آنها با حضور میلیونی خود نشان دادند كه چه در زمان دلار هفت تومانی و چه اكنون كه دلار 4 هزارتومان شده است، به وظیفه خود برای حمایت از قانون اساسی عمل میكنند
تاريخ انتشار: سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۲۱
روزیكشنبه مردم ایران بازهم به پاسداشت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی به خیابانها آمدند. آنها با حضور میلیونی خود نشان دادند كه چه در زمان دلار هفت تومانی و چه اكنون كه دلار 4 هزارتومان شده است، به وظیفه خود برای حمایت از قانون اساسی عمل میكنند و به نظامی كه سال 58 به آن رای داده اند، همچنان پای بندند.
در نجابت این مردم همین بس كه در شرایطی سالروز پیروزی انقلاب را گرامی داشته اند كه از یك سو دعوای مسئولان مملكتی بر سر مباحثی غیر از «معیشت مردم» گوش فلك را كر كرده است و از سوی دیگر در آستانه شب عید و سال جدید، موج تازه گرانیهای لجام گسیخته دولتی، امیدهای كوچك آنها برای بهتر شدن اوضاع را به یاس مبدل كرده است.
به عادت همه ساله، مردم ایران انتظار داشتند كه امسال هم در ماه بهمن و به مناسبت ایام دهه فجر شاهد برنامههای رفاهی ویژه دستگاههای دولتی و یا شركتها و بنگاههای تولیدی مختلف برای حمایت از مردم باشند. شركتهای خودروساز كشور كه همگی دولتی هستند، همه ساله در چنین ایامی با تسهیل شرایط خرید خودرو، محصولات خود را با روشهای مناسب و متنوعی از قبیل فروش لیزینگی، اقساطی، پیش فروش و... به مردم عرضه میكردند و از این رو همیشه درصد قابل توجهی از خرید و فروش خودرو در ماههای پایانی سال صورت میگرفت. امسال اما كار برعكس شده است و نه تنها از فروش ویژه محصولات خودرویی خبری نشد كه خودروسازان خود در میانه روزهای دهه فجر و اوج عطش مردم برای خرید خودرو، آتش بیار معركه قیمتها شده اند. پس از چراغ سبز دولت، خودروسازان با افزایش 50 تا 60 درصدی قیمت پایه انواع خودرو، قیمت كارخانه ای محصولات خود را از قیمتهای كاذب این روزهای بازار نیز فراتر برده اند تا مردمی كه یكی دو سال است با همه كمبودها و گرانیها سر كرده اند و صدایشان در نیامده است، بیش از هر زمانی، نه توسط فروشندگان و دلالان كه بوسیله شركتهای خودروساز نقره داغ شوند
تا همین یكی دو سال گذشته، ماه بهمن كه از راه میرسید دستگاههای دولتی دست و دلباز میشدند و با تعجیل در پرداخت عیدی و حقوقهای ماههای پایانی سال و نیز پرداخت پاداشهای مناسبتی ویژه دهه فجر و پایان سال، شرایط را برای خرید شب عید كارمندان خود فراهم میكردند. اما امسال «آن سبو بشكست و آن پیمانه ریخت». نه تنها از پاداش و كارانه و عناوینی از این قبیل خبری نشده كه در بسیاری از دستگاهها عیدی و حقوق معمول این ماههای كاركنان هم هنوز پرداخت نشده است. بماند كه تقریبا همه هزینههای زندگی این روزها با دلارهای 2500 تومانی و 3500 تومانی محاسبه میشود و كارمندان و كارگران حقوق خود را در همه 12 ماه گذشته با همان دلار 1226 تومانی اول سال دریافت كرده و میكنند.
همه ساله در ایام دهه فجر، بانكهای خصوصی و دولتی با ارائه تسهیلات ویژه، تغییر محسوس در سود سپردهها و یا تبلیغ پرآب و تاب برای قرعه كشی حسابهای پس انداز، خود را در دل مردم جا میكردند. امسال اما در بانكهای كشور نه از تسهیلات ویژه برای سپرده گذاران و متقاضیان وام خبری بود و نه قرعه كشیهای جنجالی و وسوسه كننده. هر چه كه بود یا محاسبه جریمه و دیركرد اقساط وام اقشارضعیف و متوسط بود و یا زمزمه وامهای آنچنانی برای یاران آنچنانی.
