نبود شادی و تفریح، باعث استرس در میان شهروندان شده و به منازعات و افزایش روحیه تندخویی در جامعه دامن می زند
تاريخ انتشار: شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۰۸
نام پروفسور «حسین باهر» به خاطر نظریات متفاوت و بدیع، به یک «برند» و مرجع در بحث رفتارشناسی و جامعه شناسی تبدیل شده و آثار تالیفی فراوان وی در چنین مباحثی گواهی بر این امر است.
وی که دبیرکلی آکادمی مدیریت ایران را برعهده دارد، شادی و تفریح را ضرورتی انکار ناپذیر دانسته و تاکید می کند، چنین خصایصی در فرهنگ ایرانیان پیشنیه ای تاریخی و کهن دارد.
این محقق علوم رفتاری همچنین معتقد است، نبود شادی و تفریح، باعث استرس در میان شهروندان شده و به منازعات و افزایش روحیه تندخویی در جامعه دامن می زند.
وی همچنین با بیان اینکه نیازمند یک نشاط ملی هستیم، از صدا وسیما خواست با تولید برنامه متنوع، فرهنگ شادمانی را به عنوان یک استراتژی ضروری، برای نشاط ملی در دستور کار قرار دهد.
پروفسور باهر در گفت وگو با ایرنا، به پرسش هایی در زمینه جایگاه تفریح و شادی در فرهنگ ایرانی پاسخ هایی گفته، که مشروح آن در پی می آید:
سوال: شادی و تفریح چه پیشینه تاریخی در فرهنگ ایرانیان دارد؟
جواب: اولین مستند شادی، کتیبه «گنج نامه» در همدان است که توسط داریوش به نگارش در آمده است.
در این کتیبه ذکر شده که خداوند زمین را آفرید، شادی را آفرید و مرا آفرید که پاسدار شادی زمین باشم. پس معلوم می شود که خداوند پس از آفرینش هستی، شادی را آفریده است. در آیین ایرانی می گوییم که کسی که «شعف» دارد، «شرف» دارد، یعنی آدم شادمان نمی تواند دیگران را اذیت کند؛ کسانی که دیگران را آزار می دهند از درون مشکل دارند.
در تمام آیین های ایرانی، شادمانی یک موضوع هفتگی، ماهانه و سالانه بوده و ایرانیان به شکل های مختلف هر روز آخر هفته را شادی می کردند و هر شش ماه یک بار عید داشتند مثل سده، مهرگان.
در سال یک عید به نام نوروز نامگذاری شده که چهارده روز طول می کشد؛ یعنی از شب چهارشنبه سوری تا شب چهاردهم فروردین(سیزده به در). در ایران، تقویم با شادی آغاز شده است.
سووال: آیا ایرانیان آداب تفریح کردن را فراموش کرده اند؟
جواب: بله ایرانیان آداب تفریح کردن را فراموش کرده اند. یکی از مراتب شادمانی ما این بود که به طبیعت برویم و با آن همنوایی کنیم، اما ما طبیعت را آتش می زنیم، در طبیعت زباله می ریزیم و در واقع در حلقوم طبیعت سم خالی می کنیم، در حالیکه باید طبیعت را نوازش کنیم و راز و نیاز خود را با خدا بواسطه طبیعت انجام دهیم زیرا طبیعت، مخلوقات خدا هستند.
«آب»، «آتش»، «هوا» و «خاک» عناصر تشکیل دهنده بدن انسان ها هستند، درحالیکه این عناصر را در طبیعت آلوده کرده ایم.
سوال: چه مولفه هایی در بازتولید شادی و تفریح مردم و احیای زندگی سالم آنان موثر است؟
جواب: نخست رفتن به سمت طبیعت، زیرا طبیعت مادر اول انسان است. باید به طبیعت احترام گذاشته و آن نوازش کرده و آن را آلوده نکنیم؛ دوم آنکه از نظر روحی احتیاج به تعلیم و تربیت داریم، هرچه ادب ارتقا یابد، شادی بیشتری خواهیم داشت زیرا خوراک جان آدم، آگهی است.
سوم، از نظر نفسانی نیاز به مراوده، گفت وشنود و شان و شغل داریم، این عوامل شادمانی را فراهم می کنند.
و چهارم آنکه، احتیاج به سیر وسلوک داریم. یعنی با یافتن پاسخ از کجا آمده ام - آمدنم بهر چه بود، راحت تر و شادمانه تر زندگی می شویم.
و اینکه باید باور کنیم آفرینش خدا بی حساب و کتاب نیست و همه در جهت آن است که رضایت باطنی بشر را فراهم می کند. امنیت و سلامت به عنوان دو نعمت خداوند شادی می آورند.
