متاسفانه در شرایطی که شعار مقام معظم رهبری پاسخگویی مسئولان و اعتماد سازی است و افراد باید درباره کارها و رفتارهایشان پاسخگو باشند، مسئولانی پیدا میشوند که بدون آگاهی از وضعیت کار و اقتصاد جامعه طرحهایی ارائه میکنند که هیچ پاسخی در قبالش نمیتوانند بدهند. مسئله اینجاست که مشکل اقتصادی ما با یک سکه حل نمیشود.
سکهای که در حال حاضر با رشد تورمی که مردم از آن رنج میبرند هزینه یک ماه پوشک این بچه هم نخواهد بود. از سویی دیگر وعده اعطای وام مسکن داده میشود درحالیکه باید گفت مردمی که پول کافی برای خرید مسکن ندارند اگر به آنها وام هم داده شود با 30 یا 40میلیون وام چگونه میتوانند خانه بخرند.
پیش از همه اینها همه میدانیم دولتی که در پایینترین سطح درآمدی نسبت به سالهای قبل قرار دارد چنین بودجهای را در اختیار ندارد. ظاهرا مسئولان دولتی میدانند که مردم به چه دلیل بچهدار نمیشوند و مشکل اصلی آنها چیست. کسی که بچهدار نمیشود در درجه اول سرپناه ندارد و باید اجارهنشین باشد و همین مسئله اجارهخانه کمتر میگذارد خانوادهها بچهدار شوند.
در این مرحله اولین توصیهای که میتوان به دولت داشت این است که اولویت را ایجاد اشتغال قرار دهد چراکه مردم کار داشته باشند درآمد خواهند داشت و شخصیت اجتماعیشان حفظ میشود و دیگر نیازی به تبلیغات نخواهند داشت.
مردمی که کار داشته باشند به درستی فکر میکنند و درباره اینکه میخواهند بچهدار شوند یا خیر به درستی تصمیم میگیرند. در حال حاضر حقوقی که یک کارمند از قبال کارش دریافت میکند برابر با شهریه یک ماه مهدکودکهاست و در چنین شرایطی فکر مردم روی مسائل اولویتدار متمرکز است بنابراین با هر سیاستی همانطور که وزیر بهداشت هم بر آن تاکید کرده نمیتوان فقط با پول مردم را وادار به انجام کاری کرد.
در شرایطی که جامعه از بیکاری رنج میبرد و سالانه یک میلیون نفر به جمعیت فارغ التحصیلان بیکار اضافه میشود، اضافه شدن بر تعداد فرزندان چنین خانوادههایی چه مشکلی از ما حل میکند؟ خیلی ساده گفته میشود سیاست جمعیتی باید تغییر کند درحالیکه اگر هدف مردم فقیر جامعه باشند باید توجه داشت که همین مردم بیشتر از اقشار دیگر از مشکلات زاد و ولد بیشتر آگاه هستند و با وام و سکه نمیتوان آنها را قانع کرد.
آنها میدانند که به محض به دنیا آمدن بچه اولین مشکل آنها تامین هزینهاش خواهد بود و الان طبقه کارگر عمیقتر از طبقه مرفه در این باره آگاهی دارد و به خوبی درک میکند که با گرفتن برخی مشوقهای اقتصادی مشکلی از مشکلاتش در حد مطلوب حل نمیشود.
در حال حاضر کسانی که در رفاه کامل هم زندگی میکنند از چنین تصمیمی استقبال نمیکنند مثال بارزش این است که از تمام وزرا سوال کنید که چند بچه دارند و آیا حاضرند در این شرایط اقتصادی بچه بیشتری داشته باشند؟ مسئولین نمیتوانند مردم را مجبور به کاری کنند که خودشان به آن اقبال کافی ندارند. مشکل امروز مردم ما داشتن شغل و امنیت شغلی است.
زن و مردی که کار میکنند تا بتوانند از پس مخارج زندگیشان بربیایند چگونه میتوانند از کودکی که به دنیا آوردهاند نگهداری درستی کنند و به دنیا آمدن یک کودک بیشتر در این شرایط منجر به اضافه شدن یک مشکل به این جامعه است.
در شرایطی که هزینه زایمان 5 یا 6میلیون تومان است و حتی در بیمارستانهای دولتی حد اقل باید یک میلیون تومان هزینه زایمان پرداخت کرد، هرچند هم دوست داشته باشد بچهدار شود اما این هزینهها او را منصرف میکند. در شرایط مطلوب اقتصادی مردم خود این درجه از آگاهی را دارند که کودک بیشتری به دنیا بیاورند.
مرجع : آرمان
نظرات بينندگان: ۱ نظر انتشار يافته ۰ نظر در صف انتشار ۱ نظر غيرقايل انتشار
عبدی
۱۳۹۱-۰۷-۲۸ ۱۵:۲۹:۴۷
با شما موافقم. من کارمند حقوق بگیرم برای بدست اوردن حداقل رفاهیات زندگی روزی 2تا4 ساعت اضافه کاری انجام میدهم اون هم با یه بچه تو دخل و خرج زندگی موندم وای به حال اونی که بیکاره ... (7588)