در كنار این روند مایوس كننده، حتی خبرها و وعدههای جدید مسئولان برای بازگرداندن بارقههای امید به مردم هم چندان چنگی به دل نمیزنند و امید به روزهای پیش رو را هر روز كمرنگ تر از دیروز میكند.
سال مالی به آخر رسیده است اما برای آینده دور و نزدیك كشور نه از برنامه خبری است و نه از بودجه. نه چند و چون بودجه سال آینده در دولت مشخص شده است و نه شاخصهای اقتصادی مهم كشور مانند نرخ تورم و قیمت نفت و دلار در بودجه 92 تعیین تكلیف شده اند. تنها كاری كه انجام شده این است كه اهالی پاستور و بهارستان پس از ساعتها چرتكه انداختن، هنر به خرج داده و اعلام كرده اند كه به مناسب آغاز سال جدید كمك خرجی 70 هزارتومانی برای شب عید بخشی از مردم به حساب آنها واریز خواهند كرد. گویی كه آنها هم به باری به هرجهت شدن اوضاع، تورم 100 درصدی، آسیب پذیر شدن بیش از 70 درصد ایرانیان و البته نجابت این ملت معترفند.
در این بین و در شرایطی كه دولتیها همه چیز را به امان خدا رها كرده و به شعار « زنده باد بهار» مشغول شده اند، مردم همچنان بزرگوارانه با مسائل روبرو میشوند و دم بر نمیكشند. این روزها در پای هر خبر اقتصادی كه در وب سایت روزنامهها و سایتهای خبری منتشر میشود و در لابلای كامنتها و نظرات مردمی كه دسترسی به اینترنت و اخباردارند، میتوان آنچه كه بر آنان میگذرد را حس كرد و شنید. كامنتهایی كه دیگر امیدی به اقدام مسئولان و شنیده شدن حرف هایشان ندارند و فقط به امید بهبود اوضاع دست به دعا برداشته اند. كامنتهای زیر بخش كوچكی از دیدگاههایی است كه دیروز پای مطلبی در خصوص عیدانه 70 هزار تومانی دولت در یك سایت خبری نگاشته شده است: «ماه گذشته خودروی پرایدم را فروختم، به امید این كه 206 بخرم. قبل از اینكه فرصت كنم مابقی پولم را آماده كنم، قیمتها سر به فلك گذاشت واكنون باید 3 میلیون تومان روی همه پولی كه دارم بگذارم تا بتوانم همان پراید خودم را بخرم.»
«كاش میشد به جای یارانه نقدی، مردم ماهی 100 هزار تومان به دولت بدهند و درعوض همه چیز مثل سابق شود. با این اوضاع به هم ریخته اقتصادی خدا به ابن ملت رحم كند.»
«شب میخوابیم، صبح قیمتها زیر و رو میشوند. تو رو به خدا به فكر بازنشستهها و كارمندان حقوق بگیر هم باشید با این گرانیها شرمنده خانوادهای خود هستیم والا ما یارانه نمیخواهیم قیمتها را به قبل برگردانید.»
«سه ماه پیش با دریافت پیش فاكتور از یكی از شركتهای خودرو ساز، وام هفت میلونی خرید خودرو گرفتم. الان هم سه ماه است قسط این وام را میدهم ولی هنوز ماشین را تحویل نگرفتم. بر اساس اعلام شركت خودروساز باید به غیراز 11700 هزار تومان قیمت قبلی 5 میلیون دیگه برای تحویل یك خودروی پراید واریز كنم. آیا این انصاف است؟ »
«تو این مملكت، از قیمت ماشین گرفته تا برنج و روغن و سایر كالاها، همه چیز را با دلار محاسبه میكنند، چرا حقوق ما كارمندها را به دلار نمیپردازند؟ آیا این انصاف است كه سال قبل ما 800 دلار میگرفتیم ولی امسال 200 دلار میگیریم.»
این فقط مشتی از خروارها نظرات مردمانی است كه با اینكه مراسم 22 بهمن را مانند همیشه باشكوه برگزار كرده اند اما از اوضاع این روزهای اقتصاد كشور دل پری دارند. نظراتی كه چكیده همه آنها این است كه « از طلا گشتن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس كنید». اما این مردم مستحق بهتر از اینها هستند و باید آنها را طلا گرفت از بس كه نجیبند...