مانده اند و نامشان را زنده نگه می داند.
به گزارش ایبنا ، در یک جمع بندی می توان از این چهره ها به عنوان مهم ترین چهره هایی که در سال گذشته روی در نقاب خاک کشیدند یاد کرد.
در کشور چک
سالی که گذشت سالی ناخوشایند برای ادبیات کشور کوچک چک بود و «واتسلاو هاول» نخستين رييس جمهور كشور چك تا سال 2003 و نويسنده و نمايشنامهنويس شهير اين كشور 27 آذر در هفتاد و پنج سالگي، درگذشت. او که در سال 1936 در پراگ در خانوادهای فرهنگی و روشنفکر به دنیا آمد، به دلیل مخالفت خانواده با رژیم کمونیستی چکسلواکی اجازه تحصیلات دبیرستانی به دست نیاورد. اما کارش را به عنوانِ کارگردان پشت صحنه در تئاتری در پراگ شروع کرد و همزمان تحصیل مکاتبه ای در رشته ادبيات نمايشي در دانشکده هنر دانشگاه پراگ را آغاز کرد.
او که بارها دستگير و زنداني شد شاهكار خود «خرامیدنی حزین» را پس از 4 سال زندان نوشت که داستان سیاستمداری است که بیمِ بازگشت به محبس دارد. اثر برجسته ديگر هاول «قدرت ضعیفان» نام دارد نمايشنامهاي در وصف دوران پس از توتالیتاریسم که در آن سیاست و جامعه مدرن را ابزاري براي آماده كردن مردم برای زندگی در دروغ میخواند.
از جمله كتابها و نمايشنامههاي مهم او ميتوان به «جشن باغچهای» ۱۹۶۳ ، «خاطرات» ۱۹۶۵ ، «پروانه ای روی آنتن» ۱۹۶۸، «اپرای گدایان» ۱۹۷۵، «اشتباه» ۱۹۸۳، «قدرت ضعیفان» ۱۹۸۵ ، «زندگی در حقیقت» ۱۹۸۶ ، «به سوی جامعه مدنی» ۱۹۹۴ و «به سوی قلعه و بازگشت» ۲۰۰۷ اشاره كرد.
«جيري گروشا» شاعر، منتقد، فعال سياسي و ديپلمات چك دیگر چهره ادبی وسسیاسی این کشور بود که سال گذشته روی در نقاب خاک کشید. او كه از منتقدان ادبي محسوب ميشد، در سال 1968و در ماجراي بهار پراگ، پس از پيوستن به گروه 77 از انتشار آثارش محروم شد. وي در سال 1980 پس از انتشار نخستين رمانش با عنوان «پرسش نامه» روانه زندان شد و پس از آن زندگي در آلمان را انتخاب كرد. اين چهره برجسته كشور چك در سال 2002 جايزه ياروسلاو سيفرت را دريافت كرد و در سال 2006 جايزه فرهنگ جديد اروپاي جديد را به دستاوردهايش افزود. وي در سال 2007 به افتخار دريافت نشان شواليه لژيون دونوار فرانسه نايل شد. او در دولت واتسلاو هاول به عنوان وزير آموزش به كار پرداخت و مدتي نيز سفير كشورش در اتريش بود و تا سال 2009 مديريت آكادمي ديپلماتيك وين را برعهده داشت. گروشا به مدت 5 سال از 2004 تا 2009 رييس انجمن بين المللي قلم بود.
از دیگر چهره های از دست رفته چک «سیمونا مونیووا» نویسنده پرفروش كشور چك بود که كشته شد. جسد این نویسنده در حالی کشف شد که روی آن آثار ضرباتی نمایان بود. احتمال می رود «مونیووا» که یکی از موفق ترین نویسندگان رمان های عشقانه کشور چک بود، قربانی اختلاف با همسرش شده باشد و طبق گفته سخنگوی پلیس، همسر «مونیووا» که نامش «بوریس اینگر» و ویراستار و مدیر انتشارات این نویسنده نیز هست، به عنوان مظنون اصلی این پرونده دستگیر شد. این نویسنده در مجموع 25 کتاب به رشته تحریر درآورد که «آخرین شور» و «دل شکستگی» از جمله آن ها بود و به موجب این آثار او در کشورش به نویسنده ای پرفروش بدل شد. او رمان «دل شکستگی» را یک ماه پیش از مرگ منتشر کرد که داستان آن در مورد ازدواجی است که با موفقیت آغاز می شود اما با جنگ خاتمه می یابد.
«آرنوست لوستیگ» نویسنده چک نیز در 84 سالگی درگذشت. او که بیش از 12 رمان، داستان و فیلمنامه براي محکوم کردن رژیم غیرانسانی نازیها نوشت، در سال های 1957 و 1958 دو کتاب داستان نخستش را با نام های «شب و امید» و «الماس های شب» منتشر کرد که از هر دوی این کتابها اقتباس سینمایی شد. رمان «چشمان سبز تو» از جمله آخرین رمانهای این نویسنده و در مورد نوجوان اسیر 15 سالهای است که در زندان نازیها توسط سربازان شكنجه میشود. این رمان یکی از مهمترین رمان های این نویسنده است که شرحی ادبی از آن دوران را به لحاظ زیبایی شناسی، سیاسی و عاطفی به دست میدهد. او سه سال پیش با دریافت جایزه «فرانتس کافکا» در پراگ تجلیل شد.
در ادبیات آلمانی زبان
ادبیات آلمانی زبان نیز چهره های متعددی را از دست داد که بی شک کریستا وولف برجسته ترین آنها بود. او از برجسته ترین بانوان نویسنده آلمانی زبان دوران پس از جنگ بود که در آخرین ماه سال 2011 در 82 سالگی چشم از جهان فروبست و با حضور گونتر گراس و شماری دیگر از چهره های برجسته این کشور، در جوار برتولت برشت به خاک سپرده شد.
