زماني كه بايد حتي به طرح ناقص وزارت ورزش دلخوش بمانيم
تاسف و باز هم تاسف که اينچنينيم و حتي داشتهها را حفظ نميکنيم، چه رسد به توفيقات تازه!
تاريخ انتشار: شنبه ۱۸ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۵۶
نويسنده : حمیدرضا طهماسبی پور
تيترآنلاين - آنجايي که ميگويند منافع ملي، يعني جايي که ديگر اشخاص اهميتي ندارند و بايد براي کشور و منافعي که به يک ملت باز ميگردد از خودگذشتگي کرد. حال اين تعاريف کلي را بدون توجه به تعاريف سرباز بودن براي وطن و... با شرايط کنوني و چند سال پيش ورزش کشور مقايسه کنيد و در اين ميان قضاوت کنيد که منافع ملي و جمعي ارجح بوده يا منافع شخصي؟
آنجا که مهندسي بيارتباط با ورزش در راس مسند ورزش کشور ميل به قدرت ميکند و يک تنه فوتبال ايران را طي سال 2006 به زير تيغ تعليق ميبرد و اکنون در2011 فرد ديگري به عنوان رييس ورزش ايران با ضعف ديپلماسي ورزشي به دنبال سمتي تشريفاتي چنان عمل ميکند که پستي مهم و اجرايي از دست فوتبال ايران به در ميرود، به واقع عملکرد سعيدلو و عليآبادي محصول چه نوع تفکري است که حاصلش جامعه ورزشي را ناراحت ميکند. آيا اينها دلشان براي احساسات عمومي نميتپد که به اين سادگي رياست فدراسيون فوتبال ايران از پست حقوقي براي ملت ايران که تنها براي شخص ايشان نيست، انصراف ميدهد؟ آيا وي در نظر نميگيرد که اين پست در دوران اوج فوتبال ايران با سختي کسب شده و با اشتباه استراتژيک وي از دست ميرود.
تاسف و باز هم تاسف که اينچنينيم و حتي داشتهها را حفظ نميکنيم، چه رسد به توفيقات تازه!
در اين خصوص بعد از تکرار دوباره يک اشتباه بايد از مسوولان ارشد و نظارتي پرسيد که چه ميخواهند انجام دهند زيرا حرف از امنيت ملي و سياستهايي نيست که بايد در چارچوب خطوط قرمز رعايت شود. پس حداقل انتظار اين است که با چنين مديراني برخورد شود تا ماجراي 2006 در 2011 تکرار نشود.
اينجاست که ناگزير به طرح ناقص وزارت ورزش دلخوش ميمانيم و فکر ميکنيم اگر اينگونه شود، اندکي نظارت بيشتر و شايد فردگرايي در منافع جمعي تمام شود.