پس با افزایش نرخ پالس به طور اتوماتیک و بدون نیاز به مصوبهای دیگر، نرخ مکالمات بین شهری نیز افزایش مییابد مگر اینکه عدم وابستگی آن به نرخ پالس در مصوبه جدید اعلام شود.
4- نرخ پالس بر شبکه موبایل هم مستقیما تاثیرگذار است
با وجود اینکه در جداول تعرفهای شبکه موبایل که در سایت مخابرات وجود دارد (عمدا یا سهوا)، هیچ اشارهای به رابطه این تعرفهها با نرخ پالس نشده است ولی نرخ هر دقیقه مکالمه با تلفن همراه به تلفن همراه، مضربی از نرخ پالس است. این موارد در شورای اقتصاد به تصویب رسیده است و به محض افزایش نرخ پالس کل نرخهای شبکه همراه هم به طور اتوماتیک افزایش خواهد یافت (بدون نیاز به مصوبه جدید).
به جدول زیر شامل تعرفه مکالمات تلفن همراه (سیمکارت دائمی) توجه کنید. نرخ هر دقیقه مکالمه با موبایل در محدوده شهری در ساعات اوج معادل 447 ریال است. این عدد شما را به یاد نرخ پالس نمیاندازد؟ بله. هر دقیقه مکالمه با تلفن همراه اول به تلفن همراه اول در محدوده شهر، معادل 10 پالس است.
- تعریف ساعت اوج: از ساعت 8 تا 21
- تعریف ساعت غیر اوج: از ساعت 21 تا 8
- در صورتی که تلفن همراه در شهر غیرمبدأ (منظور از مبدأ، استانی است که ثبتنام موبایل کردهاید و کد شما مربوط به آنجاست) استفاده شود، 20 درصد (معادل دو پالس) هزینه جابهجایی هم اضافه بر نرخ مکالمه اخذ خواهد شد.
لازم است بدانید چنانچه تلفن همراه شما مربوط به شهر تهران است (با کد 0912) و شما در سفر (مثلا اصفهان) هستید و از خط موبایل خود با تهران تماس میگیرید به جای 10 پالس باید 12 پالس بپردازید و 20 درصد گرانتر میشود. این مبلغ تحت عنوان «جابهجایی» از شما اخذ میشود.
همچنین اگر از موبایل همراه اول با موبایل ایرانسل تماس بگیرید، مبلغی اضافه تحت عنوان رومینگ (ارتباط بین دو اپراتور مختلف) از شما اخذ میشود.
هماکنون نرخ بین شهری موبایل مبلغی معادل 70 درصد بیش از نرخ شهری است که با افزایش نرخ شهری (بر اثر افزایش نرخ پالس) به تناسب نرخ بین شهری نیز افزایش خواهد یافت اما نکته جالب توجه در مورد مکالمات بین شهری، تعریف آن است.
به چه مکالمهای بین شهری گفته میشود؟
به نظر میرسد که پاسخ روشن است. اگر از خط موبایل در تهران به خط موبایل در اصفهان زنگ بزنیم، بین شهری محسوب میشود (ولی اگر به ورامین زنگ بزنیم چطور؟). این فقط بخشی از تعریف بین شهری است. واقعیت این است که در کشور تعداد 92 «مرکز اولیه» (PC) وجود دارد که هر گاه در فاصله دو خط تلفن همراه که با هم مکالمه میکنند، یک «مرکز اولیه» قرار بگیرد، در واقع این دو خط مشمول مکالمه بین شهری شده و باید تعرفه بین شهری را بپردازند (البته با همکد شدن، تغییر ساختار فنی شبکه و حذف لایه مراکز اولیه، این موضوع تغییر خواهد کرد). این موضوعی است که اکثر مشترکان نمیدانند و اگر هم بدانند نمیتوانند تشخیص بدهند که چه زمانی مکالمه بین شهری است، مگر اینکه محل مراکز اولیه را بدانند یا جداول خود مخابرات را در اختیار داشته باشند.
