زهر و پاد زهر را به خوردمان دادند!

داود آرايش‌نيا

باعث خجالت و شرمساري است كه صدها كشاورز و كارگر، هزاران ساعت كار كنند و نتيجه كار آنها اين گونه نابود گردد و آب هم از آب تكان نخورد

در خبرها آمده است كه در شمال كشور مقدار زيادي چاي؛ كه براي توليد آن چايكاران سختي‌هاي زيادي را تحمل كرده‌اند؛ در طول سي‌سال انبار شده و ديگر قابل مصرف نيست.

مسلم است كه اين همه چاي انبار شده، مخفي نبوده و خيلي‌ها حتي مردم عادي از وجود آن با خبر بوده‌اند و افراد دلسوزي هم بارها هشدار داده‌اند، اما در اين زندگي فردي ـ كه دارد در ايران باب مي‌شود ـ انعكاسي نداشته است.باعث خجالت و شرمساري است كه صدها كشاورز و كارگر، هزاران ساعت كار كنند و نتيجه كار آنها اين گونه نابود گردد و آب هم از آب تكان نخورد. چرا يك بار براي هميشه گريبان كساني را كه باعث اين ضرر و زيان‌هاي بزرگ مي‌شوند، نمي‌گيرند و از آنها توضيح نمي‌خواهند؟در سال‌هايي كه گذشت در جاي جاي دنيا سيل آمد و زلزله و قحطي شد؛ لااقل مقداري از اين‌ها را هديه مي‌داديد يا به تعاوني‌ها با قيمت‌هاي پايين مي‌فروختيد.

و نكته آخر اين كه اعلام شده چاي‌هاي كهنه و غيرقابل استفاده را با چاي خارجي مخلوط كرده و به مردم مي‌فروخته‌اند. آفرين بر شما كه با زيركي زهر و پادزهر را در هم به خورد مردم مي‌داديد!خداوند آخر و عاقبت همه ما را به خير كند!