مشکل اینجاست که متأسفانه گاه غیراهل در فرهنگستان راه پیدا میکنند و شاید همین سبب شده که نوعی مقاومت در مردم ایجاد شود.
تاريخ انتشار: چهارشنبه ۱۲ تير ۱۳۹۲ ساعت ۲۰:۵۸
مهدی غبرایی معتقد است که در نهایت مردم داور نهایی هستند و تنها واژگانی میمانند که مردم بتوانند آنها را استفاده کنند.
این مترجم در گفتوگو با ایسنا، درباره واژههایی که از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی تصویب میشوند و مردم با تمسخر با آنها برخورد میکنند، گفت: عملکرد فرهنگستانهای گذشته اینگونه بود که واژههایی را که مردم به کار میبردند و استفاده میکردند، میگرفتند و دستی به سر و گوششان میکشیدند و آنها را در قد و قواره دیگری با توجه به ویژگیهای زبان فارسی ارائه میکردند که برخی از سوی مردم استفاده میشد و برخی هم نه. به هر حال، داور نهایی خود مردم هستند. برای مثال، «یارانه» به جای «سوبسید» در بین مردم جا افتاد، اما واژه «رایانه» در زبان من نمیچرخد و یا «چرخبال» که به جای «هلیکوپتر» قرار داده شده، شاید زیبا باشد؛ اما جا نیفتاده است.
او افزود: برخورد مردم با این واژهها را شاید یک جامعهشناس بتواند تشریح کند؛ اما من فکر میکنم اعتماد در این زمینه وجود ندارد. دوم اینکه معمولا عامه مردم با چیزی که تازه است، سر مخالفت برمیآورند. این در همه کشورها و درباره حتا هنرها هم صادق است و به مرور زمان شاید با این واژهها کنار بیایند، شاید هم نه.
غبرایی در ارزیابی خود از عملکرد فرهنگستان زبان در واژهسازی گفت: من سعی میکنم به عنوان آدم منصف بگویم که فرهنگستان گاه تا حدی موفق بوده و توانسته برخی واژهها را جا بیندازد. اما مشکل اینجاست که متأسفانه گاه غیراهل در فرهنگستان راه پیدا میکنند و شاید همین سبب شده که نوعی مقاومت در مردم ایجاد شود. اما گاه مترجمانی مانند بهآذین واژههای خوبی استفاده کردهاند. من هم به عنوان شاگرد او تلاش کردم این کار را انجام دهم و گاه واژههای گیلگی را که با ساختار زبان فارسی همخوانی دارد، استفاده کنم.
این مترجم درباره ضرورت معادلسازی برای واژگان بیگانه گفت: از قدیم و ندیم استادان ما گفتهاند که هیچ زبانی خالص نیست و ادعای این موضوع هم فاجعه است. ما که با بخشی از دنیای عرب همسایه هستیم و با آنها تبادل فرهنگی داریم و به قول عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت را هم تجربه کردهایم، واژههای عربی زیادی را در زبان خود داریم. اما ورود واژگان بیگانه به زبان مشکل چندانی نیست؛ مشکل آنجا بود که ساختار زبان عربی به زبان ما وارد شود. اما به هر حال زبان فارسی از پس این موضوع هم برآمده است.
غبرایی درباره اینکه گاه برخی فکر میکنند استفاده از واژههای فرنگی نوعی تشخص را برای آنها به همراه میآورد، گفت: این موضوع مشکلساز است. من که اهل ترجمه هستم، سالهاست تلاش میکنم تا آنجا که میتوانم، چه در حرف زدن و چه در نوشتن، واژههای فارسی و یا واژههای عربی فارسیشده را به کار ببرم و هر چه کمتر از واژههای فرنگی استفاده کنم. اما گاه ممکن است «واقعگرایی» نتواند معنای چندبعدی «Realism» را ادا کند که این بسته به تشخیص استفادهکننده است، اما افراط در استفاده از واژههای فرنگی حتما امر نادرستی است.
این مترجم در پاسخ به اینکه برخی معتقدند زبان فارسی در مقابل زبان انگلیسی دچار ضعف است، گفت: به صراحت تمام میگویم که زبان فارسی اصلا کاستی ندارد و بدون تعارف و هندوانه زیر بغل گذاشتن، خصوصا در حوزه ادبیات، زبان فارسی، از قویترین زبانهاست و ما جزو سه چهار کشوری هستیم که ادبیاتی ورزیده داریم و این جهل و نادانی مترجم یا گوینده است که خیال میکند زبان فارسی ناتوان است.
او در ادامه خاطرنشان کرد: اما چون علم و تکنولوژی از غرب وارد میشود، ما واژههایی را کم داریم، اما میتوان آنها را ساخت؛ مانند واژههایی که داریوش آشوری در جامعهشناسی ایجاد کرده است. این برابرسازی با پسوند و پیشوندهای فارسی امکانپذیر است.
غبرایی در عین حال گفت: زبان انگلیسی اکنون جهانشمول شده و بُرد وسیعی دارد و در آمریکا، استرالیا، کانادا و نیوزیلند استفاده میشود و به نسبت زبان فارسی که در حوزه کوچک و محدودی مانده و جای کار بسیاری دارد، گسترش بیشتری یافته است. انگلیسیها در واژهسازی به کمک پسوند و پیشوند بسیار حرفهیی شدهاند و به سرعت واژههایی را میسازند که جا میافتند.