امام جمعه شمیرانات در گفتگویی با روزنامه شرق نقطه نظرات خود را در زمینه مسائل روز کشور مطرح ساخت و گفت:
من دوست دارم به یک نکتهای توجه کنید و آن نکته این است که من آقای هاشمی را از مقاممعظم رهبری هرگز جدا نمیدانم. چون به شدت معتقدم که هم مقاممعظم رهبری و هم آقای هاشمیرفسنجانی اصولگرایان اصلاحطلب و اصلاحطلبان اصولگرا هستند و تواناییای که در این دو شخصیت بزرگوار وجود دارد، نیاز انقلاب اسلامی و نیاز کشور است و باید این مجموعه توانمندیها در جهت پویایی، رشد و شکوفایی جمهوری اسلامی به کار گرفته شود.
مشروح این گفتگو در ادامه تقدیم شما خواهد شد:
در طوسی رنگ کوچک دیوار به دیوار مسجد که باز میشود، در میانه راهپلهها هستم که خود حاجآقا به استقبالم میآید و مرا به اتاقش راهنمایی میکند. صفحه کامپیوترش روشن است و اسم خودش «محسن دعاگو، امام جمعه شمیرانات» را در صفحه جستوجوی گوگل تایپ کرده است، گویی عضو قدیمی جامعه روحانیت مبارز و منتقد سرسخت سالهای اصلاحات میخواهد بداند پیش از اینها چه گفته و دربارهاش چه گفتهاند. از همین رو هم هست شاید که وقتی وارد اتاق میشود پیش از هر سخنی به دو سال پیش و حوادث آن بازمیگردد و این میشود که مسیر مصاحبه به گونهای دیگر رقم میخورد. روحانی همیشه منتقد، اما در دنیای انفورماتیک بیش از همصنفانش سررشته دارد چه اینکه طی مصاحبه مدام به کامپیوترش نگاه میکند و البته از استفادهاش از فیلترشکن و سایتهای فیلترشده سخن میگوید. معتقد است سایتهای فیلترشده جذابیت بیشتری دارند و البته این تنها سخن او نیست که مسیر انتقاد به احمدینژاد و دولتش را همچنان که در خطبههای نماز جمعهاش دارد در طول مصاحبه هم ادامه میدهد و از رویکرد سیاسی و اقتصادی وی گله میکند. او در زمان مصاحبه بارها از ضرورت حضور اصلاحطلبان سخن گفت و تاکید کرد که اندیشه اصلاحطلبان همچنان در بطن جامعه زنده است.
نظرتان درباره حوادث قبل و بعد از انتخابات به ویژه مناظرهها چیست؟
معتقدم به مجرد اینکه اسم افراد را در تلویزیون بردند باید مناظره را قطع میکردند چون چنین کاری در تلویزیون غیرقانونی است. پس در مناظره اسم بردن را باید کلا قطع میکردند. در مناظره باید طرفین مناظره فقط به برنامههای خودشان بپردازند؛ یعنی برنامههای خودشان را نقد کنند. برنامههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مناسبات خارجی و هر چیزی که دارند و هرچیزی که میخواهند در جمهوری اسلامی ایجاد کنند باید مطرح میکردند و نظرات همدیگر را قطع میکردند.
یعنی معتقدید مناظرهها باعث شد که آن اتفاق پیش بیاید؟
بله، مناظرهها چیز بسیار بدی بود. یک مناظره باید چارچوب داشته باشد، باید به این توجه کنیم که کاندیداها در چه حوزهای با هم مناظره کنند و مسایل شخصی کاندیداها ربطی به هم ندارد. هیچ نامزدی حق ندارد راجع به خانه دیگری سوال کند، راجع به ماشینش سوال کند، اینها ارتباطی به ریاستجمهوری ندارد. اگر قانونی امکاناتی را دارند، اشکالی ندارد ولی اگر غیرقانونی است جایش در تلویزیون نیست. فرضا اگر کسی امکاناتی را غیرقانونی به دست آورده باید منابع و اطلاعات را به قوهقضاییه بدهد. پرونده را تکمیل کنند که مثلا این فرد از اموال عمومی برداشت کرده و با او برخورد کنند. هیچ ارتباطی به مناظره تلویزیونی ندارد. پرداختن به مسایل اشخاص، مسایل خانوادگی و مسایل شخصی خلاف قانون و شرع است و در حوزه مناظره باید برنامههایی مطرح شود که نامزدها برای ریاستجمهوریشان دارند. هرکسی کاندیدا شده طرح و برنامههای فرهنگی خودش را بیان میکند و برنامه دیگری را نقد میکند. برنامه اقتصادی خودش را بیان و برنامه دیگری را نقد میکند؛ یعنی بازکردن برنامههایشان و نقد برنامههای طرف مقابل؛ این میتواند در مناظره به مردم جهت دهد که کدامیک برنامه اقتصادیشان بهتر است، کدامیک طرحهای سیاسیشان بهتر است و به کدامیک رأی دهند. من کل مناظره را از اساس خلاف میدانم.
بعد از انتخابات برخی گفتند از قبل از انتخابات این اعتراضات و حرکات برنامهریزی شده بود. به نظرتان چنین ادعایی صحت دارد؟
من برداشتم این نیست که از قبل برای این درگیریهای انتخاباتی برنامهریزی شده بود. معتقدم سوء جریان برگزاری انتخابات و رفتار نادرست و غیرمنطقی بعضی از نامزدها این درگیریها را ایجاد کرده است؛ یعنی جریان انتخابات خوب مدیریت نشد و در اختیار تندروها قرار گرفت؛ تندروها برای خارجکردن رقبا از صحنه به تهمت و توهین و فشارهای سیاسی پرداختند و جو را ملتهب کردند. اینکه از قبل طراحی کردند در انتخابات این برخوردها را انجام دهند به آن معتقد نیستم.
برخی پیشاپیش میگویند نامزدهای اصلاحطلب در انتخابات آتی ردصلاحیت میشوند، درباره اینگونه پیشبینیها چه نظری دارید؟
اگر ملی ببینند، همانطور که در قانون اساسی نماینده مجلس نماینده ملت است باید به کاندیداهای جناحهای دیگر هم نگاه ملی بکنند. به عبارت دیگر اگر نمایندههای مجلس نمایندگان جناحها و گرایشها و گروهها بودند این حرف درستی است که چون نامزدهای ما را ردصلاحیت کردند پس ما دیگر نمیتوانیم نمایندهای داشته باشیم ولی زمانی که نمایندههای مجلس نمایندگان رسمی تمام ملت هستند بر فرض کاندیدای