ولف در 18 مارس 1929 در لاندسبرگ واقع در لهستان امروزی متولد شد. او پس از پایان جنگ دوم جهانی همراه خانوادهاش از دست ارتش سرخ به مکلنبورگ گریخت. در سال 1961 بود که او نخستین اثر ادبی اش را با نام «داستان مسکو» منتشر کرد و از سال 1962 نویسندگي را بهعنوان حرفه تماموقت خود برگزيد.
در مرکز کتابهای ولف، همواره شخصیت هایی قرار دارند که متاثر از تقسیم آلمان هستند و این مساله را تصویر میکنند. «آسمان تقسیم شده »، «تفکر در مورد کریستا تی»، «الگوی کودکی»، «هیچ کجا. هیچ جا» و «کاساندرا» از جمله آثار مشهور این نویسندهاند. او حتی با وجود آن که چند سال برای سازمان اطلاعات آلمان شرقی کار کرده بود، برای بسیاری از افراد جمهوری دموکراتیک آلمان (آلمان شرقی) یک مرجع اخلاقی بود. ولف با جوایز بسیار زیادی از جمله جایزه گئورگ بوشنر و توماسمان تقدیر شد و کتابهایش به زبانهای بسیار زیادی ترجمه شدهاند.
«زیگفرید فیشر فابیان» نویسنده و مورخ آلمانی در سن 89 سالگی در خانهاش در منطقه «برگ» در ایالت بایرن چشم از جهان فروبست. کتاب های تاریخی غیر داستانی این نویسنده میلیونها مخاطب داشت و به بیش از 20 زبان دنیا ترجمه شده بود. او با انتشار کتاب «نخستین آلمانیها» در سال 1975 به عنوان نویسنده به موفقیت دست یافت. کتاب دیگر او با عنوان «با اوا عشق آغاز شد- داستان فرهنگی عشق و ازدواج» یک کتاب پرفروش را در کارنامهاش به ثبت رساند و با انتشار کتاب دیگرش با عنوان «خندیدن بدون مرز» استعدادش در زمینه نویسنده ای پرفروش بودن را به اثبات رساند.
کتاب های تاریخی او همچون «امپراتورهای آلمانی»، «شکوه پروس»، «جنگ و صلح پروس» و «در مورد خدا و طلا – کلمب یک دنیای جدید را کشف میکند» از جمله آثاری هستند که مخاطب با مطالعه آنها از هنر نويسنده در حفظ تعادل بين جدیت و محبوبیت در نوشتن این آثار به وجد ميآيد.«فابیان» در طول دوران حیات ادبی خود بیش از 50 کتاب به رشته تحریر درآورد.
«هرمان هردر» ناشر و نويسنده آلمانی نیز درگذشت. او که مدیر اسبق انتشارات «هردر» شهر فرایبورگ بود پس از یک دوره کوتاه بیماری در 85 سالگی دار فانی را وداع گفت. «ناخدا در ميان ساحل» زندگينامه خودنوشت او در سال 2006 به چاپ رسيده است.
«باربارا کونیگ» از معدود بانوان آلمانی نویسنده عضو گروه مشهور 47 روز 30 مهر در 86 سالگی چشم از جهان فروبست. او آخرین کتابش را در سال 1997 منتشر کرد. این کتاب که «یادداشت های یک دوستی» نام داشت و انتشارات «هانسر» آن را منتشر کرد، در مورد «هانس ورنر ریشتر» پیشکسوت انجمن نویسندگان گروه 47 بود كه در سال هاي اخير و با افزایش سن دیگر نویسنده فعالي نبود. خانم كونيگ در سال 1949 به عضویت انجمن نویسندگان گروه 47 که «هانس ورنر ریشتر» بانی آن بود درآمد. در این حلقه ادبی تاثیرگذار، بانوان اندکی عضویت داشتند که «ایلسه آیشینگر» و «اینگبورگ باخمن» از جمله آنها بودند. «کونیگ» در 1950 با یک بورسیه به آمریکا رفت و در زمینه علم روزنامهنگاری و نوشتن خلاقانه به تحصیل پرداخت. او در طول عمر حرفه ای خود به نگارش نمایشنامههای رادیویی ، مقاله و آثار روایی بسیار پرداخت. از مشهورترین رمان های وی می توان «انسان انسانی» و «روز زیبا، این 13» اشاره کرد.
از دیگر آثار به جا مانده از این بانوی فقید می توان به «کودک و سایه اش» 1958 ، «شن» 1961 (ترجمه شده به زبانهای فرانسوي، صربی کروواسی و لهستانی) ، «بازی روزانه» 1968 ، «اهمیت یک بیگانه بودن» 1979 ، «من سراپا گوشم» نمایشنامه رادیویی / 1985 ، «خداحافظی از اولگا» نمایشنامه رادیویی / 1969 و «من و شمایی که من روزگاری بودم» نمایشنامه رادیویی / 1976 اشاره کرد.
«برنهارد ویکتور کریستوف – کارل فون بولو» مشهور به «لوریوت» نویسنده، طنزپرداز و تصویرگر مشهور آلمانی کتابهای کودکان در 87 سالگی در ایالت بایرن چشم از جهان فروبست. وي به عنوان يك نویسنده و تصویرگر در 60 سال 114 جلد کتاب گوناگون را به زیر چاپ برد و از آثار او در مجموع چند میلیون جلد به فروش رسیده است. این نویسنده و هنرمند که در عرصه سینما و تلويزیون نیز به فعالیت میپرداخت، جوایز متعددی را در عرصه ادبیات، سینما و تلويزیون به دست آورده بود که از جمله آنها میتوان به «جایزه نقرهای گریم» در سال 1973 ، جایزه «اریش کستنر برای ادبیات» در سال 1984 و جایزه «یاکوب گریم» در سال 2004 برای تلاش در عرصه ادبیات آلمانی زبان اشاره کرد. از جمله آخرین جوایز اختصاص یافته به وی جایزه «ویلهلم بوش» در سال 2007 برای یک عمر فعالیت ادبی و هنری و جایزه افتخاری آکادمی فیلم آلمان موسوم به «لولا» در سال 2009 بود.
