دولت در عمل و نه گفتار چاره ای برای گرانی و تورم کند
سيدجواد سيدپور
تكرار دلايل تورم و گراني سنگين به بحثي خسته كننده تبديل شده و درعين حال انتظار عمومي هم بيشتر بر اين است كه دولت در عمل و نه در گفتار چاره اي انديشيده و مانع تلاطم در بازارها شود
تاريخ انتشار: شنبه ۱۰ تير ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۴۵
وضعيتي كه در بازارهاي مختلف از ارز و سكه گرفته تا مواد غذايي ديده مي شود،محصول چه عواملي است و آيا راهي براي مهار اين اوضاع وجود دارد؟
طي چند ماه گذشته كه قيمتها سير صعودي غير طبيعي پيموده و هنوز هم سر ايستادن ندارد، مباحث كارشناسي زيادي درباره دلايل بروز چنين وضعيتي رخ داده و بالاخره دولت هم پذيرفته كه علائم بازار طبيعي نيست و لاجرم بايد اقدامي كرد.
از لحاظ كارشناسي همه چيز روشن است و تكرار دلايل تورم و گراني سنگين به بحثي خسته كننده تبديل شده و درعين حال انتظار عمومي هم بيشتر بر اين است كه دولت در عمل و نه در گفتار چاره اي انديشيده و مانع تلاطم در بازارها شود.
در مجموع مي توان ديرباوري دولت در پذيرش واقعيت بازار،برخي سوء مديريتهاي عمدتا دولتي و نيز فشارهاي ناجوانمردانه دشمنان را در شمار مهمترين دلايل بروز اوضاع غير طبيعي در بازارها دانست.
بر همين اساس هم راهكارهاي مهار چنين وضعيتي كاملا روشن است.از يكسو دولت و ساير مراكز رسمي مانند قواي مقننه و قضائيه وظايفي سنگين تر از گذشته دارند چرا كه تحريم يك شرايط ويژه است و رفع آثار تحريم هم تدابير ويژه مي طلبد.دولت مي بايستي تمام تلاش و توان خود را بر مديريت بازار و جلوگيري از رواج دلالي و تشكيل بازار سياه متمركز كند و در سوي ديگر هم مجلس با پشتيباني از دولت و در عين حال تصويب قوانين لازم،راه را براي مبارزه قاطع تر دستگاه قضايي با عوامل برهم زننده بازار هموار كند. اما در اين ميان دولت يك وظيفه ديگر هم بر عهده دارد چرا كه مبدا تمام تحولات قيمتي در تصميمات دولتي است و اين دولت است كه با نوع عملكرد خود، ترسيم ميكند بازارها به چه روالي طي طريق كنند.
بهعنوان مثال تعلل دولت در پذيرش واقعيت و اينكه اشتياق بيش از حدي نشان مي داد تا عوامل موهوم و ناشناخته مانند توطئه هاي داخلي يا نقش جريانات سياسي مخالف دولت را در پررنگ شدن گراني ببيند باعث شد تا از ابتداي سال عملا برخي بازارها رها شده و تا زمانيكه مسئله حاد نشده بود دولت حاضر به پذيرش واقعيت نشديا اينكه دولت بي محابا به تزريق نقدينگي به اقتصاد مي پرداخت و در اجراي قانون هدفمندي به گونه اي عمل كرد كه نهايتا بخش توليد و كشاورزي زير فشار سنگين قرار گرفتند و باعث شد تا قيمت برخي اقلام و مواد غذايي بيش از حد گران شده و بر مردم فشار وارد كند. واكاوي ساير اقدامات و تصميمات اقتصادي دولت هم به همين گونه است و مي توان نشانه يا نشانه هايي از ارتباط تصميمات و اقدامات اقتصادي دولت را با اوضاع غيرطبيعي بازارها ديد.
با اين وجود در حال حاضر هجمه سنگيني كه از خارج در حال وارد شدن به كشور است و قلب اقتصاد ايران يعني نفت را نشانه رفته است،مي طلبد تا چنين گلايه ها و انتقاداتي به كناري گذاشته شود و تمام توان دولت و ساير مراكز و نهادهاي رسمي در كنار همراهي مردم براي دفع حمله اقتصادي دشمن به كشور بسيج شوند. گو اينكه دولت هم با تشكيل تيم هاي ويژه رصد تحولات بازار و نيز آثار تحريمها دستكم و در حرف نسبت به گذشته تغيير روش داده و پذيرفته كه بحث فراتر از مسائلي مانند سنگاندازي احتمالي برخي جريانات سياسي است ضمن اينكه دولت بهخوبي مي داند چنين موضوعي صحت ندارد و سرنخ تغييرات قيمتي در بازارها جاي ديگر است. به هر حال رفع سوء مديريتهاي دولتي و آماده كردن سناريوهاي مختلف براي مواجه شدن با حملات اقتصادي دشمن دو راهكار اصلي است كه مي تواند از بار فشارهاي فعلي بر اقتصاد كشور بكاهد و مانع از افزايش بيشتر قيمتها شود.