در انبوه مشكلات گوناگون،خانه سينما چه مشكل حادي مي باشدكه منحل شده است؟
در انبوه مشكلات و معضلات گوناگون، خانه سينما چه مشكل حاد، خُرد يا كلاني را براي مردم ايجاد كرده است كه چنين رفتاري با آن ميشود
تاريخ انتشار: سه شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۴۶
نويسنده : ابوالقاسم قاسم زاده
همه دولتها ادعا دارند كه برنامههاي هدفمند دارند و برنامههايشان اولويتبندي دارد. مشكلات را ميسنجند و طبقهبندي ميكنند. خُرد و كلان فقط ويژه علم اقتصاد نيست بلكه در همه سطوح برنامهريزي و مديريتي وجود دارد.
در چند روز اخير وزارت ارشاد اسلامي با بستن يا انحلال خانه سينما در داخل و خارج كشور خبرساز شده و انواع و اقسام برداشتها، تفسيرها را خوراك رسانهها كرده است. اولين پرسشي كه به ذهن نويسنده آمد اين است كه در انبوه مشكلات و معضلات گوناگون، خانه سينما چه مشكل حاد، خُرد يا كلاني را براي مردم ايجاد كرده است كه چنين رفتاري با آن ميشود. آنهم در دولتي كه رئيس جمهور آن ميگويد در اواخر دوره نميخواهد خود را درگير مشكلات كوچك و خرد كند و آنقدر مسائل كلان در دستور كار دولت است كه در فرصت كوتاه 18 ماه پاياني بايد همه همت دولتمردان به حل و فصل آنها معطوف شود و خود را درگير مسائل نه چند مهم و كوچك نسازند.
آيا سياست وزارت ارشاد اسلامي در راستاي چنين رهنمود و باور رئيس جمهور است!؟ اول گفته شد، آئيننامه خانه سينما معيوب است و بايد اصلاح شود، روز بعد اعلام شد براي حل اين مشكل به قوه قضائيه مراجعه خواهند كرد تا قضاوت كند. هنوز اين فرمايش منعقد نشده و به اجرا در نيامده، زمزمه بستن خانه سينما و انحلال اين نهاد صنفي، عرصه خبري را فرا گرفت و سرانجام وزير محترم در مصاحبه خود اطلاع داد: «اول قرار بود كه شكايت به قوه قضائيه ببريم، بعد بررسي كرديم ديديم نيازي نيست و طبق آئيننامه خودمان دستور به بستن خانه سينما و انحلال آن داديم!»
وزارت ارشاد اسلامي از مهمترين وزارتخانههاي دولتي است كه باور دارد هم اينك جمهوري اسلامي ايران در جنگ رواني ـ تبليغاتي به سر ميبرد و نبايد به اجانب براي تشديد اين جنگ رسانهاي خوراك داد. شايد به هيچ تفسيري نياز نباشد، كافي است در طول بيش از يك هفتهاي كه اين ماجرا سر برآورده است به رسانههاي خارجي مراجعه كرد و ديد كه چه غوغايي به راه انداختهاند آنهم براي مشكلي كه (اگر مشكلي باشد) نه مسأله كلان كشور است و نه خُرد و به راحتي ميتوان با گفتگو و تفاهم با جامعه هنري و فرهنگي كشور ـ كه وزارت ارشاد اسلامي بايد خانه آنها باشد ـ اين موضوعات را حل و فصل كرد.
چند نفر از شخصيتهاي هنرمند و كارگردانان بنام كه سالهاست براي سينماي ايران حيثيت و آبرو آوردهاند بيانيهاي را منتشر كردهاند و از وزارت ارشاد اسلامي انتقاد كردهاند و انحلال خانه سينما را مردود خواندهاند. اين بيانيه امروز در روزنامهها درج شده است و پائين تيتر آن يك جمله فوري از وزير محترم ارشاد اسلامي آمده است: «از نظر ما كار تمام شده است.!»