در مورد سیمکارتهای اعتباری وضعیت چگونه است؟
زمانی که برای اولین بار سیمکارتهای اعتباري وارد شبکه شدند (که هنوز همراه اول قادر به ارائه این سرویس نبود و با شرکت تالیا ارائه این سرویس شروع شد)، مبلغ هر دقیقه مکالمه شهری با موبایل اعتباری را معادل 50 درصد بیش از مکالمه با موبایل دائمی قیمت گذاشتند. البته چون مشترکان خطوط دائمی در آخر دوره صورتحساب خود را میپردازند در حالی که مشترکان اعتباری، قبل از مکالمه مبلغ حقالمکالمه را پرداخت میکنند، این افزایش قیمت توجیه نداشت ولی برای اینکه سرویس جدید بود و تالیا میخواست شبکه خود را ایجاد کند، این نرخ تعیین شد.
همانطور که از جدول مشخص میشود اگر یک دقیقه مکالمه موبایل دائمی 447 ریال باشد که هست، یک دقیقه مکالمه با موبایل اعتباری 671 ریال میشود، یعنی 50 درصد گرانتر.
همانطور که در مورد سیمکارت دائمی مشاهده شد مکالمه بین شهری 70 درصد گرانتر از شهری است و لذا موبایل اعتباری بین استانی هم 70 درصد گرانتر از شهری و معادل 1140 ریال است. یعنی نرخ یک دقیقه مکالمه بین استانی تلفن همراه اعتباری (همراه اول) بیش از 25.5 برابر نرخ پالس است (در مورد این سرویس چنانچه نرخ پالس به 51 ریال افزایش یابد نرخ هر دقیقه مکالمه با ایرانسل تا 153 تومان خواهد رسید).
- تعریف ساعت اوج: از ساعت 8 تا 21
- تعریف ساعت غیر اوج: از ساعت 21 تا 8
- در صورتی که تلفن همراه در شهر غیرمبدأ (مبدا استانی است که ثبتنام موبایل کردهاید و کد شما مربوط به آنجاست) استفاده شود 20 درصد (معادل دو پالس) هزینه جابهجایی هم اخذ خواهد شد.
آنچه بیان شد مربوط به نرخهای همراه اول بود. از آنجا که ارتباط مستقیم و خطی میان نرخهای همراه اول و ایرانسل وجود دارد در صورت افزایش نرخ پالس، تعرفه ایرانسل نیز افزایش خواهد یافت و به تبع آن هزینه رومینگ نیز بالاتر خواهد رفت.
هزینه رومینگ چیست
هزینه رومینگ در واقع حقی است که هر اپراتور باید در تعامل با شبکه اپراتور دیگر، بابت استفاده از شبکه آن، به اپراتور دیگر بپردازد. یعنی وقتی مشترک همراه اول با شبکه ایرانسل تماس میگیرد در واقع حق مکالمه به جیب همراه اول میرود (چون مکالمه از آنجا آغاز شده است) ولی بخشی از مسیر از درون شبکه ایرانسل میگذرد. پس همراه اول باید هزینه استفاده از شبکه ایرانسل را بپردازد اما اشکال اینجاست که این هزینه را از مشترک میگیرد. به عبارت دیگر، شرکت همراه اول حقالمکالمه را بابت هزینههای شبکه میگیرد و هزینه رومینگ هم باید بر عهده شرکت باشد نه بر عهده مشترکان. هزینه رومینگ مبلغی است که کاملا مرتبط است با حجم ترافیک مبادلهشده بین دو اپراتور. همانطور که شرکت همراه اول هزینه ترافیک ورودی به شبکه ایرانسل را باید بپردازد به طریق مشابه، مقدار زیادی درآمد بابت ترافیک ورودی از ایرانسل به شبکه همراه اول دریافت میکند. آیا مردم در سودی که شرکت از ترافیک ورودی از ایرانسل دریافت میکند سهیماند که در هزینهها سهیم باشند؟ اگر زمانی تعداد مشترکان همراه اول بیش از ایرانسل بوده و تراز دو ترافیک (ورودی همراه اول به ایرانسل بیشتر از ورودی ایرانسل به همراه اول بوده) به ضرر همراه اول بوده است، هماکنون که مشترکان ایرانسل قابل رقابت با همراه اول است، قاعدتا باید درآمد خوبی نصیب همراه اول شود.
