امروز در بازارهاي ما سفالهاي چيني در مقابل سفالهاي ايراني قد علم كردهاند. آيا اين در حد فرهنگ 8 هزارساله هنر سفالگري ماست؟
تاريخ انتشار: پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۰۰
امروز در بازارهاي ما سفالهاي چيني در مقابل سفالهاي ايراني قد علم كردهاند. آيا اين در حد فرهنگ 8 هزارساله هنر سفالگري ماست؟
چگونه شد كه چنين اتفاق اسفناكي در بازارهايمان روي داد و محصولات چيني به اين راحتي جايگزين توليدات داخلي آن هم در كشوري كه مهد هنر و تمدن به شمار ميآيد، شده است؟! گفتوگوي را در زمينه سفالهاي چيني با سه هنرمند اين عرصه ميخوانيد:
محمد مهدي انوشفر هنرمند سفالگر در اين باره به ميگويد: متأسفانه كشور ما از نظر ورود جنسهاي چيني بسيار بي در و پيكر شده است و هر كسي هر چه را كه بخواهد بدون فكر كردن به عواقب آن وارد ميكند.اين هنرمند در ادامه ميافزايد: يكسري جنس آشغال با قيمت فوق العاده ارزان وارد كردهاند كه از آنها بدتر نميتوان در بازار پيدا كرد. مردم ما نيز كه آگاه نيستند به خريد آنها اقدام ميكنند بدون توجه به اينكه با چيدن اين جنس در خانه خود ارزش فرهنگي كشور ما زير سؤال ميرود. متأسفانه اكثر ثروتمندان ما فاقد درك هنري هستند.وي ميگويد: اكنون تمام كارگاههاي كوچك كه كار سفال ميكردند بسته شدهاند و اين ورود بي رويه، به كارگاههاي توليد داخلي ضربه جبرانناپذيري را وارد كرده است.بهعنوان مثال اگر سري به شهر لالهجين همدان بزنيد، مشاهده خواهيد كرد كه از اين نظر به جهنمي تبديل شده است.
انوشفر با بيان اينكه در پي چنين اتفاقي سفالگران ما به جاي اينكه يك كار توليدي كنند به شغلهاي ديگر روي ميآورند، ميگويد: من خودم يكي از هنرمندان قديمي را ميشناسم كه پس از سالها تجربه در عرصه سفالگري اكنون به رانندگي روي آورده است و ادعا ميكند كه درآمد بهتري دارد.
اين هنرمند سفالگر كه فارغالتحصيل رشته مجسمهسازي است در پايان اظهار ميكند: جناب آقاي احمدينژاد قول داده بودند كه دولت، كارگاههاي كوچك را تقويت ميكند، ما همچنان بيصبرانه منتظريم كه اين اتفاق بيفتد در غير اين صورت وضعيت از اين هم بدتر ميشود و تيشه به ريشه خود خواهيم زد.
فريده تطهيري مقدم يكي ديگر از هنرمندان سفالگر كشورمان است. وي نيز در اين باره به ميگويد: حتماً بايد اين آثار با نظارت، وارد كشور شود كه آن مختصر بازاري هم كه اكنون به توليدات سراميك داخلي اختصاص دارد جذب توليداتي كه از چين وارد ميكنيم، نشود.اين هنرمند سفالگر در پاسخ به اين سؤال كه چه كنيم مردم ما ناآگاهانه خريد نكنند و فريب ارزان بودن قيمتها را نخورند، اظهار ميكند: صنايع دستي يا سفال هنري در واقع يك توليد فرهنگي است؛ توليد فرهنگي بايد ارائه فرهنگي شود. به طوري كه در برنامهريزيهاي ملي كه صورت ميگيرد و در رسانهها به صورت غيرشعاري، توليدات داخلي ايران و هنرمندان ايراني معرفي شوند و به آنها ارج نهاده شود.
