شعر در طول اين سالها زندگي تبعيدي و تلخي را گذرانده است
طبايي: بيشتر ماهنامهها و نشريات ادبي هم كه ميتوانستند چنين آثاري را منتشر كنند، در محاق تعطيلي افتادند و ناشران نيز به دليل گراني كاغذ، بالا بودن هزينهها و نبود استقبال مخاطبان كه اكنون ذائقهشان آلوده شده است
تاريخ انتشار: پنجشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۴۲
تيترآنلاين - عليرضا طبايي معتقد است: در طول امسال و سالهاي قبل از آن، شعر متعالي كه آيينهي زمان و زندگي و گوياي آمال و آرزوهاي ما باشد، زندگي تلخي را گذراند.
به گزارش تيترآنلاين اين شاعر در گفتوگو با ايسنا، در ارزيابي خود از وضعيت شعر در سالي كه گذشت، گفت: در ابتدا بايد اين سؤال را مطرح كرد كه آيا اساسا ميتوان كتاب يا اثري كه واقعا شايستهي نام شعر باشد، يعني شعر به معني واقعياش، شعري كه به قول سهراب سپهري، از جنس زمان و آيينهي زندگي، آمال و حال و هواي زمانهي
” متأسفانه در اين سالي كه گذشت، ما از شعر چندان اثري نديديم؛ اما تا بخواهيد، صحبت از جشنواره و جشنوارهبازي بود “
ما باشد، در طول اين سال يا يكي دو سال گذشته سراغ گرفت؟
او با بيان اينكه شعر متعالي كه آيينهي زمان و زندگي و گوياي آمال و آرزوهاي ما باشد، در طول اين سالها زندگي تبعيدي و تلخي را گذرانده است، اظهار كرد: به عبارت ديگر، آثاري از اين دست، در طول اين مدت كمتر ديديم. بيشتر ماهنامهها و نشريات ادبي هم كه ميتوانستند چنين آثاري را منتشر كنند، در محاق تعطيلي افتادند و ناشران نيز به دليل گراني كاغذ، بالا بودن هزينهها و نبود استقبال مخاطبان كه اكنون ذائقهشان آلوده شده است، از چاپ مجموعههاي شعر حمايت نميكنند.
اين شاعر ادامه داد: متأسفانه در اين سالي كه گذشت، ما از شعر چندان اثري نديديم؛ اما تا بخواهيد، صحبت از جشنواره و جشنوارهبازي بود. آنچه
” ميتوانيم اينگونه بگوييم كه معمولا شعر ما بر اساس يك قانون نانوشته كه آن را در مسير خاص و فرمايشي قرار ميدهد، دارد هدايت ميشود “
در اين دو سه سال اخير در عرصهي شعر اتفاق افتاده، در جشنوارههاي رنگارنگ خلاصه شده است؛ اما آيا واقعا كتابهايي كه ارزش داشته باشند و بتوانيم آنها را به عنوان آثاري ماندني به شمار بياوريم، منتشر شدهاند؟
او همچنين اظهار كرد: بعضي از جشنوارهها به دكاني براي درآمد و به نوايي رسيدن يك گروه معدود تبديل شدهاند و اين واقعيت تلخي است كه بايد به آن اشاره كرد.
اين شاعر در ادامه گفت: امسال هم مثل سالهاي گذشته، شعر روزگار غربتباري را گذراند و در زمينهي شعر و حتا ادبيات فارسي آثار چشمگيري نداشتيم.
او همچنين عنوان كرد: اگربخواهيم در طول امسال و سالهاي قبل از آن، تعريف جامعي از شعر و مسير پيمايش آن به دست دهيم، ميتوانيم اينگونه بگوييم كه معمولا شعر ما بر اساس يك قانون نانوشته كه آن را در
” هنر محدوديتپذير نيست؛ هنر بايد در آزادي نفس بكشد. اگر هنر را محدود كنيم، ميميرد. متأسفانه اين روزها شعر به معناي ناب و واقعي خودش غريب افتاده و كمتر مورد توجه قرار ميگيرد “
مسير خاص و فرمايشي قرار ميدهد، دارد هدايت ميشود.
