جرات پرداخت داستانی حوادث امروز انقلاب اسلامی را نداریم
اگر هرکدام از ما بخواهیم تنها تعریف خودمان از ادبیات انقلاب را داشته باشیم، وضعیت ما در نهایت چیزی بهتر از امروزمان نمیشود.
تاريخ انتشار: جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۲۳:۳۱
جواد افهمی میگوید: نظارت سختگیرانه بر داستان نویسی انقلاب منجر شده تا سوژهها و مسائل روز انقلاب اسلامی به قالب داستانی درنیامده و نویسندگان نیز جرات پرداختن به آن را از دست بدهند. جواد افهمی نویسنده و از برگزیدگان جشنواره داستان انقلاب در گفتگو با مهر با تاکید بر ضرورت تجدید نظر در تعریف مقیاسها و معیارهای خلق داستان انقلاب اسلامی، اظهار کرد: انقلاب اسلامی تعریف، فضا و محدودهای خاص از نظر زمان و مکان دارد، ما وقتی صحبت از داستان انقلاب میکنیم باید ابتدا برای خودمان و براساس تعریفی که از انقلاب مد نظر داریم، شاخ و برگها، محدود و شناسه این داستان را شناسایی و مشخص کنیم و یادمان نرود که انقلاب اسلامی پدیدهای است که هنوز درباره بازه زمانی رخداد آن بحثهای متنوعی مطرح میشود.
وی با بیان اینکه اگر ظرفیت حقیقی انقلاب را پیش روی خودمان بگذاریم میبینیم که هیچ یک از توقعات آن را در حوزه داستان برآورده نکردهایم، گفت: اصل این قضیه بر میگردد به نهادهایی که در این راستا کار میکنند، چه نهادهایی که برای خود نقش ترمز قائل شده و میگویند اجازه نمیدهیم هر اثری در حوزه انقلاب اسلامی منتشر شود و چه نهادهایی که در این زمینه متولیگری میکنند و میگویند ما در زمینه داستان انقلاب اسپانسر
” مثلا اگر در مورد یکی از گروهکها داستانی بنویسی، حتی بدون اینکه نگاه کنند که مرجع و منبع تو در خلق اثر چیست، فورا بر روی کتاب دست میگذارند و عنوان میکنند که ترجیح میدهیم مردم این نوع آثار را نخوانند “
هستیم و سعی داریم نویسندهها را به نوشتن تشویق میکنند. این گونه نهادها هستند که در حوزه ادبیات انقلاب امروزه حضور دارند و نقش آفرینی میکنند و باید پاسخگوی این باشند که چرا هنوز توقعات از داستان انقلاب برآورده نشده است.
به ادبیات انقلاب از دریچه شخصی ننگریم
نویسنده رمان سوران سرد افزود: من نهادهای متولی، یعنی دسته دوم این را میپسندم و کارشان را قابل توجیه میدانم. بالاخره در همه جای دنیا هم این طور نهادها هستند اما نباید توقع داشت که با صرف ورودشان به این عرصه، اثر خارقالعادهای در ادبیات انقلاب اسلامی خلق شود. برای اینکه این اتفاق بیافتد باید کمی وسعت نظر بیشتری داشته باشیم، مسئولین بالادستی این نهادها باید صعه صدر بیشتری به خرج دهند و تنها از دریچه و کانال شخصیخودشان به ادبیات انقلاب نگاه نکنند.
افهمی افزود: اگر هرکدام از ما بخواهیم تنها تعریف خودمان از ادبیات انقلاب را داشته باشیم، وضعیت ما در نهایت چیزی بهتر از امروزمان نمیشود. مگر ما امروز چیزی به نام رمان انقلاب به معنی حقیقی داریم؟ رمانی که شاخ و برگ داشته و قصهاش از کانالهای مختلف روایی به مخاطبان عرضه میشود؟ آیا میشود این ادعا را کرد؟
ادبیات حقیقی انقلاب از دل جلسات نقد میروید
نویسنده رمان «خورشید بر شانه راستشان میتابد» ادامه داد: باید اجازه داد نویسنده انقلاب از هرگرایش سیاسی وفکری که هست، داستانش را بنویسد و اثرش را منتشر کند و بعد از میان آن آثار ادبیات انقلاب را غربال کنیم و مدعای داشتنش شویم. این فرآیند نه از طریق وزارت ارشاد، بلکه در دل جلسات نقد و بررسی اثار پدید میآید که فقط وفقط توسط اهالی ادبیات و نویسندهها اداره میشود آن هم نویسندگانی که از سوی نهادهای ادبی
” اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی را مگر میشود داستان کرد؟ مگر اجازه انتشار آن داده میشود؟ اینها مگر چیزی جز سوزاندن سوژههای داغی است که در پیرامون انقلاب میشود در قامت داستان دربارهشان حرف زد؟ “
دولتی حمایت نمیشوند و بیغرض و بیطرف و بدون وابستگی اظهارنظر میکنند.
