با وجود تعداد زياد مجوزهايي كه براي انتشار نشريات با زمينههاي كاري متعدد صادر ميشود، ضعف مخاطبيابي مسئله پيش روي بسياري از اين مطبوعات است
تاريخ انتشار: دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۳۹
سبد فرهنگي خانوار در قياس سطح اقتصادي و اجتماعي اقشار با يكديگر تركيب متفاوتي را به خود ميبيند. در عين حال تعريف مشخصي هم از اين نياز براي بعضي مردم ايجاد نشده است و برخي نيز به طور كلي تصوري از اين لازمه رشد اجتماعي ندارند. اگر گاهي براي خريد يك فيلم سينمايي و تماشاي آن درجمع خانواده هزينهاي ميكنند، با تصميم قبلي نبوده و آنچه پيش آمده را پي گرفتهاند. اما عموم كالاهايي كه در اين مجموعه قرار ميگيرند و با هدفي، براي مردم تهيه شدهاند به طوري از حمايتهاي دولت بهره گرفتهاند كه بتوانند در ليست خريد شهروندان، سرانهاي را به خود اختصاص دهند- هزينهاي كه توجيهپذير است.
در ميان اين توليدات، روزنامهها و مجلات به عنوان يكي از فراگيرترين و مؤثرترين رسانهها از سوي مردم با رفتارهاي اجتماعي متفاوتي مواجه هستند. با وجود تعداد زياد مجوزهايي كه براي انتشار نشريات با زمينههاي كاري متعدد صادر ميشود، ضعف مخاطبيابي مسئله پيش روي بسياري از اين مطبوعات است. هنوز جز مجلههايي كه در مدارس و تقريباً به اجبار به دانشآموزان فروخته ميشود، به بسياري خانهها به جرأت ميتوان گفت به ندرت روزنامهاي به طور مستمر يا حتي مجلهاي به صورت گاه به گاه راه پيدا ميكند.
از سوي ديگر البته هستند كساني كه فقط با نگاهي به طرح جلدهاي جذاب نشريات يا تيترهاي جنجالي و جالب توجه، تعدادي نشريه را بدون بررسي دقيق خريداري ميكنند. اينجاست كه بعضي نشريات روي دكه ميمانند و برگشت ميخورند، بعضي ديگر فروخته شده اما به دست مخاطب واقعي نميرسد و تعدادي از افرادي كه بايد به عنوان جامعه هدف فعاليت بعضي نشريات، سراغ تهيه آن بروند، بيخبر روزگار طي ميكنند.
مسئله شناسايي نياز مردم و فعاليت مخاطب محور و البته متعادل مجموع مطبوعات كشور بخصوص مجلات و نشريات غير از روزنامهها، از حيث پراكندگي موضوعات و زمينههاي كاري تا حدي روال منطقي يافته است، اما به نظر ميآيد بررسي دقيقي در اين باره انجام نشده است كه آيا اين توليدات رسانهاي به دست حداكثر افرادي كه بايد ميرسند يا نه؟
جاي خالي مطالعه نشريات در برنامه روزانه و حتي هفتگي بخش قابل توجهي از قشر تحصيلكرده نيز ديده ميشود، چه بسا جمعي از خود اصحاب رسانه نيز حتي از آنچه در ديگر بخشهاي صنفشان ميگذرد، اطلاعي ندارند، چه برسد به آنكه بخواهند به عنوان يك مخاطب، خريد مداوم حتي يك نشريه را در برنامه خود حفظ كنند و در واقع براي ديگر اعضاي جامعه به نوعي الگوسازي كنند. لازم است موفقيت فعاليت مطبوعات چاپي نه فقط براساس ميزان فروش آنها روي دكه يا از طريق اشتراك، بلكه بايد در مسير رسيدن به دست مخاطبي كه بايد، سنجيده شوند.