دانشجوي ايراني بايد هوشيار باشدكه دين وتعصب كور براي مردم پوستين وارونه نشود
دانشجوي ايراني نبايد بگذارد تحجّر و واپسگرايي چوب لاي چرخ پيشرفت كشور بگذارد و تحت تأثير دگمانديشيهاي زمانه، از حركت بايستد،
تاريخ انتشار: سه شنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۶:۴۸
تيترآنلاين - همزمان با روز دانشجو، آيتالله هاشمي رفسنجاني در يادداشتي ،دانشجويان را به هوشياري دعوت كرد رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام در بخشهايي از نامه خود تصريح كرد:
دانشجوي ايراني تلاش نمايد تا وارثي صالح براي سرمايههاي علمي، پژوهشي اسلافش باشد و نگذارد تحجّر و واپسگرايي چوب لاي چرخ پيشرفت كشور بگذارد و تحت تأثير دگمانديشيهاي زمانه، از حركت بايستد، چرا كه به گفته وي در اين دوره و زمانه، هر توقفي فاصله ما را با قافله علم و تكنولوژي چند برابر ميكند.
در يادداشت رييس مجلس خبرگان به مناسبت 1 روز دانشجو آمده است: يكي از ويژگيهاي بسيار ممتاز ايران كه سابقهاي درخشان در گذشتههاي بسيار دور تاريخ دارد، تأسيس دانشگاه جندي شاپور است كه اولاً مأمن و مرجع دانشمندان تمدنهاي قديم بود كه به جرم آگاهي و آگاهيبخشي فراري و متواري ميشدند و ثانياً مردم ايران را در پذيرش دين سراسر سعادت اسلام با چشم باز و سعه صدر آماده ساخت.
موفقيتهاي علمي مركز آموزشي جنديشاپور مختص به سالهاي خدمات متقابل ايران و اسلام نيست. مستندات تاريخي حكايت از وجود دانشمندان ايراني، مخصوصاً پزشكان حاذق در بسياري از كشورها از جمله در مكه و مدينه زمان پيامبر(ص) دارد و انكارناپذيرترين سند، آن روايت مشهور از رسول اكرم(ص) است كه فرمودند: اگر علم در ثريا باشد، توسط قوم ايراني به زمين كشانده ميشود.
در سالهاي پس از صدر اسلام، اگرچه خلفاي اسلامي، سعي در انتقال مراكز علمي به مراكز خلافت خويش در بغداد، شامات و... داشتند، اما استادان همان مراكز نيز علما و دانشمندان ايراني بودند كه محافل درس امام محمد غزالي يكي از نمونههاست.
در دورههاي بعد همزمان با ظلمات قرون وسطايي در غرب، دانش و فن در ممالك اسلامي در اوج بود و انوار دانش مسلمانان از طريق اندلس و جزاير سيسيل و سياحت به غرب رسيد، گروهي از دورانديشان غربي با استفاده از فرصت نزاعهاي داخلي مسلمانان در دوران جنگهاي صليبي و قبل و بعد از آن، با چراغ آمدند و برگزيدهترين كالا، يعني بهترين دانشها و كتابهاي سرزمينهاي اسلامي، مخصوصاً ايران را به غرب بردند و منصفان آنان بارها و بارها اعتراف كردهاند كه همان آثار بيبديل، پايه و اساس پيشرفتهاي علمي امروز غرب است.
استعداد علمي و پژوهشي ايرانيان، چون خورشيدي تابناك بوده و هست كه هر از چندگاهي از پس ابرهاي تنگنظري و جنگ و جدالهاي بيهوده و بازيهاي مضحك سياسي درخشيده و باز هم ميدرخشد تا پايههاي تقسيمبندي غيرعادلانه دنيا به كشورهاي پيشرفته و كشورهاي جهان سوم را به هم بريزد. البته بايد به اين نكته هم توجه فراوان داشت كه مسلمانان با تكيه به معارف قران و اسلام در چرخه تحقيقات و رشد و عمق علوم، نقش شگرف و ژرفي ايجاد كردند.
در تاريخ معاصر دانشگاه، علاوه بر صبغه علمي، رنگ و بوي سياست به خود ميگيرد و دانشجويان ايراني در هر رشته دانشگاهي، علاوه بر تحصيل دانش و فن، به عنوان آيندهسازان و مديران فرداي جامعه، حاكمان را با استدلال و منطق به چالش ميكشند و نسبت به هر نوع وابستگي كشور واكنش نشان ميدهند كه نقطه اوج اين چالش 16 آذر سال 1332 است كه وقتي عمق وابستگي رژيم پهلوي به آمريكا افشا ميشود، سعي ميكند عامل بيداري مردم، يعني دانشگاه را به خواب مرگ بكشاند و همين حادثه، 16 آذر ماه را به عنوان روز دانشجو در تاريخ ايران جاودان كرد.