«آندرآس فرانتس» یکی از موفق ترین جنایی نویسان آلمانی در 57 سالگی به شکلی دور از انتظار بر اثر سکته قلبی درگذشت. او در سال 1996 با نگارش نخستین رمان خود با نام «جوان ، بلوند، مرده» که یک تریلر پلیسی بر مبنای الگوی آمریکایی بود، به شهرت رسید. «فرانتس» در ماه نوامبر نیز رمان «جسم شیطان» را منتشر کرد. وی با تیراژ بیش از پنج میلیون جلد از آثارش نام خود را در لیست نخستین گروه جنایی نویسان آلمان به ثبت رسانده است.
«اگنس ماری گریزباخ» نویسنده آلمانی،یکشنبه 6 مارس (15 اسفند) در سن 97 سالگی چشم از جهان فرو بست. این نویسنده که به عنوان یک بازنشسته رمانی پرفروش را در مورد بدبختی های زنان به رشته تحریر درآورده بود ، در سال 1988 با نخستین اثر ادبیاش با نام «یک زن متولد سال 13» که مربوط به شرح حال خود او بود، داستان یک بانوی بازنشسته را که در «نوی ایسنبورگ» در فرانکفورت میزیست منتشر کرد. او با اثر دیگری با نام «رمان یک رهایی غیر ارادی» در سن 75 سالگی اظهار نظر و ندایی را به زنان عصر خود تقدیم کرد و این کتاب موفقیت بزرگی را برای او همراه آورد. «گریزباخ» یک سال بعد رمان «زنی در غرب» را منتشر کرد که این اثر دومین جلد از زندگینامه خود وی بود و پس از آن با نگارش رمانهای دیگر به کار خود به عنوان یک نویسنده ادامه داد. وی در سال 2003 سومین بخش زندگینامه خود را در قالب اثری با عنوان «از ابتدا تا ابتدا» منتشر کرد و در سال 2005 نیز یک کتاب شعر را به زیر چاپ برد. این نویسنده به عنوان شهروند افتخاری «نوی ایسنبورگ» نیز برگزیده شده بود.
در بریتانیا
بریتانیایی هم در سوگ شماری از چهره های برجسته خود نشستند که گيلبرت آدير نويسنده، روزنامهنگار و منتقد سينما كه اقتباسهاي سينمايي برجستهاي از آثار او خلق شده است، از جمله آنها بود. آدير در 29 دسامبر 1944 در ادينبورگ به دنيا آمد ولي بيشتر عمر خود را در شهر پاريس گذراند. از او آثار داستاني بسياري به جا مانده است، مثل «آليس در سوراخ سوزن» (ادامه ماجراهاي «آليس در سرزمين عجايب» و «آليس آنسوي آينه») و «پيتر پن و تنها بچهها» (ادامه ماجراهاي «پيتر و وندي»). نخستين رمان او با عنوان «معصومان مقدس» در سال 1988 جايزه رمان اول كلوپ نويسندگان را برد و از سال 1996 به طور مرتب براي ستون «موشكافي» ساندي تايمز مينوشت. آدير در سال 1995 ترجمه متمايز او از رمان «ناپديدشدگي» ژرژ پرك نايل به دريافت جايزه ترجمه اسكات مونكريف شد. در سال 1997 فيلم «عشق و مرگ در لانگ آيلند» با اقتباس از رماني به همين نام از آدير ساخته شد و در سال 2003 فيلم «روياييها»ي برناردو برتولوچي هم بر اساس رمان «معصومان مقدس» شكل گرفت. ديگر آثار داستاني او عبارتند از: «مرگِ آرتور» (1992)، «كليد برج» (1997)، «كتابِ بسته» (1999) و «بويناس نوچس، بوينس آيرس» (2004).
آدير همچنين آثار تحليل و غيرداستاني بسياري درباره نقد و نظريه سينما به جا گذاشته است، كه از آن جمله اند: «شب در تصوير» (1985)، «اسطورهها و خاطرات»(1986)، «ويتنامِ هاليوودي» (1981)، «موجسواري بر روح زمان» (1997) و «پستمدرنيست هميشه دوبار در ميزند» (1992).
«شيلا دلاني» نمايشنامهنويس ايرلندي كه عمده شهرت خود را وامدار نگارش نمايشنامه «طعم عسل» در عنفوان جواني است، بر اثر ابتلا به سرطان در سن 71 سالگي درگذشت. در سال 1961 اقتباس سينمايي «طعم عسل» با مشاركت دلاني و كارگرداني توني ريچاردسون ساخته شد كه توانست جايزه بفتا براي بهترين فيلمنامه آن سال را از آن خود كند. از ديگر آثار نمايشي دلاني ميتوان به «شير عاشق» (1960)، «اتوبوس سفيد» (1966) و «زندگي روستايي» (2004) اشاره كرد.
«آن بورن» شاعر، تاريخ نگار بریتانیایی و مترجم آثار مدرن اسكانديناويايي درگذشت. این چهره ادبی که در 87 سالگي درگذشت، نويسنده شماري از تاريخ نگاريهاي محلي از سرزمين مادري اش دوون بريتانيا هم بود. او چند مجموعه شعر منتشر كرد و در تدوين چندين گلچين از شعر معاصر نيز نقش داشت. بيش از 50 عنوان ترجمه از رمانهاي اسكانديناويايي و از انگليسي و مجموعه شعر نيز ديگر كارهاي درخشان كارنامه پربار ادبي او را تشكيل ميدهد.