ماجراي خانه سينما اندك اندك سايه سياسي نيز پيدا كرده و رئيس مركز پژوهشهاي مجلس (نماينده تهران) از تصميم وزارت ارشاد اسلامي مبني بر انحلال خانه سينما انتقاد كرده و گفته است: «خانه سينما يك جمعيت صنفي است كه با جامعه ارتباط عاطفي و قوي دارد و كارگرداناني كه افتخار سينماي ديني و انقلابي ما هستند از اعضاء اين خانه هستند.» سپس احتمال بهرهگيري سياسي از آنان را در فصل انتخابات مجلس مطرح كرده است...«جامعه ما به سينما نيازمند است و اكثر سينماگران در خانه سينما جمع هستند. من در مقام قضاوت و ارزيابي عملكرد خانه سينما نيستم. شايد اگر در اين مقام قرار گيرم انتقادات زيادي به آن وارد بدانم، اما معتقدم اينگونه برخورد با خانه سينما در آستانه انتخابات كار غيرمعقول و غيرمتعارفي است.» شخصيتهاي سياسي و اجتماعي هر يك به گونهاي انحلال خانه سينما را نقد كردهاند و آن را رفتاري غيرمعقول خواندهاند. از اين اظهارنظرها كه بگذريم و حتي اگر نگراني جامعه هنري و فرهنگي كشور را هم ناديده بگيريم، مردم هنوز نميدانند چه شده كه كار به اينجا رسيده است. اين آشفتگي از سير اطلاعرساني وزارت ارشاد در اين ماجرا بهوجود آمده است. شروع آن اختلاف بر سر تنظيم آييننامه گذشته و حال خانه سينما از سوي مسئولين وزارت ارشاد معرفي و خوانده شد و به مردم گفته شد همه منتظر قضاوت، قوه قضائيه درباره اين اختلاف و مشكل هستيم. اما چند روز بعد وزير ارشاد، رفتار خانه سينما را نقد كرد كه عملكرد اعضاء اين خانه منجر به انحلال آن از سوي وزارت ارشاد اسلامي شده است. درحاليكه هنوز به پرسش قانوني انحلال يك نهاد صنفي پاسخي روشن داده نشده است.
مردم ميپرسند آنچه بود و اين چه است؟ اگر بحث و اختلاف آئيننامه است كه نياز به اينهمه جنجال نيست و اگر رفتار و عملكرد است، مستند خلافكاري رفتاري و عملكرد اعضاء خانه سينما كدام است؟ پس حضور برجستهترين كارگردانان سينما كه شخصيتهاي هنري و مذهبي هستند و كارنامه رفتاري آنها زندهسازي سينماي دفاع مقدس و روايت مظلوميت ايران در جنگ تحميلي است، چه ميشود؟ مهمتر از آن اعضاء خانه سينما را طيفي تشكيل ميدهند كه خانه سينما مسئوليت رفتار هنري تك، تك آنها را بعهده ندارد. خانه سينما مركز صنفي سينماگران كشور است آنهم با قدمتي تاريخي كه با تلاش فراوان هويت صنفي خود را محفوظ نگهداشته است. خانه سينما كارنامهاي مخفي و به دور از اذهان عمومي جامعه ندارد. وظايف آن مشخص است. اگر هم مشكل با ديدگاه برخي از اعضاء اين خانه است چه ربطي به اصل خانه سينما دارد كه بسته يا منحل شود؟ واقعاً مردم با اين پرسشها در تعجب ماندهاند!؟
كارگردان مشهور و مقبول جامعه، خانم رخشان بنياعتماد نوشته دردمندانهاي در اين ارتباط به قلم آورده است «...خانه سينما فقط يك مكان نيست كه به حكمي در آن بسته شود. «خانه سينما» برايند تلاشي طولاني براي رسيدن به مجمعي از تشكلهاي صنفي است. «خانه سينما» ملكي اجارهاي نيست كه صاحب ملكي حكم تخليه آن را بدهد. «خانه سينما» خانهاي ساخته شده به دست تك، تك اهالي خانواده است كه مالكيتش نه به سند شش دانگ منگولهدار كه متكي به نيروي انديشه سازندگانش، غيرقابل واگذاري و تخليه است...»
دوستان! تا دير نشده بايد كاري كرد و اين ماجراي تلخ را در عرصه فرهنگ پايان داد.