او افزود: دو نوع شعر در اين روزگار ترويج ميشود؛ يكي شعرهاي سطحي و مبتذل كه از نظر ارزش ادبي زير صفرند و بيشتر از سوي گروهي نامطلب به دست چاپ سپرده ميشوند و ديگري نيز شعرهايي كه موضوعش از پيش تعيين شده و به اصطلاح شعرهايي فرمايشي، سفارشي يا مناسبتي هستند.
عليرضا طبايي اظهار كرد: هنر محدوديتپذير نيست؛ هنر بايد در آزادي نفس بكشد. اگر هنر را محدود كنيم، ميميرد. متأسفانه اين روزها شعر به معناي ناب و واقعي خودش غريب افتاده و كمتر مورد توجه قرار ميگيرد؛ چه از سوي ناشران و چه از سوي نشريات ادبي. كساني هم كه بايد به شعر بپردازند، اشتغال ذهنيشان جشنواره شده است و بيشتر ميخواهند نمايش بدهند و از عدهاي دلجويي كنند. طبيعي است كه در چنين شرايطي موجود ناقصالخلقهاي به وجود ميآيد كه در ذاتش از شعر خبري نيست.
اين شاعر افزود:
” اكنون شعرهاي خوب، شايد در لابهلاي كاغذپارههاي شاعران و يا سينههاي آنها حبس شده باشد و مجال انتشار نيابد “
بايد فضاي ادبيات و خلق هنر و شعر از هواي آزادتري بهره گيرد و امكان چاپ و نشر آثار ارزشمند فراهم شود.
او در ادامه اينگونه ابراز عقيده كرد: بايد دستشان را از روي شعر بردارند و براي شعر تعيين تكليف نكنند. اكنون كارهايي امكان چاپ مييابند كه مشخص است بايد در چه فضايي باشند؛ در حاليكه هنر بايد آزاد باشد و به روزگار و مردم روزگار خودش بينديشد، به تعالي انسان، آزاديها و نور و پاكي و خوبي بينديشد.
او عنوان كرد: اگر اين شرايط فراهم شود و نشريات در سطوح قابل قبول امكان عرضه داشته باشند و كارها به دست كاردان و اهالي شعر سپرده شود و نه به كساني كه به دنبال اهداف خاص خود و يا كسب روزي هستند، در اين صورت ميتوان اميدوار بود شعر از غربت اندوهبار خود بيرون بيايد.
طبايي با بيان
” بعضا آثار محدودي هم كه وجود دارند، يا رونويسي و از روي دست هماند يا اينكه نثرواره و يا در حال و هوايي از قبل تعيينشده و ديكتهشده به سر ميبرند “
اينكه در اين سالها اثري كه درخور خواندن باشد و شايستهي شعر، شعري از جنس امروز و براي مردم روزگار ما، نديده است، گفت: اكنون شعرهاي خوب، شايد در لابهلاي كاغذپارههاي شاعران و يا سينههاي آنها حبس شده باشد و مجال انتشار نيابد.
او اظهار كرد: بعضا آثار محدودي هم كه وجود دارند، يا رونويسي و از روي دست هماند يا اينكه نثرواره و يا در حال و هوايي از قبل تعيينشده و ديكتهشده به سر ميبرند.
اين شاعر با بيان اينكه ما شاعران خوبي چون فروغ فرخزاد، مهدي اخوان ثالث، احمد شاملو، سهراب سپهري و ... داشتيم؛ اما در اين سالها چه بر سر شعر ما آمده است، گفت: شعر، ميراث ماست و جهان ما را به اين نام ميشناسند. ما ميراثدار بزرگاني چون فردوسي، سعدي، نظامي و غيره هستيم.
او در پايان نيز گفت: بايد مميزيها برداشته و اجازه داده شود شعر نفس بكشد؛ آنگاه تازه معلوم ميشود كه مردم و ناشران چقدر از كتابهاي شعر استقبال خواهند كرد.