علت علاقه او به زبان دانماركي اين بود كه همسرش از خلبانان دانماركي در جنگ جهاني بود و اين دو پس از ازدواج به كپنهاگ نقل مكان كردند. اما پس از آن او به زبان نروژي و سوئدي نيز مسلط شد و به ترجمه ادبيات انگليسي به اين زبان ها نيز پرداخت و از دهه 60 آثارش را منتشر كرد.
«استن بارستو» نویسنده سرشناس بریتانیایی در 83 سالگی درگذشت. وی که برای کتاب «یک جور دوست داشتن» از شهرت خاصی برخوردار بود، به عنوان یکی از اعضای گروه «مردان جوان عصبانی» شناخته می شد و از نویسندگان شمال بریتانیا بود. او که در اواخر دهه 50 و اوایل دهه60 قرن بیستم به شهرت رسید، یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان نسل خودش بود. «فردا از من بپرس» در سال 1962و «تماشاگران در ساحل» در سال 1966 از جمله آثار موفق دیگر او هستند. زندگی نامه خودنوشت او با عنوان «روزهای خوش من» نیز در سال 2001 با استقبال روبه رو شد.
كريگ توماس نويسنده ولزي نیز درگذشت. اين نويسنده كه كتاب فايرفاكس او را كلينت ايستوود در سال 1982 دستمايه ساخت يك فيلم سينمايي خود كرده بود، نويسنده بيش از 6 كتاب پرفروش بود. از او كه بيش از 30 سال به عنوان نويسنده كار كرده بود و 18 كتاب در كارنامه اش دارد، اغلب به عنوان خالق ژانر «دلهره- تكنو» ياد شده است. كريگ كه نخستين رمانش با عنوان «تله موش» را در سال 1974 منتشر كرده بود، با نوشتن دومين رمانش با عنوان «فاير فاكس» در سال 1977 به شهرت رسيد. «شاهين برفي»، «سقوط فاير فاكس» و «يك جنگ متفاوت» از ديگر رمانهاي مشهور او هستند.
در آمریکا
آمریکایی ها هم شماری از چهره های ادبی شان را از دست دادند. «هنري كارلايل» نويسنده، مترجم و كسي كه كمك كرد تا الكساندر سولژنيتسين نويسنده ناراضي روسيه به جهان غرب معرفي شود، از جمله ین چهره ها بود. اين نويسنده كه در 84 سالگي درگذشت، از دهه 50 در گستره وسيعي فعال بود و در دورهاي، ويراستاري آثار آلبر كامو را برعهده داشت. به گفته همسرش، او نقشي مهم در نشر آثار سولژنيتسين ايفا كرده بود. او نويسنده 6 رمان است كه هجوي درباره روابط بين آمريكا و شوروي در دوره جنگ سرد از جمله آنهاست. او از بنيانگذاران يك بنگاه نشر با نام «پوردي» بود كه به انتشار بسياري از رمانهاي معاصر كمك كرد.
نخستين كتاب او با عنوان «ايليچ اينجا خوابيد» در سال 1965 منتشر شد و پس از آن با يك كتاب طنز ديگر با عنوان «قرارداد» در سال 1968 ادامه يافت. رمان تاريخي او با عنوان «سفر به اول سامبر» در سال 1972 و «سرزميني كه خورشيد ميميرد» در سال 1975 و «مردي شبيه يونس» در سال 1984 ديگر رمانهاي او را تشكيل مي دهند. او در سال 1999 نيز رمان ديگري درباره انقلاب روسيه نوشت كه با عنوان «ايدهآليستها» منتشر شد.
«آن مككافري»، نويسنده كهنسال ژانر علمي تخيلي و نويسنده مجموعه داستانهاي «اژدهاسواران پرن» در هشتادوپنج سالگي درگذشت. این فانتزينويس امريكايي روز دوشنبه 21 نوامبر در سن هشتادوپنج سالگي بر اثر حمله قلبي در خانه خود در ايرلند درگذشت. «آن مككافري» نويسنده پركار و محبوب امريكايي در فهرست افتخارات خود، عناويني چون نخستين زن برنده جوايز علميتخيلي امريكا، يعني جايزه «هوگو» و جايزه «نبولا» را داشت.
از آثار او ميتوان به مجموعه داستانهاي «دونا» و مجموعه داستانهاي «اژدهاسواران پرن» اشاره كرد. كتابهاي خانم مككافري بخاطر نثر ساده و روان، مناسب رده سني نوجوانان و جوانان اند اما او داستانهايي خاصِ كودك و نوجوان نيز نوشته كه از آن ميان دو داستان كوتاه «كوچكترين اژدهاسوار»، «دختري كه اژدهايان را ميشنيد» و تريولوژي «تالار چنگنوازان» از مجموعه داستانهاي «اژدهاسواران پرن» در برخي از مدارس آمريكا براي مطالعه جنبي به دانشآموزان معرفي ميشوند. هر كدام اين داستانها قهرماني دارد كه بايد بر عليه ناملايمات اجتماعي اطراف مبارزه كند.
