چگونه مي توان به اين جمله کليشه اي و فريب دهنده تکيه زد که فوتبال ايران بهترين هواداران دنيا را دارد، در حالي که آنچه به زبان مي آورند را نمي توان از پشت گيرنده هاي تلويزيوني هم شنيد
تاريخ انتشار: پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۳۸
تيترآنلاين - سه شنبه، بهترين روزي بود که مي شد دلايل جلوگيري از حضور بانوان در ورزشگاه هاي کشور را درک کرد. روزي که حضور چند ده هزار نفري مرداني که چندان ويژگي هاي مردانه را در رفتار شخصي و گروهي شان جاي نداده بودند را در ورزشگاه پير آزادي به تماشا نشسته بوديم.
وقاحت اشعار و الفاظي که از زبان بيش از 30 هزار هوادار پرسپوليس و تراکتورسازي در طول مسابقه از دهان و بر زبان هر دو گروه جاري مي شد تا حدي بود که صدا و سيما بر خلاف ادوار گذشته، با اعلام شرم آور بودن آنچه در قالب تهييج تيمها از زبان حاضران در ورزشگاه جاري مي شد، صداي ورزشگاه را قطع کرد!
اما در همان دقايقي که فريادها مانند پتکي بر فرهنگ اجتماعي ما کوبيده مي شد، هر بيننده اي که کنار خانواده اش بازي را مي ديد مجبور مي شد صداي گيرنده خود را ببندد. صدا و سيما در حقيقت رفتاري غير متعارف انجام نداد که در اصل گوش شنواي جماعتي را گرفت که از تماشاي يک بازي ليگ کنار خانواده خود شرمسار شده و عرق شرم مي ريختند !
به ياد مي آوريم روزهايي که جام جهاني (البته در کلاس و سطحي غيرقابل قياس با ليگ ايران) برگزار مي شد، اعتراض تيمهاي حاضر در رقابتها و حتي گزارشگران بازيها از صداي گوشخراش شيپورهاي «ووووزلا» به آسمان بلند مي شد. اعتراض منتقدان، به برهم خوردن تعادل فکري و رواني بازيکنان و مربيان و عدم تسلط گزارشگران به بازي بود. اما امروز، وقتي در ورزشگاه آزادي هواداران توهين به داور (از طريق بيرون آوردن پول و نشان دادن به داوران)، توهين به شهر تيم مقابل، استفاده از الفاظ رکيک و حتي خانوادگي و قومي را در برنامه هاي شعاري و هواداري خود گنجانده اند، مورد نکوهش و اعتراض هيچ نهادي قرار نمي گيرند.
اتفاقهايي که سه شنبه شب در ورزشگاه آزادي از سوي هر دو گروه هواداري در آزادي رخ داد، نمونه اي گويا بود از حقيقت فرهنگي فوتبال ايران! چگونه مي توان به اين جمله کليشه اي و فريب دهنده تکيه زد که فوتبال ايران بهترين هواداران دنيا را دارد، در حالي که آنچه به زبان مي آورند را نمي توان از پشت گيرنده هاي تلويزيوني هم شنيد.
رويکرد انفعالي کميته انضباطي در قبال فرياد اين جماعت تا حدي عذاب آور و نگران کننده شده که حتي نمي توان پذيرفت روزي با تصميمات قهري و يا مقتدرانه، از پرخاشگريها و هتک حرمتها در ورزشگاه ها کاسته شود. آنچه هوليگان هاي دو تيم (واژه تماشاگرنما براي آنها کفايت نمي کند) در روز بازي به زبان مي آوردند، نه فقط توهين به ديگري که بي احترامي به يک مملکت بود.