بي تفاوتي دولت به مساله مهاجرت نخبگان امري است زيانبار
هر از چند گاهي ميشنويم که ايرانيان در صدر برآوردهاي بين المللي فرار مغزها نشسته اند و يا اينکه ساليانه 150 تا 180هزار فارغ التحصيل ازايران خارج ميشوند و يا اينکه شمار زيادي نيز به فکر راه حل هايي همچون پناهندگي مي گردند
تاريخ انتشار: پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۰۷
نويسنده : علي رمضاني
تيترآنلاين - در چنددهه اخير قصه مهاجرت ايرانيان بويژه قشر تحصيل کرده به خارج از کشور قصه اي مداوم بوده است قصه اي که به نظر ميرسد چند سالي است شروع شده و ميلي به پايان ندارد و آمارها و اخبارهاي متعدد حکايت از تداوم روندي ميکند که ايرانيان با وجود تمام مشکلات حاضر ميشوند ميهن خويش را رهاکرده و به کشورهاي ديگر روانه گردند در اين ميان هر از چند گاهي ميشنويم که ايرانيان در صدر برآوردهاي بين المللي فرار مغزها نشسته اند و يا اينکه ساليانه 150 تا 180هزار فارغ التحصيل ازايران خارج ميشوند و يا اينکه شمار زيادي نيز به فکر راه حل هايي همچون پناهندگي مي گردند در اين بين آنچه قابل تامل است سير پايان نداشتن اين قصه تلخ است قصهاي که با نشانه هاي زياد آن در داخل ميتوان گفت همچنان بر مدار سابق استوار است در اين ميان کافي است که سري به آموزشگاههاي زبان در کشو بزنيم و يا اينکه خيل مشتاقان گرفتن تافل و... را مشاهده کنيم و يا اينکه نگاهي به سفارت خانه هاي کشورهاي توسعه يافته و غربي در کشور بيندازيم و يا توجهي هم به فرهنگ در حال رشد اپلاي (درخواست) كردن و پذيرش گرفتن از خارج در ميان دانشجويان دانشگاههاي معتبر بيندازيم تا از وسعت فاجعه اي به نام گريز از وطن آگاه تر شويم گريزي که با توجه به آمار هاي مختلف روي بازگشتي براي ان متصور نميشود چنانچه ازهر10دانشجوي ايراني دانشگاههاي خارج از کشور تنها چند نفر به ايران باز ميگردند، در حالي که اين رقم براي دانشجويان ژاپني به 9 نفر و براي نخبگان هندي مطلوب است و نخبگان چيني هم اينگونه اند.
آنچه مشخص است حتي اگر مهاجرت غير نخبه ها راه حلي هم براي جبران بيکاري کشور باشد، مهاجرت نخبگان در بلند مدت قطعا زوال و مشکلات بسياري براي کشور را به همراه خواهد داشت در اين راستا امروزه رشد اقتصادي به توانايي فکري و علمي نيروي انساني جوامع بستگي دارد چرا که ارزش افزوده منبع نيروي انساني با ارزش افزوده ساير منابع قابل مقايسه نيست يعني نفت ارزش افزوده زيادي ندارد، بلکه اين نيروي تحصيلکرده ايران است که با داشتن ارزش افزوده بسيار، در حال خروج از کشور است لذا لطمهاي که از اين روند به روند توسعه ايران وارد مي شود، قطعا غير قابل جبران است.
دراين ميان گذشته از طيفي که اصولا فرا مغزها را قبول نداشته و آن را غير واقعي ميدانند بايد گفت از نگاه بسياري اين روند خروج تحصيل کردگان و بويژه نخبگان خطري واقعي است و مسلما نيز بي تفاوتي کشور و دولت به مساله مهاجرت نخبگان امري است زيانبار در اين بين نيز بايد معلوم شود اولويت دولت درجلوگيري از فرار يا مهاجرت ارادي نخبگان است يا بهرهگيري از نخبگان مقيم خارج از كشور و هر چند نميتوان بازور جلوي رفتن نخبگان و دانش اموختگان تحصيل کرده از کشور را گرفت اما به راستي نميتوان كاري براي جلوگيري از کاستن از اين روند و فرار مغزها انجام داد در اين حال به راستي آينده توسعه و رشد کشور با اين سيل بنيان فکن فرار و مهاجرت نخبگان و تحصيل کردگان به چه سمتي خواهد رفت ؟