۱ |
علی مطهری گفت: ما فقط یک فیلم از شش فیلم مورد نظر حوزه هنری را دیدیم، اگر وضعیت پنج فیلم دیگر هم همین است، خب حرف حوزه هنری درست است. چه ضرورتی دارد این فیلمها نمایش داده شود؟ دولت است که باید شیوهاش را اصلاح کند. آن هم دولتی که از ابتدا به عنوان یک دولت حزباللهی به میدان آمد. اگر این فیلمها در زمان اصلاحطلبها ساخته شده بود که تا الان همهشان را اعدام کرده بودند!
به گزارش پانا، علی مطهری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتوگویی کامل با «بیست و چهار» به بحران فعلی سینمای ایران پرداخت. آنچه در زیر آمده است خلاصهای است از این گفتوگو:
مصلح باید به نقاط ضعف بپردازد
یکی از کسانی که بعد از ورود به کمیسیون فرهنگی، مشوق دیگران بوده که بروند فیلمها را ببینند خود من بودهام. حتی گاهی خودم رفتهام فیلمها را در زمان اکران دیدهام تا پیش از راهافتادن بحثی درباره آن، نظری داشته باشم.
مثلا کتاب قانون را رفتم و دیدم. به نظرم فیلم خوبی بود. آقای دکتر حدادعادل هم نظر دادند درباره آن فیلم که البته مخالف عقیده من بود.
من در مجموع این فیلم را مفید را دانستم، چون نقاط ضعف ما را نشان داده بود. فیلمی که ضعفهای ما را نشان میدهد باید ساخته شود، حتی اگر باعث شود عدهای از مردم ناراحت شوند.
کار مصلح اجتماعی همین است. به قول شهید مطهری مصلح واقعی کسی است که به نقاط ضعف مردمش بپردازد. گرچه باعث کاهش محبوبیتش میان مردم شود. فیلم سینمایی باید چنین اثری داشته باشد.
«گشت ارشاد» منافع قانون است
به رغم نقاط مثبت فیلم «گشت ارشاد»، پیان این فیلم آن است که نظارت بر پوشش مردم کار عبث و بیهودهای است و دولت نباید وارد این مسائل شود، در حالی که این طور نیست و از نظر ما حکومت اسلامی، بلکه هر حکومتی میتواند درباره نوع لباس مردم قوانین و مقرراتی داشته باشد، نظارتی انجام دهد و این منافاتی با آزادیهای اجتماعی ندارد.
بزرگان حوزه علمیه فیلمنامه بنویسند
فیلمنامهنویسی کار بزرگی است؛ ما این را سپردهایم دست افراد معمولی. فکر کردهایم هر کس به هر شکلی نویسنده است میتواند حتما فیلمنامه هم بنویسد. به اعتقاد من، افراد برجسته باید بیایند فیلمنامه بنویسند. حتی فردی در تراز استاد مطهری باید فیلمنامه بنویسد. این کسر شأن نیست. بزرگان حوزه علمیه بیایند و فیلمنامه بنویسند.
همان طور که شهید مطهری در آن دوران درباره فیلم «محلل» نوشت. البته ایشان این فیلم را ندیده بودند، کسانی صدا را ضبط کردند در سالن سینما، آوردند ایشان شنیدند و نقد نوشتند بر این فیلم. یک روحانی تراز اول، خودش را موظف دانست درباره فیلمی که در سینمای شاه تولید میشود نقد بنویسد. بین علمای ما باید چنین روحیهای وجود داشته باشد. حالا اگر هم خودشان فیلمنامه نمینویسند حداقل ناظران خوبی باشند.
این فیلم غیراسلامی است
کل پیام فیلم «برف روی کاجها» این بود که اگر مردی رفت و ارتباطی با زن دیگری برقرار کرد، مشروع یا نامشروع –چون در فیلم مشخص نیست که مشروع است یا نامشروع – آن زن هم حق دارد برود با مرد دیگری ارتباط برقرار کند.
فیلم قصد دارد القا کند که این یک واکنش طبیعی است و هر وقت مردی چنین کاری بکند، زن شوهردار هم حق دارد برود با یک مرد بیگانه رابطه برقرار کند. خب این با اسلام سازگار نیست ... این فیلم میتواند خانوادهها را تحریک کند.
«لاله» مغایر با فرهنگ ایرانی است
اول خلاصه فیلم «لاله» را آوردند و میگفتند لاله دختری است که با تلاش خودش در یک رالی اتومبیلرانی برنده میشود و این نشان میدهد بانوان ایرانی چقدر آزادند و بنابراین میخواهیم به دنیا نشان دهیم ایران چه کشور آزادی است و چنین و چنان.
اما گفتیم فیلمنامه را بیاورند، من خودم به نمایندگی از کمیسیون فرهنگی فیلمنامه را خواندم، دیدم جامعه ایران را یک جامعه مردانه نشان دادهاند، تفکری فمینیستی را ترویج کردهاند که لاله دارد با این فضای مردانه مبارزه میکند و در نهایت بر این جامعه ضدزن پیروز میشود.
