برادرانی که همزمان در حاشیه قدرت، برای یکدیگر قدرت ساخته اند
ساختار سیاسی و اجتماعی کشورمان کم نیستند از نمونه هایی که برادر در سایه برادر به مسندی رسیده است
تاريخ انتشار: يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۲۱:۴۸
ساختار سیاسی و اجتماعی کشورمان کم نیستند از نمونه هایی که برادر در سایه برادر به مسندی رسیده است. حکم کامران دانشجو برای فرهاد و حکم فرهاد برای خسرو این روزها روایتی تازه از سنتی دیرینه است. معروفترین جمله را در این باب از علی لاریجانی نقل می کنند و می گویند او در وصف حضور همزمان خود و برادرانش در قدرت این گونه گفته که فرزندان حوزه و مرجعیت هستیم که بر حسب اتفاق وارد کار اجرایی شده و گمراه شده ایم.
مجلس اول یکی از نمونه های حضور همزمان برادران در عرصه سیاستگذاری بود. به حضور عباسعلی، احمد و علی اکبر ناطق نوری در این مجلس می توان اشاره کرد. عباسعلی ناطق نوری برادر بزرگتر که سیاسی تر هم بود، در جریان بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید، احمد ناطق نوری در سایه نام برادر تا همین مجلس هشتم در مجلس ماند و علی اکبر ناطق نوری برادر کوچکتر نیز رئیس مجلس چهارم و پنجم شد، اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 77 از کارهای اجرایی سیاست کنار کشید و به ریاست دفتر بازرسی دفتر مقام معظم رهبری منصوب شد. بعدها در مجلس چنین اتفاقاتی بازهم تکرار شد. محمدرضا باهنر در سایه نام برادر بزرگترش محمد جواد باهنر که در جریان انفجار بمب در دفتر نخست وزیری به شهادت رسیده بود، در انتخابات مجلس دوم پیروز انتخابات شد و در ادوار مختلف مجلس هم از تاثیرگذارترین چهره ها بود و هست.
وقتی حبیب الله عسگراولادی به پشتوانه همان یکسال حضورش در بازار، از مجلس اول به عنوان وزارتخانه بازرگانی قدم می گذارد، برادرش اسدالله نیز به اتاق بازرگانی می رود. حاج حبیب الله که پیش از انقلاب هم عرصه سیاست را بر عرصه اقتصاد ترجیح می داد به حوزه مورد علاقه اش بازگشت ولی اسدالله در حوزه بازرگانی و تجارت ماند.
دانشجوهای مدیر
حالا حکمی که کامران دانشجو در جایگاه وزیر علوم برای برادرش فرهاد امضا کرد و حکمی که فرهاد دانشجو برای خسرو صادر کرد سنتی دیرینه را در ساختار سیاسی، اجتماعی کشور احیا کرده است. فرهاد دانشجو وقتی حکم ریاست دانشگاه آزاد را از دست برادرش کامران گرفت، خسرو دانشجو را که عضو شورای شهر تهران هم هست به عنوان نماینده و قائم مقام خود در واحدهای علوم و تحقیقات این دانشگاه آزاد منصوب کرد. این انتصاب خود با انتقادهایی مواجه شده است.در دیگر ساختارهای کشور هم می توان چنین ردی را جستجو کرد. حسن واعظی معاون دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام است و برادرش محمود معاون مرکز تحقیقات مجمع.
مسئولان قوا
هر چه باشد در هیچ مقطعی دو برادر بر کرسی اداره دو قوه در کشور تکیه نزده بودند که علی و صادق لاریجانی بر مسند قوه قانونگذاری و قضائی نشسته اند. هر چند وقتی مجلس ششم در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی روی کار آمد، بنا به آنکه برادر رئیس جمهور وقت، محمدرضا، رای اول تهران را آورده بود انتظار می رفت که ریاست مجلس را همو بگیرد و اگر چنین می شد پیش از لاریجانی ها، خاتمی ها می توانستند ریاست دو قوه را به عهده بگیرند. همزمان با حضور ِآیت لله صادق آملی لاریجانی در دستگاه قضا، برادر بزرگتر، محمد جواد که چند پیراهنی بیشتر از دیگر برادرها در میدان سیاست پاره کرده است، بر یکی از حساس ترین بخش های قوه قضائیه گمارده شد. برادر کوچکتر، با نیم نگاهی بر تجربه محمد جواد در عرصه دیپلماسی، کسی را بهتر از او برای سپردن معاونت حقوق بشر قوه قضائیه پیدا نکرد تا به این ترتیب تصاویر آیت الله صادق آملی و محمد جواد لاریجانی در جلسات قوه قضائیه در یک قاب قرار گیرد.
مسئولان دفتر
در دوره دوم ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، یکی از برادران خاتمی که کمتر سیاسی و بیشتر اقتصادی بود نیز به رسما به حوزه سیاست قدم گذاشت. محمد خاتمی، برادر دیگرش علی را به ریاست دفتر خود منصوب کرد. برادر به عنوان مسئول دفتر برادر در عرصه سیاسی کشور موضوع چندان غریبی نیست. نمونه فعلی آن را هم می توان در جمع برادران هاشمی جستجو کرد و از محمد هاشمی یاد کرد که مسئول دفتر، برادرش ِآیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام است. این نصب و انتصاب های برادرگونه، نه به دولت هاشمی و نه به دولت خاتمی محدود نمی شود. محمود احمدی نژاد وقتی به پاستور رفت برادرش داوود را هم به ریاست بازرسی نهاد ریاست جمهوری گماشت. داوود رسم برادر پشت برادر را شکست و پس از افشاگری هایش درباره جریان انحرافی از دولت کنار گذاشته شد.
کم نیستند نمونه برادرانی که همزمان در حاشیه قدرت، برای یکدیگر قدرت ساخته اند. حال گاه در سطح مدیران بالایی و گاهی در سطح مدیران میانی!