مایکل اشترن هارت خالق نخستین کتاب الکترونیک در 64 سالگی درگذشت. او که خالق کتابخانه دیجیتال از طریق پروژه گوتنبرگ بود، در سال 1971 در دانشگاه ایلینوی نخستین چارچوب کامپیوتر را ابداع کردو بخشي از متن علامیه استقلال چهارم جولای را وارد کامیپوتر کرد و آن را با 100 استفاده کننده چون هاروادر و یو.سی.ال.ای و سازمان دفاع به اشتراک گذاشت. سامانه گوتنبرگ و انتشارات آن که به عنوان یکی از قدیمی ترین مجموعه های آنلاین ادبی جهان شناخته می شود و از دستاوردهای اوست با بیش از 33 هزار کتاب به 60 زبان با دسترسی رایگان در اختیار علاقه مندان کتاب قرار دارد. در سال 1998 مجله «وایر» هارت را در ردیف 25 فهرست افرادی قرار داد که فردای جهان را به طور فعال تغییر داده اند.
لامکین برنده جایزه معتبر ادبيات داستاني «او هنری» در 83 سالگی درگذشت. این رمان نويس، نويسنده داستان كوتاه و نمایشنامهنویس آمریکایی در قرن بيستم، يكي از چهرههاي سرشناس ادبيات داستاني و تلويزيون بود. لامكين که نوشتن فيلمنامههاي تلويزيوني متعددي را در كارنامهاش داشت و نمايشنامههايش در برادوي اجرا شده بود، از دوستان تنسی ویلیامز نمایشنامهنویس سرشناس و اوژن نش شاعر آمريكايي بود. وی در سال 1950 در حالي كه تنها 22 سال داشت نخستين رمانش را با عنوان «ببر در باغ» منتشر كرد. او كه در آثارش بسيار به جامعه مونروئه وفادار بود، با داستان کوتاه «روز میآید» برنده جایزه او هنری شده بود. «شکار تخم مرغ عید پاک»، «خانم گربه صفت» و «اگر هالی گولایتی رشد کرده بود» از جمله آثار اوست.
«ويليام اسليتر» نويسنده مشهور آمریکایی که در ژانر علمي ـ تخيلي برای نوجوانان می نوشت، در 66 سالگي در تایلند درگذشت.اسليتر که به داستان های فانتزی، داستان های علمی، ترسناک و تعلیق آمیز علاقه داشت و در آثارش اغلب از مبارزه با بیگانگانی از سیارات دیگر می نوشت، در طول عمرش بيش از 30 كتاب خلق کرد. او در بوستون آمریکا و تایلند زندگی می کرد. «جعبه ها»، «ماه غمگين»، «خانه آرزوها»، «در خيال»، «يك نفر گفت عزيزم»، «خانهاي براي ارواح»، «پسري كه نمي توانست بمیرد»، «تلفن شيطاني» و «آزمايش» از معروفترين آثار اسليتر هستند. آخرین کتاب او با عنوان «بال فانتوم» در سال 2011 منتشر شد.
ژن كولان طراح آمريكايي كتابهاي كميك كه هفت دهه را صرف اين كار كرده بود، درگذشت. او كه قهرمان هايي مثل درداويل، بتمن و هوارد مرغابي را خلق كرده در 84 ساگي در نيويورك درگذشت.
در جهان عرب زبان
انيس منصور، نویسنده مشهور مصری در 87 سالگی در گذشت. او فارغ التحصیل دانشگاه قاهره در رشته ادبیات در سال 1947 و فوق لیسانس رشته فلسفه و استاد بخش ادبیات و فلسفه دانشکده عین الشمس دانشگاه قاهره بود. انیس منصور علاوه بر نویسندگی روزنامه نگار نیز بود و سابقه کار در روزنامه های «اخبار الیوم» و «الاهرام» مصر را در کارنامه فرهنگی خود داشت. مهمترین کتاب هایی که انیس به رشته تحریر در آورده عبارتند از «دور دنیا در 200 روز»، «سرزمین خدا برای خدا – غریب در سرزمین غریب»، «به یمن آن گمنام»، «تو در ژاپن و کشورهای دیگر هستی»، «بهترین سلام هایم از مسکو» و «عجیب ترین سفرها در تاریخ» که کتاب دور دنیا در 200 روز او شهرت جهانی دارد. انیس منصور از چهره های مردمي و محبوب مصر محسوب می شود.
«طلعت سقیرق» شاعر و روزنامه نگار فلسطینی در 58 سالگی درگذشت. وی که متولد شهر طرابلس در لبنان در 18 می 1953 در یک خانواده فلسطینی بود، از سال 1976 فعالیت روزنامه نگاری خود را آغاز کرد و مجله «المسبار»که سردبیری اش را بر عهده داشت منتشر کرد. این مجله درباره شعر، رمان، داستان، بویژه داستان کوتاه و نقد ادبی بود و در سراسر کشورهای عربی توزیع می شد. از مهمترین آثار به جا مانده از سقیرق می توان به «ما بر روی بال های عشقیم»، «در زیباترین سال»، «زیباترین فصل های عشق» در قالب شعر، رمان «اشباح در خاطره ابر»، مجموعه داستان کوتاه «خیمه»، «اسلام و مکارم اخلاق» و «انتفاضه در شعر میهن اشغال شده» در قالب کاری پژوهشی اشاره کرد.
رمان نويس مشهور مصری «خيری شلبی» پس از يك عمر خلق آثار ادبی، در 73 سالگی ديده از جهان فرو بست. او از پايههای رماننويسی در جهان عرب بود كه آثار فراوانی از خود به جای گذاشت. رمانهای او زبان گويای بخش گستردهای از جامعه است و فرهيختگان را به خوبی و در عمق به تصوير میكشد. خيری شلبی که در سال 1938 به دنيا آمد، در طول عمر ادبی خود هفت جايزه مصری و عربی را از آن خود كرد. او آثار فراوانی را در داستان، داستان كوتاه و رمان به يادگار گذاشته كه از برخی از آنها در مصر اقتباس سينمايی هم شده است.
در جهان اسپانیایی زبان و ادبیات لاتین
جهان ادبی اسپانیایی زبان و آمریکای لاتین هم در سوگ چهره های مطرحی نشست که بی شک ساباتو از مشهورترین آنهاست.