سوال: چرا مردم برخی کشورها با وجود نداشتن شاخص های متداول، زندگی شاد دارند؟
جواب: به این علت است که شادی در درون آنها است. در دو حال شاد می شویم، یا توقعات را پایین آوریم یا توفیقات را بالا ببریم. کسانیکه توقعات خود را پایین می آورند شاد هستند، در گذشته امکانات کم بود اما شاد بودیم چون توقع پایین بود؛ اکنون نیز اگر توقع را پایین بیاوریم یا توفیقات را بالا ببریم، شاد خواهیم شد. شادی فرمول دارد، هر چه توفیقات بالا رود و هرچه توقعات پایین بیاید، شادی افزایش می یابد.
سوال: جوامعی هستند که با وجود زندگی روزمره سخت و خردکننده، برای شادی به دوستان، مذهب و خانواده تمرکز می کنند؛ نظر شما در مورد این چیست؟
جواب: رجوع به طبیعت، افزایش علم و ادب، ارتقا مراودات، توکل به خدا و توجه به پدیده های خلقت از عوامل شادی هستند. باید خود را جزء مجموعه حساب کنیم، اگر به انزوای فکری بیافتیم، دچار ناراحتی های افسرده گونه می شویم.
سوال: بی توجهی به اوقات فراغت شهروندان ایرانی چه عوارض، پیامد و آسیب های اجتماعی در پی خواهد داشت؟
جواب: اگر به موقع استراحت نکنیم و تفریح نداشته باشیم، دچار استرس می شویم و این معضل سبب می شود که در مراودات تندخو شویم و انعطاف لازم را از دست بدهیم. هر چه بیشتر در فضای شلوغ قرار گیریم، تنش بیشتری خواهیم داشت. به عنوان نمونه در شهرهای شمال کشور تنش و برخورد در میان شهروندان کمتر است اما در یک شهر پر جمعیت دعوا در خیابان ها بیشتر است.
جاییکه ترافیک نیست دعوا نیست؛ ترافیک تصادف می آورد و تصادف سبب دعوا می شود.
سوال: چه طرح ها و سیاستگذاری های بلندمدتی برای کنترل و کاهش عواملی که شادی و تفریح مردم را به مخاطره می اندازد باید تدوین و اجرا شود تا نشاط فرهنگی و شادابی شهروندان ایرانی افزایش یابد؟
جواب: نخست باید به گردش، تفریح و طبیعت، ورزش و خواب و خوراک توجه خوب و جدی شود.
دوم آنکه علم، ادب و شادمانی های ناشی از هنر را در خود تقویت کنیم. منظور از هنر تمام ابعاد هنر مانند موسیقی، نقاشی، سینما و تئاتر است.
سوم، به جشن های ملی و محلی پرو بال داده شود. در شهرها، محله ها و قوم های مختلف جشن هایی داریم که باید به آنها توجه شود.
و چهارم آنکه جشن های معنوی و شادمانی ها در زمینه شعر و ادب و عرفان مورد نظر قرار گیرند.
سوال: برای ایجاد تفریحات سالم و احیای سنت ها، آیین ها و جشن ها که همه شهروندان به صورت جمعی در آن مشارکت داشته باشند و باعث نظم و همبستگی اجتماعی در سطح کلان شود، چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید؟
جواب: صداو سیما باید فرهنگ شادمانی را به عنوان یک استراتژی ضروری برای نشاط ملی ایجاد کند. به یک نشاط ملی نیاز داریم و باید آن را توسعه دهیم.
سالروز تولد معصومین و بزرگان روزهای شاد هستند؛ چرا روز تولد امام رضا(ع) تعطیل نیست اما روز وفات ایشان تعطیل است. باید جشن های ملی و مذهبی را در شهرها گسترده تر کنیم.
سوال: بهترین برنامه های تفریحی برای شهروندان ایرانی و حوزه های اوقات فراغت آنان چه می توان باشد؟
جواب: بطور کلی هر عاملی که جریان مثبتی را به ما القاء کند، موجب ترشحات «آندورفین» (هورمون شادی) و کاهش «آندوکرین»(هورمون غم و غصه) می شود.
بهترین برنامه های شادمانه و تفریحی که به شهروندان توصیه می کنم در فهرست فعالیت های روزانه خود قرار دهند، عبارتند از:
- خواب و خوراک خوب و کافی و مصرف انواع و اقسام گیاهان و گوشت های تازه و حلال
- ورزش و گردش و تحول و تنوع در زندگی و زندگانی بویژه اگر در راستای ترقی و تعالی باشد
- امید و نوید به آینده و نگرانی نداشتن از گذشته
- مراوده با اقوام و رفت و آمد با خوش رویان و خوش گویان
- مصرف مواد طبیعی شادی زا مانند شادیانه، زعفران و شربت های سنتی
- خدمت به خلق اعم از طبیعت بی جان و کم جان و پرجان و پرهیز از آلوده سازی آنها
- خواندن و نوشتن کتب و مقالات مفید و مهیج برای خود و دیگران
- یادگیری و یاد دادن مفاهیم علمی و مضامین عملی به همگان بدون تصرف ذهن آنان
- رقص سماع عارفانه به هنگام وجد و شوق عاشقانه
- توجه به عظمت هستی و توکل به هستی آفرین و حساب کیمانه بود و شر خود