خصوصیسازی و انحصار طبیعی؟
در کشور ما مشترکان دارای حق نیستند و هیچ وقت حق با مشتری نیست وگرنه باید پرسید چرا شرکت مخابرات ایران که از نظر تجهیزات، ساختمان، زمین (به جرات میتوان گفت که بیشترین متراژ زمین در سراسر کشوردر تملک مخابرات است) و از همه مهمتر نیروی انسانی متخصص، ثروتمندترین دستگاه اجرایی در کشور بوده است و با وجود کالای گرانی که میفروشد (این تعرفهها در مقایسه با افزایش ظرفیت سیستمها که به کمک فناوریهای نوین حاصل شده و در مقایسه با درآمد ماهانه مردم، واقعا گران هستند)، در اثر خصوصیسازی زیانده شده است؟
به ویژه اینکه در واقع کل شبکه با ودیعههای مردم ساخته شده است. حالا از این خصوصیسازی چه عاید مردم شده است جز کیفیت بد و گرانی؟ اینکه گفته میشود چنانچه دولت قیمت کالایی را تکلیف کند باید مابهالتفاوت آن را بپردازد (ماده 90 قانون اصل 44) طبق قانون باید از منابع و اعتبارات دولت بپردازد نه از جیب مردم.
در زمان تنظیم پروانه اپراتور اول، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشورکه عضو کمیسیون تنظیم مقررات بود و نیز یک عضو دیگر کمیسیون، با این نحوه تنظیم پروانه و به ویژه انتقال شبکه دسترسی محلی (شبکه سیم مسی که از نظر آنها زیرساخت شبکه محسوب میشد) به بخش خصوصی، مخالف بودند ولی چون ساختار کمیسیون تنظیم مقررات و ترکیب اعضای آن به گونهای است که وزارت ارتباطات هر تصمیمی بگیرد میتواند اجرا کند، پروانه به گونهای تنظیم شد که کل شبکه مسی که به نوعی تصدی حاکمیتی است جزو پروانه لحاظ و این ثروت عظیم ملت، واگذار شد.
مخابرات در هیچ کشوری با اقتصاد سالم انحصاری نیست. در اروپا چندین اپراتور در یک شهر کوچک کنار هم رقابت میکنند. در اثر این رقابت خدمات مخابراتی روزبهروز از نظر کمیت و کیفیت افزایش مییابد و نرخها رقابتیتر و ارزانتر میشود.
طبق تعریف، «انحصار طبیعی وضعیتی است که یک بنگاه به دلیل نزولی بودن هزینه متوسط، میتواند کالا و خدمت را به قیمتی عرضه کند که بنگاه دیگر با آن قیمت قادر به ورود یا ادامه فعالیت در بازار نباشد» (ماده یک قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه و اجرای سیاستهای اصل 44 قانون اساسی).
حال که به تایید شورای رقابت، شرکت مخابرات دارای انحصار طبیعی است پس باید هزینههایش پایین باشد و قیمتها ارزان شود نه اینکه از یک سو هر روز جایزههای گرانقیمت بدهد و از سوی دیگر از کسری بودجه گله کند و هزینه آن را از مردم بخواهد. مردم یک بار برای توسعه شبکه مخابراتی ودیعه پرداخت کردهاند. شرکت به این ارزشمندی تقدیم نهاد عمومی غیردولتی شده و حالا باز مردم باید قسطهای عقبافتادهاش را هم بدهند؟ این چگونه عدالتی است؟