افهمی همچنین گفت: در حوزه داستان انقلاب مقولهای به اسم دانشگاه را کلا فرامش کردهایم و هیچ کدام از خواستههایمان را در این زمینه به دانشگاه ارجاع ندادهایم. هیچ به این فکر نکردهایم که کرسی ادبیات انقلاب را در دانشگاه پدید آوریم و از این دریچه به نقد و بررسی ادبیات انقلاب بپردازیم. بالاخره روزی نهادهای دولتی متولی این موضوع باید پاسخ بدهند که چرا این اتفاق نیفتاده است.
نظارت بیجا بر ادبیات انقلاب آن را نحیف کرده است
وی افزود: بدنه نشر در ایران مانند زنجیر به هم پیوسته است. مساله نظارت پیش از چاپ در سالهای اخیر کاری کرده است که آثار داستانی انقلاب بسیار لاغر و کم مایه و بیجذبه منتشر شود و وقتی این آثار منتشر شود برای خواننده جذابیتی ندارد و لذا نویسنده هم دیگر سراغ آنها نمیرود سراغش. تردیدی نیست که انقلاب اسلامی این روزها سوژهای است که ممیزی بر روی آن انگشت میگذارد و اصلا از آن نمیگذرد. مثلا اگر در مورد یکی از گروهکها داستانی بنویسی، حتی بدون اینکه نگاه کنند که مرجع و منبع تو در خلق اثر چیست، فورا بر روی کتاب دست میگذارند و عنوان میکنند که ترجیح میدهیم مردم این نوع آثار را نخوانند و خب این یعنی تولید نشدن آثار قوی و بیغرض با نگاهی تازه و بدیع و در نتیجه ناشر خصوصی و مخاطب هم چندان رغبتی به این نوع از ادبیات به خود نشان نمیدهد.
افهمی ادامه داد: در کشور ما در سال 88 فتنهای رخ داد و سران آن هم معرفی شدند. الان سال 91 هستیم و هنوز درباره این افراد در میان سیاسیون حرف و حدیث فراوان است، مثلا برخی میگویند که افراد معرفی شده به عنوان سران فتنه، سردسته این اتفاقات
” همیشه به نویسنده انقلاب وقتی میخواهد درباره امروز آن بنویسند، میگویند صلاح نیست و حق نداری آن را بنویسی، و همین است که شاهد یک رمان حقیقی درباره انقلاب نیستیم “
نبودند و برخی میگویند، بودند. شما به عنوان نویسنده خارج از گود سیاست، مگر میتوانی درباره این موضوع داستان بنویسی؟ مگر جرات میکنی این سوژه را بپرورانی؟ اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی را مگر میشود داستان کرد؟ مگر اجازه انتشار آن داده میشود؟ اینها مگر چیزی جز سوزاندن سوژههای داغی است که در پیرامون انقلاب میشود در قامت داستان دربارهشان حرف زد؟
همواره به نویسنده انقلاب میگویند صلاح نیست
وی افزود: همیشه به نویسنده انقلاب وقتی میخواهد درباره امروز آن بنویسند، میگویند صلاح نیست و حق نداری آن را بنویسی، و همین است که شاهد یک رمان حقیقی درباره انقلاب نیستیم. من به این موضوع تاکید دارم که ممیزی داستانهای انقلاب و اجازه ندادن به نویسندگان برای پرداختن به سوژههای روز در این زمینه است که بدنه این ادبیات را لاغر و نحیف نگاه داشته و اجازه رشد به آن نمیدهد.
این نویسنده همچنین با اشاره به جشنواره داستان انقلاب گفت: جشنواره داستان انقلاب در پنج سال پس از آغاز به کار خود میتواند جشنوارهای موفق نامیده شود اگر ما خواستههایمان را محدود کنیم و میتواند جشنوارهای ناموفق نامیده شود اگر ما خواستههایمان از انقلاب را محدود نکرده باشیم.
افهمی تاکید کرد: برگزارکنندگان این جشنواره همه دغدغهمند هستند و دغدغهمندی یعنی رفتن نیمی از راه ولی این همه راه نیست. حوزه عمل این جشنواره باید گسترده تر از حوزه هنری باشد. به نظرم سوال اصلی در پنجمین دوره از برگزاری این جشنواره این است که آیا این اتفاقها افتاده است یا خیر؟ من میگویم نه، اما اگر کفی برای خواستههایمان بخواهیم تعیین کنیم میتوانم بگوییم که جشنواره موفق بوده است.