انتقال دستگاههاي دولتي و تبعات منفي و مثبت آن

لازم است مسئولان با در نظر گرفتن تمامي جوانب امر و فراهم نمودن امكانات و راهكارهاي مختلف جانشين براي رفع دغدغه هاي كاركنان اقدام به بستر سازي براي اين امر و در نهايت اجرايي نمودن آن بنمايند.

تيترآنلاين - بحث انتقال شركتها و سازمانهاي دولتي مدت زماني است كه مطرح شده است و البته با اجرايي شدن موضوع انتقال معاونت هاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به ساير استانها تصميم به انتقال ساير شركتها و سازمانهاي دولتي جدي تر شده است.

اگر چه عوايد مطلوبي ممكن است از انتقال بخش هايي ازدولت به استانها حاصل شود مانند: فرصت هاي خوب در زمينه اشتغال، حمل و نقل ، اسکان بهتر و خدمات مناسب تري نصيب شهروندان همان استان شود و يا يک گام بزرگ براي تمرکز زدايي دولت، اين امر محسوب مي شود که هميشه مورد نظر مسئولان و مردم بوده است. و با گسترش آن  زمينه براي شهروندان همان استان درچرخه اشتغال مستقيم و غير مستقيم و فعال شدن صنايع مختلف به جهت قرارگيري سازمان مرتبط در همان استان تقويت مي شود.

اما بايستي دغدغه خاطر كاركناني كه هم اكنون در اين سازمانها مشغول به فعاليت هستند داشت از جمله اين كه :

آيا نبايستي راهكارهاي صحيحي براي اين امر پيش بيني و به صورت منطقي ارائه شود تا با مشكلاتي كه هم اكنون شاهد آن هستيم روبرو نباشيم.

آيا آمادگي لازم براي اين انتقال كاركنان سازمانها، بدون پيش زمينه قبلي در اين شرکت ها وجود دارد؟

آيا اين امر موجب مختل شدن زندگي كاركناني كه سال هاست در تهران هستند نمي شود؟ 

آيا پيوندهاي فاميلي ، خانوادگي و يا به دلايلي مسايل خانوادگي مانند اشتغال همسرانشان در تهران و يا تحصيل در تهران و يا وابستگي به والدين و بستگان كه گاها والدين هم بيمار مي باشند و مسئوليت نگهداري با همين كاركنان مي باشد واقعا امكان رفتن به استان ديگر براي اين افراد مقدور مي باشد؟ آيا اين موارد موجب فشار رواني به كاركنان نمي شود ؟

و مسائل ديگري از جمله ارتباط انبوه پژوهشگران و اساتید و دانشجویان دانشگاهها و يا مردمي كه با اين سازمانها در ارتباط مي باشند و يا قطع اين ارتباط خود مسئله ديگري مي باشد؟ 

و آيا نمي توان راهكارهاي جانشين در اين خصوص در نظر گرفت بطور نمونه اولين افتتاح اكثر شركتها و يا افزايش ساختمانهاي جديد سازمانهاي دولتي با اولويت در استانها در نظر گرفته شود. و بطور آرام اين انتقال طي مثلا چند سال صورت پذيرد.

آيا نمي توان مشوق هایی برای انتقال اين كاركنان درنظر گرفته شود تا هزینه هاو تبعات اقدامی این چنین به حداقل ممكن برسد.

و ختم كلام اينكه مسائل كشور هيچ گاه بصورت دستوري و تنها با ابلاغ رسمی به ثمر نمی رسند و بطور صحيح حل نخواهند شد و لازم است مسئولان با در نظر گرفتن تمامي جوانب امر و فراهم نمودن امكانات و راهكارهاي مختلف جانشين براي رفع دغدغه هاي كاركنان اقدام به بستر سازي براي اين امر و در نهايت اجرايي نمودن آن بنمايند.