تيترآنلاين - روزهایی هم که تندترین وسیله ارتباطیکبوتر نامهرسان بود کمتر دیده میشد که جنبشهای مردمی را که گسترده میشدند بتوان از دید موافقان و مخالفان دور نگه داشت، چه رسد به روزهای اینترنت و ماهواره، روزهای فیسبوک و توییتر و دهها چیز دیگر از این دست!
موجی که از تونس آغاز شد و مصر و لیبی را درنوردید و به عربستان، الجزایر، یمن، بحرین، اردن، کویت، مراکش، سوریه، عمان، سودان و موریتانی رسید و فرسنگها آنسوتر مردم چین را به خیابانها کشاند، کمترین اثرش این است که رژیمهای تمامیتخواه را به رسمیت شناختن مخالفان ناچار کرده است.
حکومت چین هم همیشه دگراندیشان را ناچیز میدانست، با فراخوانهایی که مردم خسته از سرکوب و سانسور و فساد برای انقلاب دادهاند، این بار وادار شده است از مردم خواهش کند که برای پرهیز ازهرج و مرج در خیابانها گرد هم نیایند!
این به رسمیت شناختن مخالفان پیش از این با درخواست برای مذاکرات با ترمیم کابینهها با اعلام برنامههای تازه یا دیگر راهکارها در تونس و پس از آن در مصر، یمن، الجزایر، بحرین، اردن، یمن و دیگر کشورها - که با خشم مردمی که دههها زیر فشارهای سیاسی و اقتصادی بودهاند روبهرو شدهاند - خودنمایی کرده است.
شمار حکومت هایی که با وجود تظاهرات گسترده، اعتراضات هرروزه، اعتصابات دامنهدار و نارضایتیهای وسیع اجتماعی، همه مردم را هوادار خود میپندارند اندک است. در هزاره سوم شاید تنها دیوانگانی چون قذافی را بتوان یافت که نمیبینند و نمیشنوند، چون در این عصر دیگر همه میبینند.