ارنستو ساباتو نویسنده نامدار آرژانتینی در 99 سالگی درگذشت. «ارنستو ساباتو» نویسنده نامدار آرژانتینی، در سالهایی که مشغول داستان نویسی بود جوایز ادبی بسیاری از جمله جایزه سروانتس و جایزه ادبی ایتالیا را به خود اختصاص داد. اما بیشترین شهرت وی به خاطر مخالفت او با حکومت های نظامی آمریکای لاتین و دفاع از حقوق بشر بود.
ارنستو ساباتو، ۲۴ ژوئن ۱۹۱۱ در حومه بوئنس آیرس در خانوادهای پر فرزند به دنیا آمد. در جوانی به گروه های چپ گرا پیوست و برای مدتی ريیس فدراسیون کمونیست های جوان بود. در دانشگاه در رشته فیزیک درس خواند و پس از اخذ مدرک دکترا به پاریس رفت و در دانشگاه سوربن، در موسسه کوری به فعالیت مشغول شد. پس از جنگ جهانی دوم به نوشتن روی آورد پس از پایان حکومت نظامیان در آرژانتین، به درخواست رائول آلفونسین، ريیس جمهور وقت این کشور، ریاست کمیسیونی را پذیرفت که در مورد سرنوشت ناپدید شدگان دوران حکومت نظامیان تحقیق می کرد. یافته های این گروه تحقیق، با عنوان «دوباره هرگز» منتشر شد.
«قهرمان ها و گورها» و «تونل» معروفترین آثار وی است که تحسین بسیاری از منتقدان از جمله آلبر کامو و توماس مان را به خود جلب کرد.
خورخه سمپران، نويسنده اسپانيايي كه به زبان فرانسوي مينوشت، نیز درگذشت. اين نويسنده و نمايشنامه نويس كه در دورهاي وزير فرهنگ بود، در 87 سالگي در پاريس چشم از جهان فرو بست. او نمايشنامه هايي نيز براي سينما مي نوشت و مهم ترين آثار آلن رنه كارگردان سرشناس فرانسوي به قلم او نوشته شده است كه «جنگ تمام شد» و «استاويسكي» از جمله آنهاست. او براي كاستا گاوراس نيز فيلمنامه مشهور Z و «اعتراف» را نوشت. سمپران يكي از ستون هاي دموكراسي در اسپانيا بود همانطور كه چهره ادبي برجسته اي در فرانسه محسوب ميشد. او از تجربيات سياسي اش براي نوشتن خاطراتش با عنوان «فدريكو سانچز خوبيد» كه انعكاسي از تجربياتش در سال هاي جواني در حزب كمونيست بود استفاده كرد. از ميان آثار او كه به زبان انگليس موجود هستند «ادبيات يا زندگي» و «سفر طولاني» از آثار شاخص او به شمار ميآيند.
گونزالو روخاس شاعر شیلیایی و برنده جایزه سروانتس در 93 سالگی درگذشت. این شاعر که به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکای لاتین مورد توجه قرار گرفته بود، جوایز ادبی متعددی را در سال های عمر ادبی اش به خود اختصاص داد. او جایزه ادبیات ملی شیلی ، جایزه ملکه صوفیا برای اشعار آمریکایی ایبری، جایزه اکتاویوپاز مکزیک و جایزه خوزه هرناندز آرژانتینی را هم در کارنامه داشت. از گلچین های ادبی این شاعر می توان به «بینوایی بشر» در سال 1948، «در برابر مرگ» در سال 1964، «تاریک»در سال 1977، «در روشنایی» در سال 1981 و «از آب» در سال 2007 و ... اشاره کرد.
رائول روئيز، نويسنده و كارگردان شيليايي-فرانسوي فيلم «زمان بازيافته» كه با اقتباس از جلد آخر رمان «در جستجوي زمان از دست رفته» اثر مارسل پروست ساخته شد، در 70 سالگي درگذشت. كارگردان و نويسنده فيلمنامه اقتباسي «زمان بازيافته» (1998)، «ارواح سترگ» (2001) را نيز با اقتباس از رماني به همين نام اثر ژان ژيونوي مشهور ساخته بود.
شهرت رائول روئيز وامدار اهداي جايزه پلنگ طلايي جشنواره لوكارنوي اسپانيا به فيلم «ببرهاي افسرده» محصول دهه 60 بود. همچنين «ارواح سترگ» سال 2001 در رقابت بهترين فيلم جشنواره فيلم كن آن سال قرار گرفت و سال گذشته جايزه لوئيز-دلوك به فيلم قصههاي اشرافي «اسرار ليسبون» ساخته رائول روئيز تعلق گرفت.
«الیسیو آلبرتو» شاعر ، نویسنده و روزنامه نگار کوبایی در 59 سالگی در بیمارستانی در مکزیکو سیتی چشم از جهان فرو بست. او در دنیای ادبیات اسپانیایی زبان بیش از هرچیز با کتاب «گزارشی علیه خودم» منتشر شده به سال 1993 به شهرت رسید. در این کتاب او به توصیف این پرداخته بود که چگونه سازمان امنیت کوبا از وی اطلاعاتی در مورد خانواده اش می خواست. وی که در عرصه فیلمنامه نویسی نیز دستی داشت ، فیلمنامه فیلم «گوآنتانامرا» که توسط «توماس گوتی یرز آلئا» کارگردان کوبایی به صورت فیلم درآمد را به رشته تحریر درآورده بود. از جمله موفقیت های بزرگ این نویسنده می توان به دریافت جایزه آلفاگوآرای اسپانیا در سال 1998 اشاره کرد.