در سالهاي مبارزه، رژيم پهلوي كه تحركات حوزه و دانشگاه را زلزله بنيانبرافكن، در كاخ موروثي سلطنت ميديد، به لطايف الحيل سعي در القاي اختلاف بين دانشگاه و حوزهها را داشت تا با تز استعماري «تفرقهانداز و حكومتكن»، چند صباحي بيشتر بر پايهاي متزلزل بماند. اما دانشجويان ايراني با درايت عميق اسلامي چنان پيوندي با مبارزان 17 ساله كه پيشتازان آنها روحانيون بودند، ايجاد كردند كه حوزه و دانشگاه دو نهاد تأثيرگذار براي نهادينه كردن ساختارهاي نظامي شدند كه ميتواند پس از حكومت 13 ساله پيامبر(ص) در مدينه و حكومت 5 ساله امام علي(ع) در كوفه در تمام تاريخ اسلام بينظير باشد، حكومتي كه بر پايه تعاليم مترقي مكتب اهل بيت(ع) و حمايتهاي مردم، مشروعيت يافت و دوران پيروزي و تثبيت را پشت گذاشت و با گذر مدبرانه از گردنههاي صعبالعبور داخلي و خارجي و با نگاهي دورانديش به افق 1404 در سند چشمانداز به روزهايي ميانديشد كه سرآمد كشورهاي منطقه باشد.
طي اين مسير و رسيدن به اهداف ترسيم شده، بدون دانشگاه و حوزه نميشود. چرا كه محور آن سند و همه سياستهاي كلي مصوب نظام، دانايي است و دانشگاه اساس دانايي است.
الحمدلله در دوران سازندگي، زيرساختهاي توجه به علم و دانش و تحقيقات در كشور بنيانگذاري شد و با گسترش مراكز دانشگاهي در اقصي نقاط كشور، انديشه موهوم لوكس بودن تحصيلات عاليه فرو ريخت و نه تنها پسران، حتي دختران شهري و روستايي ايران اسلامي، به دانشگاه آمدند. اگر در سال 1357 در همه دانشگاههاي ايران فقط 150 هزار دانشجو داشتيم، فقط در دانشگاه آزاد اسلامي 1/5 ميليون دانشجو و 3 ميليون فارغالتحصيل داريم.
البته رشد خيرهكننده كمّي نبايد ما را از الزامات رشد كيفي دانشگاه و دانشجو غافل نمايد و الحمدلله سياستهاي كلي اين مهم، يعني ارتقاي مقاطع تحصيلي عاليه و توجه به مراكز تحقيقاتي و پژوهشي پس از تهيه در مجمع تشخيص مصلحت نظام به تصويب رهبر انقلاب رسيده و بايد موانع نظري و عملي اين هدف مقدس را برداريم تا كرسيهاي آزادانديشي با جنبش نرمافزاري به هم آميزد و ما را به جهش علمي برساند كه لازمه حضور در دنياي پيشرفته و فراصنعتي امروز است كه به حق دهكده جهاني ناميده ميشود.
دانشجوي ايراني بايد تلاش نمايد تا وارثي صالح براي سرمايههاي علمي، پژوهشي اسلافش باشد و نبايد بگذارد تحجّر و واپسگرايي چوب لاي چرخ پيشرفت كشور بگذارد و تحت تأثير دگمانديشيهاي زمانه، از حركت بايستد، چرا كه در اين دوره و زمانه، هر توقفي فاصله ما را با قافله علم و تكنولوژي چند برابر ميكند.
دانشجوي ايراني بايد بداند كه توأم شدن ديانت و سياست، مليت و اسلاميت و تعهد و تخصص از الزامات پيشرفت و توسعه آينده اين سرزمين است كه ملتش با فطرت ديني، فترت را با هر توجيهي نميپسندد و ميخواهد براساس حكمت، عزت و مصلحت با جهان پيراموني خويش تعاملات سازنده داشته باشد.
دانشجوي ايراني بايد هوشيار باشد كه جامعه با لالايي خرافهپرستي، به خواب غفلت نرود و دين و تعصب كور براي مردم پوستين وارونه نشود و نبايد بگذارد نردبان ترقي، پلههاي سقوط گردد.
دانشجويان امروز ايران، فرزندان و برادران دانشجويان ديروزند كه وقتي با عزت و افتخار از دانشگاه 8 سال دفاع مقدس فارغالتحصيل شدند، با سهميه ايثارگران كه كمترين حق آنان بود، تجربيات نرمافزاري و سختافزاري را در خدمت سازندگي قرار دادند و پايههاي دانش هستهاي، موشكهاي پيشرفته و ديگر تحقيقات و پژوهشها را در دانشگاهها چنان محكم كردهاند كه غنيسازي هستهاي، ماهواره اميد، تحقيقات مركز رويان و ديگر دستاوردها، دوستان و دشمنان ايران را خوشحال و ناراحت كرده است.
با تبريك اين روز عزيز به همه دانشجويان، سفارش و تأكيد مينمايم كه فراموش نكنند، فعاليتهاي فوق برنامه هرچند كه لازمه جامعيت طلبه و دانشجوست ولي تحصيل بايد سرلوحه برنامههاي آنان باشد كه اگر چنين شود، آينده ايران در همه ابعاد فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي درخشان خواهد بود. انشاءالله