ما به این اعتراض کردیم چون با واقعیت جامعه ما نمیسازد. الان زنان در جامعه ما مشارکت فعالی دارند و در خیلی جاها حضور دارند. فکر میکنم برای نظارت درست بر فیلمها حتما باید فیلمنامه کامل خوانده شود.
دستور از بالا صادر میشود
مشکل فعلی سینمای ایران را تقصیر دولت میدانم. یعنی مقصر وزارت ارشاد است و تقصیر را متوجه شخص وزیر میدانم. وزیر، متاسفانه در وزارت ارشاد فعلی اختیارات کافی ندارد. در مورد کارهای اساسی، دستور از بالا صادر میشود. معاونین ایشان از بالا تعیین شدهاند. آقای احمدینژاد یا مشایی تعیین کردهاند معاون سینمایی ایشان که باشد. معاون مطبوعاتی هم همینطور.
در بسیاری از موارد، خود وزیر مخالف است، ولی زورش نمیرسد. در مورد همین فیلم «لاله» ایشان در کمیسیون فرهنگی حضور پیدا کرد و خصوصی گفت که مخالف فیلم است. به یکی از اعضا گفت من هم مخالف هستم و در همین چند روز از ساخت فیلم جلوگیری میکنیم. ولی چند روز بعد دیدیم مصاحبه کرده و گفته که «لاله» فیلم خوبی است! خب معلوم است از بالا دستور میدهند.
ذهن فیلمنامهنویس بیمار است
چند سال پیش آن فیلم «عصر جمعه» بود که واقعا سوژه عجیبی داشت؛ در کجای ایران، عمومی یک نفر در پشت کامیون به برادرزادهاش تجاوز میکند و بچهای از این تجاوز حاصل میشود که بخواهد بعدا مسائلی را به جود بیاورد؟ اینها نشانه ذهن بیمار آن فیلمنامهنویس است. حالا فرض کنیم این اتفاق رخ داده، ما قرار است بیاییم و این فیلم را تبدیل کنیم؟ یا آن فیلم «آتشکار»؛ مردم ما قرار است با خانواده بروند فیلمی ببینند درباره بستن لوله مردان؟
تفکر احمدینژاد همین است
ما فقط یک فیلم از شش فیلم مورد نظر حوزه هنری را دیدیم، اگر وضعیت پنج فیلم دیگر هم همین است، خب حرف حوزه هنری درست است. چه ضرورتی دارد این فیلمها نمایش داده شود؟ دولت است که باید شیوهاش را اصلاح کند. آن هم دولتی که از ابتدا به عنوان یک دولت حزباللهی به میدان آمد. اگر این فیلمها در زمان اصلاحطلبها ساخته شده بود که تا الان همهشان را اعدام کرده بودند!
تفکر فرهنگی آقای احمدینژاد و مشایی همین است. اینها درباره فرهنگ همینجور فکر میکنند، مردم خبر نداشتند. من از سال 85 این را میگفتم، آن وقتها میگفتند این کینه شخصی دارد! من بارها در مجلس همین را گفتم، یک عده داد زدند و مانع حرف زدن من شدند. تفکر فرهنگی اینها همین است و وزیر ارشاد هم کارهای نیست. یا باید مجلس وارد شود و وزیر را استیضاح کند یا صبر کنیم که این دولت تمام شود. به هر حال اعتراضهای فعلی درست است؛ معنی ندارد ما با بودجه کشور بیاییم چنین فیلمهایی بسازیم.
هنرمندان از نامزد مورد تائید شورای نگهبان حمایت کردهاند
ممکن است یک هنرمند حتی در فضای انتخاباتی اظهارنظری کرده باشد، نباید این را بهانه کنیم برای اینکه به او مجوز ندهیم و او را بکوبیم. این کارها ناپسند است. هنرمند باید آزاد باشد اظهارنظر سیاسی کند. فرض کنید عدهای از این هنرمندان در سال 1388 از آقای موسوی حمایت کردهاند، خب مگر کار غیرقانونی کردهاند؟ از نامزد مورد تائید شورای نگهبان حمایت کردهاند. شاید یک هنرمند انتقادی هم کرده باشد که ما نپسندیم، اینها را باید نشنیده بگیریم.
الان دارند در مورد یک هنرمند اهل موسیقی همین رفتارها را میکنند؛ هنرمند حساس است، ممکن است وقتی ناراحت میشود چیزی بگوید که معقول نیست. ما باید اینها را نشنیده بگیریم. حالا مگر چند نفر از مردم ما شنیدهاند که ایشان در آن مصاحبه چه گفته؟ درصد خیلی کمی شنیدند. ایشان در آن فضای التهاب و هیجان بعد از انتخابات یک چیزی گفته. درست نیست که ما این حرف را رها نکنیم و بگوییم چون آن روز این حرف را گفته، پس دیگر حق ندارد هیچ کاری بکند.