«ديويد ويناس» نويسنده و نمایشنامه نویس سرشناس آرژانتيني درگذشت.این چهره ادبی که در 83 سالگي درگذشت، برای رمان «مالکان زمين» شهرتی جهانی داشت و آثار دیگری چون «هر روز خدا» و «ليزاندرو» را نیز در کارنامه اش داشت.
موآسير اسكليار رمان نويس و نويسنده داستان كوتاه برزيلي در 73 سالگي در گذشت. وی كه براي رمانها و داستانهاي كوتاهش اعتباري جهاني داشت، نویسنده رمان های متعددی است و مهم ترين رمان هاي او چون «قنطورس در باغ»، «مكس و گربهها» و «خدايان راكل» به زبانهاي مختلف ترجمه شده و داستانهاي كوتاهش چون «چشم گيرا»، «كارناوال حيوانات» و «ترانه مسيح اشتباهي» در ادبيات پرتغالي زبان از جايگاه ويژهاي برخوردارند. نخستين كتاب اسکلیار در سال 1962 با عنوان «داستانهايي از آموزش پزشكي» بر مبناي تجربيات او در دوره دانشجويياش نوشته شد. او كه در استخدام روزنامه زيرو هورا بود، در طول زندگياش بيش از 70 عنوان كتاب در ژانرهاي گواناگون ادبي نوشت. موآسير اسكليار عضو آكادمي ادبيات برزيل بود و سه بار جايزه جابوتي را از آن خود كرده بود.
در دیگر نقاط جهان
آگوتا کریستف، نویسنده مجارستانی که داستانهایش را به زبان فرانسوي مینوشت، در ۷۶ سالگی درگذشت.وی که در سويیس زندگی میکرد، در سال ۱۹۸۶ جایزه ادبی اروپا را برای نخستين رمانش به نام «دفتر یادداشت» دریافت کرد. اين اثر با موفقيت بسيار همراه و به بیش از 30 زبان دنیا ترجمه شد. وی سال ۲۰۰۱ موفق شد جایزه گوتفرید کلر کشور سویس را از آن خود کند. موضوع اصلی داستانهای او جنگ، ویرانی، عشق، تنهایی و تلاش انسانها برای جلب توجه دیگران است؛ مواردی که به نظر میرسد وی در زندگی شخصیاش با آنها دست و پنجه نرم کرده است. آخرین مجموعهای که این نویسنده پیش از مرگش نوشته، مجموعه داستانهای کوتاهی است که در سال ۲۰۰۵ با عنوان «فرقي نميكند» منتشر شد.
فرانسوا نوریسیه نویسنده فرانسوی و از اعضای سابق آکادمی گنکور در 83 سالگی درگذشت. این نویسنده سرشناس فرانسوی که در سال 2008 به دلیل مشکلات سلامتی از آکادمی گنکور جدا شده بود، سال ها از بیماری پارکینسون در رنج بود. این مرد که خود را نویسنده اما نه یک رمان نویس غربزی می نامید، سال ها با نام مستعار «گری امیننس» برای نشریه گراسه و نیز به عنوان منتقد برای مجله فیگارو مطلب می نوشت. او که از سال 1977 به عنوان یکی از اعضای آکادمی گنکور انتخاب شد، در سال 1983 دبیر این آکادمی و از سال 1996 تا 2002 رییس آن بود.
او از 24 سالگی به دنیای ادبیات روی آورد و در سال 1951 «آب خاکستری» را منتشر کرد. یک سال بعد به عنوان مدیر انتشارات دنوئل شروع به کار کرد و تا سال 1956 به این کار ادامه اداد و پس از آن سردبیر مجله لاپاریزین شد و بعد به گراسه پیوست. در سال 1964 نوریسیه با کتاب «عاشق خودم نیستم، از زندگی ام متنفرم» که دومین کتاب از سه گانه زندگینامه اش بود، جایزه بزرگ آکادمی فرانسه را نصیب خود کرد. «آبی مثل شب» جلد نخست این سه گانه در سال 1958 و جلد سوم آن با عنوان «تاریخ فرانسه» در سال 1966 منتشر شد.
فرانسوا نوریسیه جایزه بزرگ فمینا را نیز در سال 1970 از آن خود کرد که برای کتاب «انفجارها» به او اهدا شد. «آلمان» در سال 1973، «موزه یک مرد» در سال 1978، «امپراتوری ابرها» در سال 1982، «روز پدر» در سال 1986 نیز از آثاری بود که پس از آن منتشر شدند. «پس از براتیسلاوا» در سال 1990 نشان دهنده بالا رفتن سن در اوست. این نویسنده یک دوجین کتاب از خود به جای گذاشته که شامل رمان ها، تفاسیر اجتماعی و بررسی زندگی ادبی فرانسه است.
او در سه کتاب دیگر با عنوان «ماوا» در سال 1994، «فقدان خلاقیت» در سال 2000 و«آب بر آتش» در سال 2008 نیز به زندگی خود ، ازدواجش با هلن سیسیلیا مول اشتاین نقاش از خانواده سرشناس روچیلد پرداخته و این ارتباط را از زوایای مختلف بررسی کرده است.
«بو کارپلان» از شناخته شده ترین نویسندگان سوئدی زبان و نویسنده کتاب های متعدد در دوره پس از جنگ در فنلاند، در 84 سالگی درگذشت. او که 65 سال از عمرش را وقف حرفه ادبی کرده بود، در این مدت بیش از 40 عنوان کتاب منتشر کرد. کارپلان در سال 1986 با رمان «آلکس» شهرتی جهانی یافت. این کتاب که در قالب خاطرات روزنوشت شکل گرفته بود، زندگی عمو بزرگ کارپلان یعنی آلکس کارپلان را موضوع روایت خود کرده بود. او موسیقیدان و دوست ژان سیبلو آهنگساز شناخته شده بود. بو کاپلان در طی دوره فعالیت ادبی اش شماری از مهم ترین جوایز ادبی از جمله جایزه ادبیات فنلاند را در دو سال 1993 و 2005 برای رمان های «آرویند» و «کوه» و جایزه دولتی فنلاند برای ادبیات را در سال 1969، 1972، 1987 و 1989 در کارنامه اش داشت. او جایزه کشورهای اسکاندیناوی را نیز در سال 1977 گرفته بود و جایزه آکادمی سوئد را نیز در همان سال به دست آورده بود.
