در نظام ناشايستگي، سازمانها در انتصاب و ارتقاي کارکنان، پايبند ضوابط و مقررات نيستند و عواملي از قبيل خويشاوندي و آشنايي، سفارش مقامات با نفوذ، وابستگي به مقامات سياسي، اساس استخدام قرار مي گيرد.
يکي از جنبه هاي مشترک کشورهاي در حال توسعه، ويژگيهاي نظام اداري اين جوامع و مشکلات برآمده از آن است. اين ويژگيها چنان همسان است که اين کشورها را به روشني از ديگر کشورها متمايز مي سازد:
1 - تقليدي بودن ساختارهاي سازماني، تشکيلات و مديريت يکي از خصوصيات نظام اداري جهان سوم، تقليدي بودن ساختارهاي اداري آن است که موجب مشکلات بسياري مي شود. الگوي اوليه سازمانها در اين کشورها، تقليد از کشورهاي پيشرفته صنعتي است و خود، داراي ساختاري اصيل براي سازمانها و مديريت جامع نيست. همه اين کشورها، حتي آنهايي که تحت سلطه و استعمار نيستند، تلاش کرده اند تا به نوعي ساختارهاي بيگانه را در نظام اداري خود به کار بگيرند. کشورهاي مذکور، با ساختاري عاريتي، به استقبال توسعه رفته و اين گونه انديشيده اند که اگر غرب توانسته است با چنين الگويي پيشرفت کند، آنان نيز به مدد اين ساختارها شاهد رشد و توسعه خواهند بود. تناسب نداشتن نظام اداري وارداتي با شرايط فرهنگي ويژه کشورهاي در حال توسعه، سبب شده است نه تنها نظام اداري اين کشورها پاسخگوي نيازهاي بومي و بنيادي آنها نباشد، بلکه با دشواريها و نارسايي هاي بسيار نيز رو به رو شود، که رهايي از آن به زمان و تلاش فراوان نيازمند است.
2 - نظام ناشايستگي در مديريت منابع انساني در نظام ناشايستگي، سازمانها در انتصاب و ارتقاي کارکنان، پايبند ضوابط و مقررات نيستند و عواملي از قبيل خويشاوندي و آشنايي، سفارش مقامات با نفوذ، وابستگي به مقامات سياسي، اساس استخدام قرار مي گيرد. در چنين شرايطي، مديريت منابع انساني در سازمان، تابع سليقه هاي فردي است و از ضابطه خبري نيست. اين شيوه، به عريض و طويل شدن بروکراسي، بخصوص در سطوح عالي خواهد انجاميد. هزينه هاي گزاف آموزشي، کم کاري، پايين بودن کيفيت کار و سرانجام پايين بودن سطح کارايي هر مؤسسه، تا حدي ناشي از انتخاب ناصحيح و بي رويه است.
نظرات بينندگان: ۱ نظر انتشار يافته ۰ نظر در صف انتشار ۰ نظر غيرقايل انتشار
حسين
۱۳۸۹-۰۳-۰۳ ۱۹:۳۷:۱۵
نظام ناشايستگي در اكثر سازمانها برقرار است شايسته سالاري در ارتقاي كاركنان وجود ندارد خويشاوندي و سفارش همه اين موارد در جايي كه ما كار مي كنيم هست تنها چيزي كه نيست شايسته سالاريست (371)