اگرچه اصولا چیزی به نام "وقت" در كشور ما بیشتر شبیه شوخی است پس وجود یا عدم وجود ساعت چندان هم دردی دوا نمیكند!
تاريخ انتشار: جمعه ۹ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۱۶
تيترآنلاين - همانطور كه در بسیاری از عادات زندگی از غربیها تقلید كردهایم در ماجرای تغییر ساعت هم از همانها الگو گرفتهایم( با این توضیح كه تلقید همه جا و در هر موردی بد نیست).
آلمانها اولین كسانی بودند كه فكر كردند برای صرفهجویی در مصرف انرژی بهتر است تغییراتی در ساعتهای كاری خود به وجود آورند. سال 1916 آلمان پیشتاز تغییر ساعت در جهان شد و بعدها آمریکاییها، انگلیسیها و به تدریج برخی کشورهای اروپایی از آلمان ایده گرفتند. این دولتها بیشتر برای افزایش مقاومت خود دربرابر کمبود شدید انرژی در اثر جنگ جهانی اول تغییر ساعت را پذیرفتند.
امروز هفتاد و هفت کشور جهان با استفاده از این تکنیک، ساعات رسمی خود را تنظیم میکنند؛ اگرچه زمان جلو یا عقب کشیدن ساعت در این کشورها یکسان نیست. مثلا کشورهای اروپایی از آخرین یکشنبه ماه مارس تا آخرین یکشنبه ماه اکتبر، آمریکا و کانادا از اولین یکشنبه ماه آوریل تا اولین یکشنبه ماه اکتبر( برای هفت ماه) ساعت رسمی خود را جلو میکشند. بعضی هم در بازهی زمانی طولانیتری ساعتهایشان را تغییر میدهند. آمریکاییها در سالهای ۱۹۷۵ و ۱۹۷۶، زمان تغییر ساعت رسمی را دو ماه جلو انداختند و انگلستان در جریان جنگ جهانی دوم، ساعتها را دو ساعت جلو میکشید.
ایرانیها قبل از سال 1357 بود كه ساعت رسمی کشور را به ساعات تابستانی و زمستانی تقسیم كردند كه بلافاصله بعداز انقلاب؛ این تغییر به حالت تعلیق درآمد. پیشتاز اجرای دوباره تغییر ساعت در ایران؛ هاشمی رفسنجانی
” وقتی ساعت کار مفید کارمندان در طول روز به یک ساعت هم نمیرسد، وقتی هواپیماها بیتوجه به ساعت قید شده بر روی بلیتها میپرند، وقتی زمان مردم آنقدر بیارزش است که ساعتها در صف خرید شیر و پمپ گاز و ادارات دولتی و شهرداریها و ... تلف میشود و کک کسی هم نمیگزد، وقتی پروژههایی که طبق تعریف باید دوساله تمام شوند؛ 20 سال میگذرد و در نیمه راه میمانند؛ بازهم کک کسی نمیگزد، پس اصلا چه نیازی به وجود ساعت است؟! “
در سال ۱۳۷۰ بود. او كه در آن زمان رئیسجمهور ایران بود؛ براساس محاسبات هیئتوزیران؛ مصوبهای را به تصویب رساند که طی آن ساعت رسمی کشور همه ساله در اول فروردین ماه یک ساعت جلو کشیده شود و در سی و یکم شهریورماه به حالت اول بازگردد.
جالب آنكه محاسبات نشان داد حدود ۱۰۰ مگاوات مصرف در زمان پیک( اوج مصرف) كم شده است. اما گویا دولتیها و مقامات ارشد هنوز با ماجرای تغییر ساعت مشكل داشتند چون در اسفند ۱۳۸۴ یعنی 15 سال بعداز اجرای تغییر ساعت در ایران؛ این مصوبه به كل باطل شد. غلامحسین الهام كه آن زمان هم سخنگوی وقت دولت بود، اعلام كرد؛ هیچ بررسی کارشناسانهای مبنی بر اینکه تغییر ساعت منجر به صرفهجویی در مصرف انرژی در کشور شده باشد، وجود ندارد. اگرچه مدیر دفتر مدیریت مصرف برق شرکت توانیر از کاهش ۱٫۵ درصدی مصرف برق با تغییر ساعت رسمی کشور در اول فروردین خبر داده بود و میزان این صرفهجویی ظرف ۶ ماه را بیش از ۷۵ گیگاوات ساعت تخمین زده بود.
