این قیمتها با هرچه تناسب داشته باشد با خط فقر، حقوق کارگران و حتی حقوق کارمندان (از نوع ساده! نه مدیران) متناسب نیست
تاريخ انتشار: پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۱۷
«نوروز»، «خرید» و «گرانی» سه واژهای هستند که در کنار هم مهمترین دغدغه این روزهای مردم ایران را با کمک یکدیگر و البته کارگردانی دولت رقم زدهاند. موج اول گرانیها با دیوانه بازی ارز، سکه و سکوت معنادار دولت همراه بود. پس از رکوردشکنی دلار هر کس هر اندازه که توانست قیمت کالاهایش را افزایش داد، از اقلام خوراکی گرفته تا لوازم صوتی و تصویری که به بهانههای مختلف گرانی را تجربه کردند تا صورتها آماده سیلی شوند برای سرخی شب عید.
موج دوم اما از هفتههای گذشته شروع شده و معلوم نیست چه زمانی قرار است فرود آید. با این حال مقامات دولتی در اقدامی خودجوش همگی از کنترل بازار و کافی بودن اقلام مورد احتیاج میگویند.اما آنهایی که برای خرید میروند کمتر اثری از کنترل میبینند اگرچه کمبود کالا را مدافعان دولت رد میکنند و میگویند هیچ کالایی کم نیست و همه چیز به میزان کافی وجود دارد.
با کمک واردات افسارگسیخته حتی میتوان گفت کالاهای مصرفی مردم بیش از اندازه نیاز هم وجود دارد، انصافا در این مورد دولتیها راست میگویند، مساله امروز کمبود کالا نیست کمبود پول است!این قیمتها با هرچه تناسب داشته باشد با خط فقر، حقوق کارگران و حتی حقوق کارمندان (از نوع ساده! نه مدیران) متناسب نیست بنابراین با تشکر از مسوولان دولتی که مشکل کمبود کالا را با واردات بیرویه مرتفع کردهاند، امیدواریم مشکل کمبود پول را هم حل کنند.