«بريگيتا تروتسيش» نويسنده و عضو آكادمي سوئد در 81 سالگي درگذشت. اين نويسنده اگزيستانساليست، شاعر و عضو آكادمي نخستين رمانش را با عنوان «از زندگي عاشقان» در سال 1951 نوشت. از جمله كارهاي برجسته او «بيپناه» در سال 1957 و «داستاني از كرانه ساحل» در سال 1961 است.
هلا هاسه نويسنده هلندي که نوشتن نزديك به 70 عنوان كتاب و چندين جايزه را در كارنامه خود داشت، در 93 سالگي درگذشت. نخستين كتاب این بانوی سرشناس با عنوان «اوروگ» در سال 1948 منتشر شد و رابطه دوستي بين يك پسر محلي با يك پسر شهري را باز ميگفت. اين كتاب به اثري مناقشه برانگيز در ادبيات دوره پس از جنگ هلند بدل شد و به زودي در فهرست كتاب هاي درسي دانش آموزان جاي گرفت و مردميترين كتاب او شد. او كتابهاي متعددي نوشته كه «سرگشتگي در جنگل تاريك» و «شهر اسكارلت» به عنوان رمان هاي تاريخي در اين ميان جايگاه خاصي دارند. وي منتقد ادبي نيز بود .
«یانکو مسنر» نویسنده اتریشی که جزو اسلوونی زبان های ایالت کرنتن بود در 89 سالگی بدرود حیات گفت.در پی درگذشت این ادیب «کلاودیا اشمیت» وزیر فرهنگ این کشور با اشاره به این مطلب که اتریش یکی از شعرای توانمند خود را از دست داد اعلام کرد : او یک شاعر ستیزه جو و قاطع بود که آثارش نمایانگر هویت اسلوونی زبان او بود. آثار ادبی «مسنر» تحت تاثیر نگاه ویژه ای به مشکلات گروه اسلوونی زبان ها بوده است. از مشهورترین کتاب های این نویسنده می توان به «داستان های سیاه سفید» مربوط به سال 1995 اشاره کرد.همچنین انتشارات «دراوا» در پاییز سال جاری دو جلد پایانی از مجموعه هفت جلدی گلچین آثار «مسنر» را منتشر کرد.
«ماریو کیتا» رمان نویس و مقاله نویس ژاپنی در 84 سالگی درگذشت. این رمان نویس ژاپنی که برای نوشتن آثاری چون «خانه نیره» و مجموعه مقاله های طنزآمیز «دکتر مامبو» شناخته شده بود، نام واقعی اش سوکیچی سایتو بود و به عنوان روانشناس نیز فعالیت می کرد. رمان «در گوشه شب و مه» از آثار اوست که داستانی تراژیک با موضوع روانشناسی و یادآور رمان دوره آلمان نازی با عنوان «شب و مه» بود که تلاش برای دستگیری فعالان ضد نازی و اعضای جنبش مقاومت را منعکس می کرد. او با این کتاب جایزه آگوتاگاوای ژاپن را از آن خود کرد.
«ساكيو كوماتسو» نويسنده آثار علمي تخيلي ژاپني درگذشت. اين نويسنده كه نقشي تعيين كننده در ژانر آثار علمي تخيلي ژاپني داشت در 80 سالگي بر اثر ذات الريه درگذشت. او با رمان پرفروش «ژاپن غرق ميشود» در سال 1973 به شهرت رسيد. از اين رمان اقتباسي سينمايي نيز صورت گرفته و به زبان انگليسي هم ترجمه شده است. اين رمان علمي تخيلي درباره جنبش لايههاي زمين است كه تاثيري عميق بر ژاپن و مردمش مي گذارد. در كنار متون نقدي، كمدي و رسانهاي او، 11 رمان از اين نويسنده به جاي مانده كه «شهر پرنده» و «ماجراهاي فضاي آبي» از جمله آنهايند.
اين نويسنده كه جوايز متعددي در كشورش دريافت كرده و به عنوان «سلطان ژانر علمي تخيلي ژاپن » شناخته ميشد، يكي از منتقدان بنام كشورش نيز بود كه در عين حال سازمان نمايشگاه جهاني ژاپن در اوساكا را نيز در سال 1970 تاسيس كرد.
«لی لین فانگ» نویسنده مطرح سنگاپوري در 88 سالگی درگذشت. خانم لی در فاصله سال های 1979 تا 1984 ستونی با عنوان «دانه بامبو» در نشریه تایمز سنگاپور داشت که در آن از خاطرات دوران کودکی اش در چین می نوشت و در سال 1993 تا 1998 نیز با داستان های کوتاهش خوانندگان را متوجه خود ساخت. او از 1998 تا 2009 نیز داستان های کوتاهش را در ستون ثابتی که در نشریه چینی «لیان زائوبو» داشت منتشر می کرد. «شمشیر دو لبه دارد» از جمله نمایشنامه های اوست که به زبان انگلیسی منتشر شده است. این اثر که در سال 1954 منتشر شد نخستین اثر سنگاپوری به زبان انگلیس در تاریخ نشر این کشور است. در این نمایشنامه او درباره سه دوره سلطنتی چین سخن گفته است.