الهام بعد هم اعلام كرد كه دلیل دیگر لغو مصوبهی قبلی هیاتدولت؛ سردرگمی بخشهای زیادی از جامعه در اثر تغییر ساعت رسمی کشور است.
البته در این بین بعضی نمایندگان مجلس هم اعلام كردند كه تغییر ساعت باید متوقف شود زیرا ثابت بودن ساعت به بجا آوردن فریضههای دینی و کم کردن اتلاف زمان بین نماز و ساعت کار كمك میكند.
اما اختلافنظر در اینباره همچنان وجود داشت تا آنكه در سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ نمایندگان مجلس، طرحهایی را در دستور کار خود قرار دادند تا دولت را مکلف به تغییر ساعت رسمی کشور در ششماهه نخست سال كنند با این حال طرحها؛ قانون نشدند.
درنهایت مرداد ۱۳۸۶ قانونی مشتمل بر یک مادهی واحده مبنی بر تغییر ساعت رسمی کشور به تصویب مجلس رسید. بنابراین قانون؛ ساعت رسمی کشور هر سال در ساعت ۲۴ روز اول فروردین یک ساعت به جلو کشیده میشود و در ساعت ۲۴ روز سیام شهریور ماه به حالت قبلی برگردانده میشود.
از آن سال هم تاكنون؛ این قانون اجرا شده تا ... قانون دیگر چه باشد و كی و دولتهای بعدی با تغییر ساعت چه كنند؟!
اگرچه اصولا چیزی به نام "وقت" در كشور ما بیشتر شبیه شوخی است پس وجود یا عدم وجود ساعت چندان هم دردی دوا نمیكند!
وقتی ساعت کار مفید کارمندان در طول روز به یک ساعت هم نمیرسد، وقتی هواپیماها بیتوجه به ساعت قید شده بر روی بلیتها میپرند، وقتی زمان مردم آنقدر بیارزش است که ساعتها در صف خرید شیر و پمپ گاز و ادارات دولتی و
” هر وقت تغییر ساعت، گروهی را خرسند و جمعی را معترض کرد؛ آقایان مسئول فقط به حل اختلاف بنیادین بپردازند و بهجای دعوا بر سر "تغییر ساعت"، بر سر "حذف ساعت" به توافق برسند. “
شهرداریها و ... تلف میشود و کک کسی هم نمیگزد، وقتی پروژههایی که طبق تعریف باید دوساله تمام شوند؛ 20 سال میگذرد و در نیمه راه میمانند؛ بازهم کک کسی نمیگزد، پس اصلا چه نیازی به وجود ساعت است؟!
اصلا میتوان به جای ساعتهای امروزی، از ساعت طبیعت استفاده کرد. از مقیاسهایی مثل سرخی شفق و سپیده صبح و گذر آفتاب از بالای سر و ناپدید شدن خورشید در پشت کوهها؛ برای تنظیم زمان کار کارمندان و قرارهای روزانه و حرکت هواپیماها و ... استفاده کرد. شاید اینطور دستكم مردم با طبیعت انس بیشتری بگیرند و با سنتها هم آشناتر شوند!
یادآوری این موضوع از آن جهت اهمیت دارد كه اگر زمانی به این نتیجه رسیدیم كه هم ساعت را باید داشته باشیم و هم تغییر ساعت را، میتوانیم آن را به میل مقامات بگذاریم تا هر وقت دوست داشتند برنامه تغییر ساعت را اجرا كنند و هر وقت تغییر ساعت، گروهی را خرسند و جمعی را معترض کرد؛ آقایان مسئول فقط به حل اختلاف بنیادین بپردازند و بهجای دعوا بر سر "تغییر ساعت"، بر سر "حذف ساعت" به توافق برسند.