تطهيري مقدم كه نخستين كارگاه موزه هنر بومي ايران را در شهر تبريز با همكاري سازمان ميراث فرهنگي و استانداري آذربايجان شرقي داير كرده است، ميگويد: تأسيس كارگاه موزهها براي هنرهاي بومي مناطق مختلف كشور (نه فقط در زمينه سفال) راهي است براي اينكه مردم ايران با هنرهاي ويژه هر منطقهاي آشنا شوند.وي ميافزايد: در چنين موقعيتي مردم با آگاهي و شعور به محصولات نگاه كرده و سپس اقدام به خريد ميكنند و بهراحتي نميتوانند محصول يك كشور بيگانه را جايگزين آن كنند.اين هنرمند معتقد است بايد به اتفاقات فرهنگي ما بيشتر از اين پرداخته شود چرا كه هنرهاي بومي هر منطقه به سرعت در حال تهي شدن از ويژگيهاي خاص خود است.بايد طوري آثار را به مخاطبان معرفي كنيم كه آگاه شوند از اينكه اين تفاوت قيمت به دليل آن كيفيت ويژه است.او با اظهار اينكه اينها همه گامهايي در جهت فرهنگسازي براي آحاد جامعه است، ميافزايد: اين روشها چون حلقههاي زنجير ميمانند كه آگاهي مردم جامعه را ارتقا خواهند داد و موجب ميشوند كه هنرمند با حس تعهد نسبت به توليد خودش برخورد كند و بداند كه از جايگاه و اعتبار خاصي در ميان افراد جامعه خويش برخوردار است.وي در پايان تصريح ميكند: همچنين توليدكننده و خريدار دنياي يكديگر را ميشناسند و در پي آن، به توليدي كه ميكنند و چيزي كه ميخرند، احترام ميگذارند.
حال به سراغ محمد مهدي قانبيگي، از ديگر هنرمندان فعال در عرصه سفالگري ميرويم. وي نيز در اين باره به ميگويد: از آنجايي كه چندي پيش به كشور چين سفر كردم و از نزديك كارگاههاي اين كشور را ديدهام، ميتوانم بگويم كاري كه چينيها انجام ميدهند تنها سري كاري است.
علت اين موضوع به تشكيلاتي كه چينيها دارند، برميگردد. سالها پيش كه ميخواستيم موزه صنايع دستي را راهاندازي كنيم در تحقيقاتي كه براي راهاندازي موزه انجام ميداديم اطلاعات خاصي را جمعآوري كرديم. در اين اطلاعات ما متوجه شديم كه پكن يك موزه دارد كه به 200 ميليون نفر سرويسدهي ميكند يعني طراحي، آموزش، خريد مواد اوليه و ... همه هزينهها به عهده موزه بود.وي در ادامه ميافزايد: آماري كه تا پنج سال گذشته از اين كشور دارم مبني بر اين است كه در چين 192 ميليون نفر مشغول به كار توليد سراميك هستند. در حالي كه بار فرهنگي و معنوي كارهاي سفالگران ما بسيار بالاتر و ارزشمندتر از كارهاي آنهاست. كارهاي صادراتي چين تنها يك توليد انبوه است كه ارزش آنچناني ندارد، البته ناگفته نماند كه سفالهاي بسيار زيبا و با كيفيت هم دارند كه توسط اساتيد آنها ساخته ميشود اما ممنوعالخروج است. قانبيگي ميگويد: در كشور ما بحثي كه مطرح است به اين موضوع برميگردد كه مواد اوليه برايمان گران درميآيد، در مجموع هزينههاي جاري ما بسيار گرانتر ميشود و به همين دليل محصولاتمان هم گران عرضه ميشود.اين هنرمند سفالگر با اشاره به اينكه برنامهريزي و نظارت درستي روي اين موضوع نداريم و لازم است دولت در بازارسازي و بازاريابي هنر سفالگري حمايت كند، ميافزايد: از طرفي ما سالهاست كه متخصص در صادرات نداريم در حالي كه زماني تاجران ايراني در سطح جهان مطرح بودند و چنين نقصاني به مشكلاتمان دامن زده است.قانبيگي كه هشت سال تجربه همكاري با كارخانجات سفال چين را داشته است در پايان اظهار ميكند: هنرمندان ما پشتوانه دولتي ميخواهند و به تنهايي كاري از دستشان برنميآيد. با كمال تأسف سليقه مردم ما نيز پائين آمده و اين مزيد بر علت شده به طوري كه آنها به پشت قضيه و شناسنامه كار توجهي ندارند و يك كار پيش پا افتاده را اثري هنري ميدانند.