امسال ما دو تغییر ساعت را در برنامهی كاری تهرانیها تجربه میكنیم: اول داستان تغییر ساعت براساس فصل و دومی تغییر ساعت براساس الگوی ترافیكی شهر تهران. وقتی دولت اعلام كرد كه نظامیها باید ساعت 6 و نیم، مدارس ساعت 7 و نیم و ادارهها ساعت 8 و نیم با درنظر گرفتن گردش زمانی هریك از آنها؛ در محلهای كار و تحصیل خود حاضر باشند، خیلیها كه دردشان ترافیك بود، اعتراض كردند كه با این تغییر ساعت؛ مشكل ترافیك حل نمیشود. این عده میگویند: با طرح تغییر ساعت آغاز به كار مدارس مشكل ترافیك تهران حل نمیشود، بلكه صرفا صورت مسالهی ترافیك تهران را پاك میكنند.
البته شهردار تهران هم در شمار همین عده قرار دارد. او میگوید كه؛ تغییر ساعت نمیتواند تاثیر زیادی در کاهش ترافیک داشته
” در این بین بعضی نمایندگان مجلس هم اعلام كردند كه تغییر ساعت باید متوقف شود زیرا ثابت بودن ساعت به بجا آوردن فریضههای دینی و کم کردن اتلاف زمان بین نماز و ساعت کار كمك میكند. “
باشد، بلکه باید برای کم کردن ترافیک به توسعهی حمل و نقل عمومی، اصلاح فرهنگ رانندگی و آموزش توجه بیشتری شود.
برنامه اشاره در راديو تهران در بررسی طرح تغییر آزمایشی ساعت کار در شهر تهران با برخی مدیران و تصمیمگیران گفتگوهایی داشته است. كه نظرات آنها در ادامه آورده شده است
حامدی( قائم مقام آموزش پرورش تهران) از تغییر ساعت بسیار راضی است و از شورای عالی ترافیك برای این طرح فراوان تشكر میكند.
علیاکبر اولیاء( عضو کمسیون عمران مجلس) بیشتر به سابقه اشاره میكند و میگوید: ما با تصمیمگیریهای عجولانه مواجهیم که وقت و هزینه زندگی مردم را متأثر میکند. این تصمیم در تعطیلات مجلس اتخاذ شده است تا مجلس هم نتواند عکسالعمل نشان دهد. اگرچه فکر نمیکنم این مورد؛ خلاف قانون باشد ولی نباید مردم هم متضرر شوند چون تصمیمات كنونی خیلی کارشناسی نیست. مدیران تصمیم میگیرند؛ اگر خوب بود که بود وگرنه با هزینه مردم متوقفش میکنند. اگر صدای کسی هم درآمد با پول نفت سر وته قضیه را هم میآورند.
یوسفنژاد( عضو فراکسیون مدیریت شهری مجلس) هم میگوید: هرسال در مهر ماه این امر تغییر ساعت اتفاق میافتد. اگر کار پژوهش و تحقیق آن در تابستان اتفاق میافتاد؛ شهرداری هم مشارکت میکرد که نشد. قرار هم نبود که دولت آن را اعلام کند كه كرد. البته تصمیم دولت قابل احترام است ولی شهرداری مجری آن است و باید با کمک آنها تصمیم اتخاذ شود. این تصمیمات بیپشتوانه به ضرر مردم است و بعداز مدتی پس گرفته میشود. وقتی شهرداری معتقد است که این کار کمتر از ده درصد تأثیر میگذارد چطور راضی میشود كه در چنین طرحی شركت كند؟!
درنهایت اگرچه ماجرای تغییر ساعت رسمی كشور تنها برای چند سالی دستكم پشتوانهی اجرایی داشته باشد اما اینبار تغییر ساعت كاری ادارات و مدارس دعوای دیگری را در اركان تصمیمگیر كشور به وجود آورده كه حل آن دوباره پرسه زدن در كلاف سردرگم دعواهای سیاسی و شخصی را به دنبال دارد.